با دختری بنام مهسا دوست شدم خیلی اتفاقی دختری بود لاغر خوشکل و کمی شیطون. با هر کس که حرف میزد کیرشو بلند می کرد و می خواست همون جا بکندش خیلی در مورد این رفتارش نصیحتش میکردم .چند روزی از آشنایی ما میگذشت که دعوتش کردم خونمون با کمال میل پذیرفت ساعت 430 دقیقه قرار بود که بیاد خونمون تا حالا دوست دختری به این لاغری نداشتم برام خیلی باحال بود که با این چنین دختری دوست شده بودم.پشت پنجره بیرون را نگاه می کردم که دیدم مهسا با یه دسته گل روز اومد در خونه در را براش باز گذاشته بودم اومد داخل منم از جلو تر برای سکس احتمالی خودمو آماده کرده بودم و اسپری زده بودم با هم صحبت کردیم بعد از یه نیم ساعتی که گذشت بهش گفتم نمی خوای مانتوتو دربیاری در اورد و یه شلوار لی پاش بود کامپیوتر رو روشن کردم پر از عکسهای سوپری بود که از اینترنت گرفته بودم اومد نشست کنارم رو دسه مبل وبا هم نگاه میکردیم بعد از چند دقیقه گفتم حوسلم سر رفت زود دوزاریش افتاد و گفت اگه بهم دست بزنی دیگه پیشت نمییام گفتم الان کیرم بلند شده چکارش کنم بعد به مشکل بر می خورم امروز من بقیه روزها تو خلاصه بایه بدبختی راضیش کردم البته مقدار کمی تمایل داشت ولی با کمی زور من دگمه های شلوارشو باز کردم و شلوارشو کشیدم پایین شروع کردم به خوردن شکمو سینه های کوچیکش اندامش سبزه بود. بعد شرتشو که دراوردم تازه فهمیدم چرا نمی خواست شلوارشو دربیارم بهش گفتم تو که گفتی با کسی تا بحال نزدیکی نکردی پس چرا کست این طوریه گفت خانوادگی این طوری هستیم باور کردم خروسک کسش خیلی باحال بود شاید پنج سانتی از کسش زده بود بیرون به اندازه شاید بیست دقیقه ای کسشو خروسکشو میمکیدم خوابوندمش رو زمین پاهاشو اوردم بالا می خواستم بکنم تو کونش نزاشت خواستم بکنم جلوش خطر داشت خلاصه اون روزو با دم مالی تموم کردیم و رفت خونشون تلفنی چند روزی گذشت تا باز دوباره دعوتش کردم خونمون اومدو مثل چند روز قبل با دم مالی تموم شد با خودم احد کردم که اگه این بار اومد پیشم میکنمش چند روزی سپری شد و با دعوت دوباره من اومد خونمون تااومد تو لختش کردم دیگه براش عادی شده بود دم مالی و لا پایی میزدم دیگه بهم حال نمیداد از کون خواستم بکنمش نزاشت گفت شخصیت دختر با کون دادن میره زیر سوال.رفتم سراغ کسش برسی میزدم سرشو تفی کردم که بکنم داخل همش فرار میکرد شک کرده بودم اپنه با ترس رفتم جلو تا بین خودم و یخچال گیر افتاد و موفق شدم سرشو بکنم داخل زود بلند شدم تا ببینم پاره شده یا نه ازش پرسیدم درد داشتی گفت نه دوباره امتحان کردم این دفعه مقدار بیشتری از کیرمو کردم داخل با ترس بلند شدم بهش گفتم حالا چی گفت نه بهش گفتم تا همین قدر بسه ولی فهمیده بودم که اپنه تا اخر میکردم تو تا ابم امد بهش گفتم اپنی کی پارت کرده گفت اپن نیستم پس چرا کیرمو تا اخر کردم تو نه دردی نداشتی نه خونی دیدیم گفت نمیدونم خلاصه ما به هم خیلی عادت کرده بودیم هر موقع که میگفتم میومد پیشم.تایه روز بهش گفتم اینجوری حال نمیده دوست دارم برام ساک بزنی برام انجام داد واون روز هم تموم شد تا چند روز بعد که اومد پیشم ازش خواستم که ابم رو دوست دارم بخوری بخاطر اینکه دوست داشتنشو بهم ثابت کنه تا قطره اخر ابم رو قورت داد دیگه کردن برامون عادی شده بود و از این ترس داشتم که اگه تو خونه لو بره چکار کنم .از ان روز روش کردنمو عوض کردم اول با دست باهاش حال میکردم بعد میکردمش اول دو انگشت بعد سه چهار وبعد پنجمی کسشو با شهوت زیاد میکردم یه فیلم سوپر کامل بود بعد چهار انگشتمو میکردم داخل بعد کیرمواز روی انگشتام هل میدادم داخل تا مشخص نشه که من کردمش وقتی ابم میخواست بیاد زانو میزد و ابمو تا اخرین قطرش میخورد خیلی حال میده امتحان کنید.یه روز که او که اومد پیشم گفت پریودم ما هم گفتیم باشه پشت که هست با بدبختی راضیش کردیم تا بکنمش راضی شد تا جایی که چهار دست کردمش طوری شده بود که لمبشو که باز میکردم داخل سوراخش معلوم بود بهم گفته بود که با هر کس که دوست بشم یک نهایت سه ماه دوست میمونم با ما که یه دوسالی دوست بود و یکی از پر خاطره ترین دوران سکس من با دوست دخترهایی که داشتم بود.
0 views
Date: November 25, 2018