دانلود

دو تا پسر گی داران سکس میکنن

0 views
0%

دو تا پسر گی داران سکس میکنن

رام خیلی واضح بود که دیمون به شدت استرس داره مداوما تو موهاش دست میکشید و با گره کراواتش ور میرفت. طفلکی !! واقعا براش ناراحت بودم که اینقدر به خاطر شغلش استرس داره حتی فکر این که ممکنه اخراجش کنن باعث حرص خوردنش میشد. هر روز صبح تماشا میکردم که لباس میپوشه به محل کار مزخرفش میره تا تمام روز رئیس کس کشش رو تحمل کنه. واقعا برام سخت بود جلوی خودمو بگیرم که نرم محل کارش و رئیس کونیشو با دستای خودم خفه نکنم. شوهرم مدتها بود دنبال یه کار جدید میگشت اما کار کم پیدا میشد و کلی ادم بیکار اون بیرون ریخته بود. همه اینا باعث شده بود تصمیم بگیرم با سورپرایزش کردنش یکم از استرسش رو کم کنم. یادمه یه بار موقع مستی برام تعریف کرده بود بزرگترین فانتزیش دیدن سکس من با یه دختر دیگه است. می گفت حاضره حتی به دختره دست هم نزنه فقط تموشا کنه.اما من نقشه بهتری داشتم. ساعت پنجو نیم بود که صدای ورود ماشینشو به گاراژ شنیدم. رفتم رو مبل نشستم که مثلا دارم تلویزیون میبینم یه بسته شیش تایی از ابجو مورد علاقش خریده بودم و یکیشو داخل یه ظرف پر از یخ روی میز گذاشته بودم وقتی اومد داخل خیلی جلوی خودمو گرفتم که لبخندمو پنهان کنم. تو کت شلواری خاکستری تیره اش از همیشه خوش قیافه تر بود. گفت سلام عزیزم خوبی؟ نگاه خسته اش برای گرفتن حال من کافی بود انگار از همیشه عصبی تر و داغون تر بود. خودشو انداخت رو کاناپه و طبق معمول سرشو گذاشت رو پستونام. گفت واقعا خسته ام و دارم از تشنگی میمیرم. دست کردم ابجو رو بر داشتم و بهش دادم با خستگی لبخندی زد و گفت تو بهترین همسر دنیایی !!! به محض اینکه اولین جرعه از ابجوشو خورد موبایلو برداشتم و به الیسیا که تو اطاق خواب منتظرمون بود پیام دادم. شوهرم نمیدونست زن همسایه با یه لباس سکسی گرونقیمت که به عنوان تشکر براش خریده بودم منتظر علامت منه که بیاد جلو. صدای تق تق کفش پاشنه بلندش باعث شد دیمون سرشو از رو سینم برداره و بگه مهمون داریم؟ میخوای من برم که تنها باشید؟ جواب دادم لازم نیست عزیزم اون به خاطر تو اینجاست. الیسیا اومد زیر نور وایساد و حتی من هم نتونستم بهش خیره نشم. اون یه کرست توری مشکی پوشیده بود که بیشتر برای نشون دادن پستون طراحی شده بود تا پوشوندنش و یه شورت دو لایه به همون رنگ. یک لایه مخمل مشکی که یه لایه تور نازک به دورش دوخته شده بود و یه جفت کفش مشکی براق پاشنه بلند هم پاش بود. دیمون شوکه شد هم خوشش اومده بود هم سعی میکرد زل نزنه با تعجب ازم پرسید برای من اینجاست؟؟ کلسی اینجا چه خبره؟ از جام پاشدم و به ارومی به سمت الیسیا رفتم قلبم تند تند میزد نزدیکش که رسیدم الیسیا دستشو دورم حلقه کرد و منو به سمت خودش کشید و شروع کرد گردنمو لیسیدن با صدای بلند اه کشیدم نوک سینه هام سفت شد چون رو گردنم واقعا حساس بودم الیسیا به دیمون گفت زنت میخواد وقتی دارم میکنمش تو تموشا کنی مشکلی که نداری؟؟ دیمون خفه خون گرفته بود و فقط مثل میمون های عروسکی باطری دار سرشو به علامت نه تکون میداد. الیسیا از منتظر موندن برای جواب شفاهی خسته شد دست منو گرفت و به سمت اطاق خواب کشوند. برگشتم دیدم دیمون بیچاره که از قیافش معلوم بود داره شاخ در میاره مثل بچه گربه مطیع داره دنبالمون میاد. وقتی رفتیم تو اطاق الیسیا منو هل داد رو توشک و دراز کشید روم و شروع کرد گردنمو گازهای کوچیک گرفتن یهو حس کردم توشک به سمت پایین رفت فهمیدم دیمون هم اومده تو تخت. الیسیا از دیمون پرسید دوست داری عشق بازی منو زنتو تموشا کنی؟؟ دیمون جواب داد تا وقتی که منو فراموش نکنین همه چی ازاده!! الیسیا دامن منو پایین کشید و شورت توری که همونروز خریده بودم رو در معرض نمایش شوهرم گذاشت. همینطور که بدنمو می بوسید پایین تر رفت از سینه های برجستم در حال لیسیدن رد شد زبونشو رو شکمم کشید تا به کسم رسید وقتی اولین بوسه نرم رو به کسم زد یه نفس عمیق کشیدم و دستمو به سمت شوهرم دراز کردم انگشتاشو تو انگشتام گره زد و بهم نزدیک تر شد همینجوری که الیسیا کسمو لیس میزد دست شوهرمو محکمتر فشار دادم. الیسیا گفت کست چقدر خیسه میشه ابتو بیارم؟؟ کلماتش حالمو بدتر کرد دیمون صداش در نمیومد اما از نفس کشیدنش معلوم بود حالش داره بدتر میشه. دستشو از دستم در اورد و انگشت شستشو کرد تو دهنم که براش بمیکم. همینجوری که ایلیسیا منو لیس میزد منم انگشت دیمون رو ساک میزدم انگار کیرش تو دهنمه. الیسیا اروم و با دقت لیس میزد اما من تندو وحشی. حالا الیسیا با ارامش زبون مخملیشو به کلیتوریس من می کشید کمرم مثل طاق خم شد و انگشت شوهرمو گاز گرفتم. الیسیا گفت اماده ای که برای به ارگاسم رسوندنت التماس کنی؟؟ جیغ زدم لطفا!! دارم میمیرم!! الیسیا با بدجنسی خندید و گفت من که قانع نشدم!! بلند تر جیغ زدم لطفا!! با زبونت منو بگا!!
الیسیا شورتمو که سر زانوم بود رو کامل در اورد. دیمون بهم نزدیک تر شد و من کیر سیخ شدشو بغل سرم حس کردم دلم میخواست همونطور که زبون الیسیا تو کسمه براش ساک بزنم اما می دونستم باید صبور تر باشم دستای دیمون تو موهام حرکت میکرد وقتی الیسیا بالاخره کسمو ول کرد غلط زدم و برگشتم به سمت دیمون که داشت ازم میپرسید اینکه یه دختر برات بخوره چه حسی داره؟ جواب دادم خیلی حال میده!! شروع کردم از روی شلوار کیرشو براش مالوندن. الیسیا واقعا تو کس لیسی استاد بود وقتی دوباره لیسیدنو شروع کرد حس میکردم الانه که کل تنم اب بشه و بریزه رو تخت! الیسیا همزمان با خوردن کسم اه هم میکشید که باعث شد دیمون حشری دستشو دراز کنه و پستونامو حسابی فشار بده. وقتی از حالت چهرم فهمید ابم داره میاد دیمون ازم پرسید میخوای ابتو تو دهنش بیاری؟؟ گفتم اره و چند لحظه بعد ابم پاشید تو صورتش. انگار بدنم اتش گرفته بود و مغزم از شدت داغی داشت ذوب میشد. الیس فقط چند دقیقه بود که کسمو میلیسید اما تا مغز استخونم در حال لرزیدن بود. عرق از همه جای بدنم می ریخت و نفس نفس میزدم دیمون کنارم دراز کشید که من رو ببوسه و ارومم کنه الیسیا هم تمام ابمو از روی بدنم لیسید. الیسیا گفت کست از همه اون کسایی که تا الان خوردم خوشمزه تره!! بعد اروم روی بدنم به بالا خزید. من لب گرفتن از دیمون رو قطع کردم و شروع کردم به الیسیا لب دادن. اب کسم داشت از روی چونش رو پستونام میچکید. دیمون پرسید میتونم جق بزنم؟؟ ببخشین ولی دارم میترکم!!! ایلسیا و من نگاهی به هم کردیم. الیسیا منو ول کرد و مثل یه گربه در حالی که لباشو می لیسید چهار دستو پا به سمت دیمون رفت و گفت خجالت نکش عزیزم ما به خاطر تو اینجاییم. امشب قراره کلی لذت ببری چون لیاقتشو داری!! بعد شروع کرد کمربند دیمون رو باز کردن. دیمون به من نگاه کرد و با چشماش ازم اجازه خواست. عشقم همیشه به من توجه میکرد به احساساتم به خواسته هام به نیازهام. ولی برای اولی بار در زندگیمون من میخواستم خودمو به خاطر اون ندیده بگیرم. با لبخند سرمو به حالت تایید تکون دادم و رفتم کنارش الیسا که کمربندو کامل باز کرده بود ازم پرسید میخوای برای شوهرت ساک بزنم؟ جواب دادم اره!! خودتو با کیرش خفه کن!! چشمای الیسیا از لذت درخشید و به دیمون گفت زنت واقعا اهل حاله ها!! خوش به حالت!!
شوهرم واقعا زبونش بند اومده بود. الیسیا اول نوک کیرشو از روی شورت بوسید بعد شلوارو شورتو با هم پایین کشید. من در سکوت منتظر لحظه ای بودم که الیسیا کیر شوهرم رو جلوم بخوره از دیمون پرسید معلومه واقعا حشرییا!! نوک کیرت هیچی نشده خیس شده!! بعد در سکوت و ملایمت شروع به گذاشتن بوسه های ریز رو کیر شوهرم کرد. سینه شوهرم به خاطرنفس نفس زدناش به سرعتت بالا و پایین میرفت. دیمون جواب داد شرمندم اخه شما دو تا خیلی خوشگلین ادم نمیتونه جلو خودشو بگیره!! الیس گفت خوب نگیر!! اب کیرت واقعا خوشمزس!! منم در حالی که به کیر خوشتراش شوهرم زل زده بودم گفتم اره که خوشمزس!! دیمون خجالت کشید و گفت مرسی!!

خودمو بالا کشیدم و شروع به بوسیدن گردنش کردم بوی عرقش واقعا دیوونم میکرد هیچوقت ازش سیر نمیشدم. الیسیا اول یه لیس طولانی از زیر تخما تا نوک کیرش براش زد که باعث شد نفس دیمون بند بیاد بعد شروع کرد کلاهک کیرشو مثل اب نبات مکیدن. منم گردنشو بوسیدم و شروع کردم به لیسیدن تنش. دیمون بیچاره داش تنگی نفس میگرفت از یه طرف کیرش داشت تو دهن الیسیا یه حموم مفصل میکرد از یه طرف من داشتم همه جاشو لیس میزدم. الیسیا به من گفت عزیزم وقتشه بیای کمک!!! با یه حس شیطنت رفتم پایین کنار الیسیا دراز کشیدم و تخمای دیمون رو گذاشتم تو دهنم الیسیا کل کیرو میکرد تو دهنش منم سعی میکردم بیضه هاشو جوری میک بزنم که از شدت لذت فریاد بزنه. الیسیا داشت سعی میکرد تا اونجا که ممکنه کیر دیمون رو تو حلقش فرو کنه. دیمون هم بیکار نموند در حالی که خیلی سکسی اه میکشید سر الیسیا رو گرفت و به سمت پایین فشار داد سرمو بالا گرفته بودم و در حالی که با دستم کسمو میمالوندم تموشا میکردم که دیمون گفت میشه جفتتون همزمان برام بخورین؟؟؟ لطفا؟؟ اصلا لازم نشد دوباره بگه جفتمون همزمان مثل گرسنه ها به کیرش حمله کردیم هر چند لحظه یکبار بهش نگاه میکردم چشماش بسته بود و داشت از هر لحظه لذت میبرد وقتی من کله کیرشو میک میزدم و الیسیا لوله کیرشو رو از بقل کرده بود تو دهنش پاهای دیمون میلرزید و تنفسش عجیب تند شده بود. الیسیا از دیمون پرسید دوست داری ابتو کجا بریزی؟؟ میخوای بریزی تو دهنش بعد من ازش لب بگیرم؟؟ دیمون گفت میخوام ابم تو دهن زنم بیاد ساک زدنتون واقعا داره حال میده لطفا با حرف زدن وسطش خرابش نکنین.
حساب زمان از دستمون در رفته بود اما مطمئن بودیم حتی یه ذره از کیرش نمونده که هر دومون بارها نخورده باشیمش!! در حالی که من تمام کیر دیمون رو تا ته تو حقلم فرو میبردم الیسیا ساک زدنو ول کرد رفت زیر پاهای من دراز کشید و دوباره شروع کرد به لیسیدن کسم . اون لحظه ها واقعا دیوونه وار بود مخصوصا وقتی فهمیدم دوباره ابم داره میاد اونم به این زودی!! همونطور که عمیق تر ساک میزدم ابم تو دهن الیسیا اومد. برای استراحت سرمو گذاشتم رو دوشک از بغل خایه های دیمون رو لیس میزدم در حالی که با دستم از اون طرف لوله کیرشو میمالوندم که یهو به بغل خم شد کیرشو کرد تو دهنم و ابشو یکجا ریخت توش. بعد موهامو گرفت کشید کیرشو تو دهنم فشار داد و مجبورم کرد همه قطره های ابشو قورت بدم. الیسیا هم با نیشخند این لحظه رو نگاه میکرد بعد پرسید میشه منم مزه ابشو بچشم؟؟ بدون اینکه منتظر جوابم بمونه صورتشو جلو اورد و لبامو لیسید و بعد جلو روی دیمون شروع به لب گرفتن کرد. عملا اب شوهرمو از تو دهنم مکید. دستمو به کس الیسیا رسوندم و گفتم تو هنوز ابت نیومده ها!! الیسیا سریع دستمو گرفت و نزاشت ادامه بدم. بعد بهم گفت اصلا اشکالی نداره اما من دیگه باید برم. واقعا تعجب کردم اما وقتی رومو برگردوندم و دیدم دیمون شوهرم داره عملا با نگاهش الیسیا رو از عقبو جلو میگاد فهمیدم جریان چیه!! دیمن پرسید همه اینا نقشه تو است مگه نه؟؟ جواب دادم اره خوشت اومد؟؟ بدون اینکه جواب بده منو انداخت رو تشک و نوک کیرش رو روی کلیتورسیم مالید اما داخل فرو نکرد گذاشت اول حسابی التماس کنم بعد ذره ذره با سرعت کم فرو کرد داخلم و تو گوشم گفت زنم یه جنده واقعیه یعنی به معنی کلمه عاشقتم!!! وقتی گردنمو میخورد و کیرشو داخل کسم فرو میکرد احساس میکردم استخونام داره از لذت اب میشه دستاشو دور صورتم گذاشت و در حالی که وحشیانه داخل کسم تلمبه میزد به چشمام خیره شد بعد با قدرت تمام گفت عاشقتم خوشگله جواب دادم من عاشقتم عزیزم!!
کیرشو از کسم در اورد و برم گردوند اول یک سیلی محکم به کونم زد بعد موهامو تو دستش گرفت و دور مچش پیچوند و اینبار داخل کونم فرو کرد خیلی سعی کردم بلند جیغ نکشم یهو خودشو انداخت روم بازوشو دور گردنم حلقه کرد و وحشیانه تو کونم تلبه زد. همیشه خیلی ملایم کونم میزاشت اما امشب انگار داشتم با یک مرد جدید میخوابیدم هرگز اینقدر حشری ندیده بودمش بهم دستور داد ابتو بیار لرزش کست رو حتی از داخل کونت حس میکنم. عاشق کسو کونتم که همیشه اینقدر تنگو خیسن!! برای اینکه همسایه ها صدامو نشنون سرمو تو بالشت فرو کرده بودم و از لذت تو بالشت جیغ میزدم اب کسم راه افتاده بود و تشک رو خیس میکرد خودشو یکم عقب کشید بعد کیرشو با یه حرکت اینبار وارد کسم کرد کنار گوشم با صدای سکسیش گفت کستو حسابی شل کن میخام امشب کیرم تا تهش بره!! شروع کرد گوشمو میک زدن بعد بدنشو عقب برد و با نوک انگشتاش کلیتوریسم رو گرفت و حسابی فشار داد. داشت گریم میگرفت ازم پرسید ابت داره میاد؟ میخوای ابمو تو کس تنگت خالی کنم؟؟ جیغ زدم اره!!! بریز تو کسم!! بهش احتیاج دارم!! پاشد رو زانو هاش قرار گرفت کونمو بالا کشید تو کسم فرو کرد و با قدرت بیشتر داخلش تلمبه زد دیگه هیچی برام مهم نبود پس در حالی که بهترین ارگاسم عمرم رو تجربه میکردم با قدرت تموم جیغ زدم.اون لحظه به تنها چیزی که فکر نمیکردم رفتن ابرومون جلوی همسایه ها بود دیمون غرشی کرد و بالاخره ابش داخل کسم اومد کونم رو چنگ زد و سفت نگه داشت تا اخرین قطرات ابش داخل کسم اومد بعد کنارم افتاد و منو در اغوش فشرد و به نرمی بوسید. نوک سینه هام به سختی سنگ شده بودن. گفت تو فوق العاده ای واقعا عاشقتم. نوک بینیشو بوسیدم و جواب دادم منم عاشقتم عزیزم سورپرایزتو دوست داشتی؟ لبخند زد و سرشو به حالت تایید تکون داد. واقعا از ته دل خوشحال بودم سرمو گذاشتم رو سینش و چشمامو بستم و با لذت گذاشتم لحظه خالص ارامش بعد از طوفان منو در خودش غرق کنه…..

Date: December 15, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *