دوست پسر تخمی من

0 views
0%

سلام.من انشام خوب نیست.بی مقدمه شروع میکنم.یک روز تو خیابون یه پراید جلو پام ترمز کرد.این ترمز مقدمه شروع دوستی من و سامان شد.طی مکالمات تلفنی متوجه شدم از اون پسرای خیلی حشری وداغن..هر دفعه که باهاش قرار داشتم.تو ماشین حسابی منو میمالید..یک دستش رو سینه هام بود .یک دستش رو فرمون.چون خونه خالی نداشت .اینجوری عقده خالی میکرد.یک روز که رفتم سر قرار. دیدم مسیرشو عوض کرد به سمت خارج ازشهر. وقتی رسیدیم.بدون اینکه چیزی بگم شروع کرد به لب گرفتن ازم.جووون از اینکه تو سکس وحشی بود لذت میبردم.منم که دختر هاتی ام.از این موقعیت استفاده کردم و باهاش همراهی کردم. یک ده دقیقه ای لبای همو حسابی خوردیم.سامان چشاشو بسته بود و لبامو مثه دیوونه ها میخورد.بادستش هم سینه هامو محکم فشار میداد.بعدش دکمه مانتومو باز کرد.تاپمو داد بالا. سینمو از تو سوتین در آورد بی مقدمه کرد تو دهنش .حسابی خورد.نوک سینه مو میک میزد.لای سینه مو اینقدر لیس زد که قرمز شد.بعد رفت سراغ شلوارم.شلوارمو تا زانو کشید پایین.حقیقتش من پرده ندارم.که نمیخوام دلیلشو بگم. شروع کرد به مالیدن کسم.دیگه آه ام در اومده بود.دوست داشتم اون کیرش زودتر بره تو کسم .سامان کیرشو از شلوار در آورده بود.دیگه طاقت نداشتم.گفتم بیا بکن توش دیگه لعنتی.یهو ماتش برد.گفتم بیا نترس.دوست دخترت پاره است.جنده است.بیا…چشاش داشت از حدقه بیرون میزد.یک هو مثه وحشیا افتاد به جونم .صندلی رو داد عقب. افتاد روم کیرشو گذاشت دم کسم.گفت إ؟پس جنده لاشی ای؟من عاشق جنده لاشی هام.خب جنده لاشی ی من آماده ای برا کس دادن. ..یهو کیرشو فشار داد.وای جیغم در اومد.جووون اینقدر محکم تلمبه میزد که دیگه نای تکون خوردن نداشتم.بعد چند مین گفت جنده لاشی خانم آبمو کجا بریزم؟به سینه هام اشاره کردم.اونم ابشو ریخت.همونجا…بعدش بلند شد.دستمال برداشت جفتمون و تمییز کرد.و رفتیم شهر.یک شام حسابی خوردیم.منم رسوند خونه…و دیگه هیچوقت ندیدمش.چون همون شب بهم اس دادجنده خوبی هستی.بای واسه همیشه خانم کسی دلیلشو هیچوقت نفهمیدم…اینم زندگی من بود امیدوارم خوشتون بیاد.نوشته مهسا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *