دوست پسر خانمم

0 views
0%

دوست پسر خاننم به خونه ما رفت و امد دارهكارهاي فني خونه رو مثل لوله كشي ماشين لباس شويي ، راه انداختن كولر و….. انجام مي دهگاهي اوقات با بچه ها منچ و پلي استيشن بازي مي كننخاننم تو چت باهاش اشنا شد و وارد شدن به چت هم من به خاننم ياد دادماولش قرار بيرون گذاشتن بعدشم كم كم وارد خانواده شدچون يه چند تا كار مهم برام انجام داد ه منم نمك گير شدمبا خاننم قرار گذاشتم با رفت و امد دوست پسرش مخالفتي ندارم به شرط اينكه اگه سكس كردن بهم بگهاونم كه نياد بگه من ازش سوال ميكنم اونم جز به جز كردنش توسط دوستشو به ميگه البته با كليخجالت و رنگ به رنگ شدن همشم مي خواد سريع داستانو تموم كنه كه من وارد جزياتش مي كنمالبته كير دوست پسرش به گفته خاننم خيلي كلفته و هنگام سكس با اون خيلي كيف مي كنهبه همين دليل من سكس با خانمم را گذاشتم كنار هر چند خانمم ديگه بهم نميده و من هر موقع طرفش ميرم يه بهانه ايي مياره چون التم در حال بلند شدن 12 سانته ( دو سانتش در طول 20 سال گذشته اب رفته ) قطرش هم به شدت نازكه دستم بهش بخوره سريع ابش مياد بيرون منم براي اينكه خودم و خانمم رو اذيت نكنم ترجيح ميدم صبحهاي زود به هواي كردن خانمم توسط دوستش يا شخص ديگر و سكس با خواهر زادم يا خواهرم يا با دخترها وزنهاي اداره خود ارضايي كنممن اخيرا براي اينكه خانمم تمرين رانندگي بكنه و گواهينامه بگيره يه پرايد نو از اين هاچ بكا رينگ اسپرت گرفتم سيستم صوتي توپ و دزد گير و جي پي اس هم گذاشتم روش تا خانمم زير نظر دوست پسرش تمرين كنه چون من گواهينامه رانندگي ندارم به همين دليل بعد از ظهرها دوست پسر خانمم مياد خونه ما تا تمرين رانندگي بكنن روزاي اول چند باري رفتن تمرين بعد دو.ست پسر خانمم فهيمد كه خانم من خيلي خنگه خسته شد و ديگه باهاش نميره منم هي به خانمم اعتراض مي گنم كه چرا نميره تمرين پس من ماشين رو واسه چي خريدم جواب سر بالا بهم ميده حال صبح تا شب ماشين زير پاي دوست پسر خانممه بدون اينكه من يا خانمم يا بچه ها استفاده از اون بكنيميه روز بعد از ظهر كه رفتم خونه ديدم دوست پسر خانمم خونه ست و بچه هم نيستن پرسيدم بچه ها كجان خاننم گفت رفتن موهاشونو كوتاه كنن مكن طبق روال معمول رفتم دوش گرفتم بعدشم يه چيزي خوردم رفتم نشستم پشت كامپيوتر يه دفعه صداي خنده و شوخي خاننم و دوستش و از تو ي تنها اطاقي كه تو خونه داريم شنيدم چيز عجيبي نبود هميشه بچه هاي ميرن تو اطاق بازي و شو خي مي كنن اما كم كم صدا ها از حالت شوخي و خنده به نفس نفس زدن تغيير كرد گو .شامو تيز كردم شنيدم خانمم با نفس نفسي كه ميزنه اروم مي گه نكن مي فهمه بعد باز نفس نفس ميزد يه دفعه خانمم يه جيغ كوتاه كشيد و گفت آي …. كم كم صداي نفس نفس هاي منقطع خانمم با جيغ هاي كوتاه مخلوط ميشد ديگه شصتم خبر دار شد كه خيراييه فقط مونده بودم كه چرا اين وقت روز بغل گوش من دارن اين كارو ميكنن غكر كنم واسه اين بود كه بچه ها خونه نبودن اما بچه ها كه خنگ نيستن دقيقا مي دونن مادرشون با دوست پسرش چيكار ميكنه چون تا اونا ميردن تو اطاق بچه ها هم پشتشون ميرن تو اطاق ناله هلي خفيف خانمم تو اطاق ديگه داشت به فرياد ميشد نمي دونستم چيكار كنم برم بيرون بمونم برم تو اطاق به هر حال خدا خدا مي كردم بچه ها تو اين هير و ويري نيان خونه تو بد موقعيتي گير كرده بودم درسته خودم از خانمم مي خواستم از سكشون برام بگه اما فكر نمي كردم سكسو بخوان جلوي من انجام بدن چون يه پرده حيا و احترامي بين من و دوست پسر خانمم وجود داشت نمي خواستم پاره بشه به هر حال پشت كامپيوتر بودم و ناله ها و اخ و اوخ هاي زنمو مي شنيدم كه داشت به دوست پسرش تو اطاق كس مي داد در اين حيص و بيص بودم كه شنيدم خانمم به دوست پسرش با حالت بريده بريده مي گفت فشار بده فشار بده تند تند تند تند تو اين لحظه يه دفعه خانمم از ته دلش فرياد كشيد فرياد هاش با فشارهاي كير دوست پسرش اروم و اروم و ارومتر ميشد ظاهرا كاملا دوست پسرش ابشو اورده بود كاري كه من موفق به انجامش نشده بودم.نوشته‌ منی نویس

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *