دوست دختر حشری دوستم

0 views
0%

سلام به همه بچه باحال های شهوانی. خیلی وقت تو سایت سایت داستان سکسی میام اما نه حال نوشتن داشتم نه وقتشو اما چند وقته به خاطر عوض شدن کارم وقت آزادم زیاد شده. اسمم حمید،29 سالمه، با قد178، حدود 10سال بدنسازی کار میکنم، چندتا مقام و… الان هم یه استیل خوب. حدود 2سال پیش از تهران اومدیم کرج. هنوز خونه رو کامل نچیده بودیم واسه همین مادرم شبا میرفت خونه داداشم. یه روز دوستم(که فامیل خیلی نزدیکمم هست) بهم زنگ زد گفت اگه امشبم مادرت نیست با بچه ها بیایم اونجا، منم که فکر کردم منظورش از بچه ها فقط مرده گفتم بیاید که وقتی اومدن دیدم جمال با دوست دخترش نسرین و دوستمون مجید اومدن…3روز قبلش من با جمال و نسرین واسه خرید رفتیم بازار تهران که بار اولی بود که نسرین رو میدیدم که همون موقع و از حرکات نسرین فهمیدم که تنش حسابی میخواره چون هروقت حواس جمال نبود بازوی منو میگرفت و نگاه معنی داری میکرد اما من حس خواصی نداشتم، به خاطر جمال…اون شب که اومدن خونه ما یه کم بازی کردیم یه کم تی وی نگاه کردیم که مجید جلو تی وی خوابش برد منم جای جمال و نسرین رو انداختم تو اتاق خوابی که حموم داره خودمم تو اتاق دیگه. ساعت نزدیک 230بود، خوابم نمیبرد کنار پنجره داشتم سیگار میکشیدم که دیدم جمال از اتاق درومد رفت دستشویی، پشت سرش نسرین با یه سیگار اومد پیش من سیگارو روشن کردو یهو دستشو گذاشت رو کیر من گفت جووون این کیر بره به من چی میشههه هنگ کرده بودم اما خیلی عادی وباخنده گفتم عجب رویی داری تو که همین الان از زیر جمال پاشدی گفت این یه چیز دیگه است، که تو همین حین جمال اومد و اون دستشو کشید. جمال هم یه سیگار کشیدو رفتن خوابیدن. منم رفتم تو جام دراز کشیدم داشتم به کار نسرین فکر میکردم که خوابم برد…تو خواب بودم که حس کردم لبام داره با ی جاروبرقی مکیده میشه چشامو باز کردم دیدم صورت نسرین تو صورتمه و دستش رو کیر راست شدمه، گفت بیدار شدی؟ ناخوداگاه صورتشو هول دادم و گفتم چیکار میکنی الان جمال بیدار میشه گفت نترس خوابه و دوباره صورتشو آورد به طرف صورتم که اینبار محکم تر هولش دادم که پاش خورد به در اتاق که ازونجایی که در نو بود صدای لولاش بلند شد که با این صدا هردومون فهمیدیم جمال بیدار شد آخه صدای خورپوفش که تا اونجا میومد قطع شد، نسرین خودشو با لپ تاپش سرگرم کرد منم رفتم سرجام، جمال اومد از جلو در یه نگاهی انداخت و به نسرین گفت تو هنوز نخوابیدی؟ پاشو بیا بزار حمید بخوابه و رفت یه آب خورد و رفت تو اتاق که نسرین هم رفت تو اتاق پیشش. داشتم از فکر اینکه جمال چه فکری دربارم میکنه دیوونه میشدم که نیم ساعت بعد نسرین یه اس داد که خوابیدی؟ اس دادم چرا اینکارو کردی الان جمال چه فکری دربارمون میکنه جواب داد جمال اصلا فکر نمیکنه و الان خوابه خوابه گفت بیام پیشت؟ گفتم نه جمال بفهمه بد میشه، اما راستشو بخواید بدم نمیومد بکنمش اما احترام جمال واسم مهمتر بودکه اس داد فردا آدرس میدم بیا خونم(بیوه بود و تنها). دیگه اس ندادم. صبح هر3تا باهم رفتن، جمال و مجید رفتن سرکار نسرینم سر راه رسوندن خونش. نیم ساعت بعد از رفتنشون نسرین به من اس داد که ساعت 11بیا پیشم با آدرس. من خر میدونید چیکار کردم؟ رفتم محل کار جمال و اس ام اسای دیشب و امروزو نشونش دادم و جواب جمال… مقصر تویی حتما تو کاری کردی که اون این کارو کرده خیلی نامردی دیگه نمیخوام ببینمت دنیا رو سرم خراب شد. از پیش جمال که رفتم نسرین زنگ زدو هرچی از دهنش درومد بهم گفت شدم ازونجا رونده و ازینجا مونده…2هفته ای گذشت و من ازین فکرا داشتم دیوونه میشدم که چرا حداقل نسرین رو نکردم که یه فکری زد به سرم نسرین اون روزا بهم گفته بود یه پودر واسه چاق شدنش واسش بگیرم آخه یه کم لاغر بود. اونروز رفتم پودرو خریدم و فردا صبح بهش اس دادم پودری که خواسته بودی رو گرفتم چه جوری برسونم بهت؟ فکر میکردم جواب نده یا اگه بده فقط فحش باشه اما اس داد با آژانس بفرس برام منم پولشو میدم آژانسیه بیاره واست. پریدم یه ماشین گرفتمو خودمم باهاش رفتم. زنگ خونشو زدم گفتم پودرو آوردم که انگار منتظر باشه گفت میاریش بالا؟ طبقه 4 یه آپارتمان بود رفتم بالا باهاش دست دادمو پودرو دادم بهش، گفت بیا تو گفتم با آژانس اومدم گفت خوب برو بگو بره که ازخدا خواسته پریدم پولشو حساب کردمو جنگی برگشتم بالا. تا رفتم تو یه کوچولو بغلش کردمو رفتم نشستم رو مبل. همزمان که اون پودررو نگاه میکرد منم داشتم خونشو ورانداز میکردم. یه کم درباره جمال و اون قضیه حرف زدیم و من به خاطر حرکت بچه گونم ازش معذرت خواهی کردم که گفت دیگه دربارش حرف نزنیم. یه کم که گذشت من دراز کشیدم رو مبل و سرم رو گذاشتم رو پاش، داشتیم موزیک گوش میدادیم که من دستم رو گذاشتم پشت سرش و کشیدمش به طرف صورتم که گفت نکن حمید گفتم چرا؟ گفت اونبار که من خواستم تو نخواستی حالا من نمیخوام، گفتم اونبار من اشتباه کردمو پشیمون شدم توام میخوای پشیمون شی؟ همزمان صورتشو کشیدم سمت صورتمو شروع کردم به خوردن لباش…لباش خیلی داغ و خوشمزه بود اما جای من میزون نبود بلند شدمو خوابوندمش رو مبل خودمم خوابیدم روش و بازم لبای داغشو حسابی خوردم و همزمان تاپ سفیدشو از تنش دراوردم یه سوتین صورتی زیرش زده بود که سینه های کوچولوش توشون برق میزد که زودی اونم دراوردم سینه های کوچیکی داشت اما خوردنش خالی از لطف نبود یکی رو میخوردمو اون یکی رو با دستم میمالیدم دیگه کم کم داشت ناله هاش شروع میشد کم کم رفتم پایین و شکم و پهلوهاشو میخوردم و یواش یواش شلوار جین تنگشو درمیاوردم نسرینم داشت به خودش میپیچیدو ناله میکرد شورتو شلوارو باهم دراوردم، واااای کسسسس میمیرم واسه خوردنش شروع کردم به خوردن کسش یه کم که خوردم انگشتمم کردم توش، داشتم از خوردن کس خوشمزش لذت میبردم که دیدم بدنش لرزیدو ارضا شد. تو حال خودش بود که زود بلند شدم لباسامو دراوردمو سرپا کیر راست شدمو گرفتم جلوی دهنش، نمیخواستم ساک بزنه فقط میخواستم خیسش کنه اما با چنان ولعی شروع کرد به خوردن کیرم که فکر کردم الانه که کیر بیچارمو قورت بده کیرمو از تو دهنش دراوردمو رفتم روش، پاهاشو باز کردو منم کیرمو گذاشتم اول سوراخش، فکر میکردم خیلی گشاد باشه و راحت بره تو اما باورم نمیشد با کلی زحمت و با فشارای کم کم تونستم همه کیرمو بکنم تو، نه اینکه کیر من خیلی گنده باشه، کس اون خیلی خیلی تنگ بود. داشت جر میخورد کیر منم داشت پوست اندازی میکرد خلاصه بعداز چند ثانیه شروع کردم به آروم تلمبه زدن، وای که چه حالی میداد، هم به من هم به نسرین. داشتم تلمبه میزدم که نسرین گفت حمییید داری پاره ام میکنیییی خیلی حال میدههههه گفتم یعنی کیرم از کیر جمال بزرگتره؟ گفت خیلییییی… پیش خودم گفتم کیر من که خیلی بزرگ نیست(16سانت) پس کیر جمال دودوله داشتم به اینا فکر میکردمو تلمبه میزدم و حال میکردم که زنگ در واحدشون به صدا درومد… از ترس ریده بودم به خودم پیش خودم گفتم همینو کم داشتم که تو خونه این جنده لاشی منو بگیرن و اینو بندازن گردنم نسرین بلند شد از چشمی یه نگاهی انداختو گفت همسایه بغلیه، باز نمیکنم تا بره. من که اومده بودم به خودم و دوباره چشام باز شده بود چشام خورد به خالکوبی بالای کون نسرین، کیرم که از ترس خوابیده بود دوباره راست شد خوبی اون همسایه مزاحم این بود که هم ارضا شدنمو عقب انداخت هم با دیدن خالکوبی نسرین حشری تر شدمو همونجا از پشت بغلش کردمو شروع کردم به خوردن گردن و گوش نسرین. با این حرکت من نسرینم حشری شده بود. کم کم اومدیم وسط پذیرایی خوابیدیم دوباره پاهاشو باز کردو بازم با بدبختی کیرمو کردم تو کسشو تلمبه زدم همزمانم داشتم لباشو میخوردم بعداز یه کم کردن گفتم سگی بشینه و قمبل کنه وقتی کونشو دیدم یه کم کون تنگشو خوردم آخ که کون خوردن چه حالی میده مخصوصا با اون خالکوبی شهوت برانگیزش. داشتم فکر میکردم که بکنم تو کونش اما دیدم کیرم تو کسش با بدبختی رفته چه برسه به این کون تنگ تر… کیرمو کردم تو کوسشو همونطور که کیرم توش بود از حالت سگی دراوردمشو دمر خوابوندمش که حس کون کردن بهم بده، خیلی حال میداد وقتی خودمو رو کون کوچولوش شناور میکردم، تو همین حال بودم که حس کردم آبم داره میاد گفتم نسرین داره میاد گفت بریز تو اینو که گفت انگار دنیارو بهم دادن آخه همه سکس یه طرف ریختن آب تو کس یا کون یه طرف دیگه، چندتا تلمبه زدمو آبمو با فشار خالی کردم توشششش… خوابیدم کنارشو یه کم لباشو خوردم و ازش تشکر کردم. بعدازون جریان کم کم رابطمون کم شدو تموم…اگه غلط املایی داشتم یا بد نوشتم ببخشید، از شنیدن و دیدن نظراتون خوشحال میشم. اگه خوشتون بیاد خوشحال میشم بازم خاطرات سکسیمو براتون بنویسم.فیتنس13

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *