دانلود

دو جنسه ی برده ساک زن

0 views
0%

دو جنسه ی برده ساک زن

من ٣٢ سال دارم و حدود ٧

سال ازدواج كردم اما از سكس با همسرم هیچوقت راضی نبودم و همیشه دلم میخواست مردهای دیگه رو تجربه كنم …

یه روز سرد زمستون ایستاده بودم برای تاكسی كه آقای همسایه جلوم ترمز زد و تعارف كرد كه منو برسونه حدود ٣ ماه بود كه اومده بودن ساختمون ما و من اكثرا صبح ها میدیدمش كه با یه لبخند بهم سلام میداد ازش خوشم میومد بلاخره اون روز منو رسوند تا نزدیكی محل كارم و شمارمو گرفت و گفت هر وقت دلم خواست منو میرسونه… این شروع صمیمیت ما شد. هر چند وقت بهش پیام میدادم و با هم میرفتیم یه روز ناهار دعوتم كرد و خلاصه خیلی صمیمی شدیم …
همسر من شبها تا دیر وقت محل كار بود و من حسابی فرصت داشتم با محمد وقت بگذرونم یه روز عصر بهش پیام دادم كه میخوام برم خرید میتونه منو برسونه اونم سریع جواب داد ١٠دقیقه دیگه برم سرخیابون … حسابی تیپ زدم و به خودم رسیدم وقتی منو دید بی اختیار دستم و بوسید و گفت مثل ماه شدم كنار یه كوچه تاریك ایستاد و بغلم كرد لبام و بوسید صورتمو با پشت دستش نوازش میكرد و میگفت تو بینهایت زیبایی كاش مال من بود همینطور كه حرفای عاشقانه میزد گردنم و نوازش میكرد و میبوسید حسابی داغ شده بودم و داشتم لذت میبردم حس خیلی خوبی بود كسم خیس خیس بود قلبم تند میزد كم كم دستش و گذاشت و سینه هامو فشار دادآه سكسی كشیدم و مست تر شد واااای دستم و گذاشت روی كیرش كه خیلی گنده بود گفت ببین باهاش چیكار كردی بعد منم یه فشار بهش دادم كه نتیجه ی اون یه لب محكم شد خلاصه منو چرخوند و از پشت بغلم كرد دنده ماشین مزاحم بود اما ارزشش و داشت چون میخواست كسم و دست بزنه وااااااااای خیلی لحظه قشنگی بود كس خیس منو می مالید و منم ناله میكردم ولی سریع ارضا شدم كلی حال كرد كه منو به ارگاسم رسونده بلاخره اون شب تموم شد و من تا صبح كه بهش فكر میكردم چندین بار خودمو ارضا كردم… یه روز نزدیكای عصر بهم زنگ زد و گفت همسر و بچه هاش رفتن شهرستان برم خونه پیشش… خیلی خوشحال شدم یه فرصت ناب بود برا كس دادن چون خیلی دلم میخواست بهش كس بدم باهاش حس خوبی داشتم اون روز زودتر از اداره رفتم خونشون پشت در منتظرم بود بدون معطلی بغلم كرد و وحشیانه منو فشار میداد و میبوسید اصلا نفهمیدم چطوری لخت شدم وسط حال ایستاده بودیم لخت لخت تو بغل هم كیرش و حس میكردم كه میخواست منو جر بده زانو زد جلوم و پاهام بازتر كرد واااااای كسم و لیس میزد كسم كه خیس خیس بود آبش و با لذت میخورد و قربون صدقه ی كسم میرفت سرشو محكم فشار میدادم بلند شد و كیرش و وسط پام گذاشت و چندتا تكون داد و همونجوری عقب عقب رفتیم اتاق خواب منو محكم پرت كرد رو تخت و شروع به خوردن كسم كرد تا ارضا شدم بعد اومد بغلم و منو حسابی بوسید و سینه هامو میخورد و میگفت آرزو داشتم ارضات كنم… بعد گفت پاهاتو بده بالا كیرمو بذارم توش اما من ترسیدم نمی دونم چرا ولی اولش گفتم نه اونم یكم اصرار كرد بعد گفت باشه میذارم لای پات چند تا عقب وجلو كرد و ارضا شد حسابی آب دار بود … خودمونو تمیز كردیم و كنار هم خوابیدیم یه ربع هم نشده بود كه یهو پشیمون شدم كه چرا كسم نذاشت شاید دیگه فرصتش پیش نیاد دستم و رو كیرش گذاشتم سریع بلند شد و گفت دوباره میخوام منم با شهوت و عشوه گفتم محمد منو بكن دلم میخواد بهت كس بدم كه دیگه نفهمیدم چطور شد وسط پاهام دیدمش كه كیرش و فشار داد داخل كسم واااااای دیوانه شده بودم حسابی تلمبه زد گفت میخوام داخلت بریزم گفتم نه ارضا نشو بذار كونم وااااای منو چرخوند و چهار دست و پاشدم تا بحال كون نداده بودم یكم میترسیدم اما نمی تونستم ازش بگذرم خلاصه اول با دستش سوراخ كونم و باز كرد منم كیرشو میخوردم كیر بزرگ و خوشكلی داشت بعد كاندوم گذاشت و آروم كونم و باز كرد و گذاشت با دستش كسم و می مالید و كیر و حسابی داخل كونم فشار میداد تا بلاخره ارضا شد …. خیلی لذت بردم خیلی و حسابی حال كردم
بعد از اون روز هر وقت موقعیت داشتیم باهم سكس كردیم اما اون اولی یه چیز دیگه ب

Date: December 3, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *