ذوق مرگ شدن کیر

0 views
0%

من پانی هستم. 25 سالمه. خاطره هایی که مینویسم حقیقی هست. حالا بگذریم. چند وقت پیش با یک پسری دوست شدم. خیلی اتفاقی شماره منو گرفته بود و از اونجایی که خیلی وقت بود دنبال دوست دختر میگشته تا دید شماره یه دخترو گرفته سریع مخ زنی هاشو شروع کرد. من خیلی بهش محل نمیدادم. گوشیمو قطع میکردم خاموش میکردم. جواب نمیدادم ولی ول کن نبود. چند هفته ای گذشتو منم که تازه با دوست پسر قبلیم به هم زده بودم و کلی اعصابم خورد بود بهش گفتم یه شماره بهت میدم مزاحم شو شمارشو پخش کن تا باهات دوست شم. اونم شماره رو گرفت اما زنگ نزد و به من گفت چرا این کارو میخوای بکنی خیلی کار زشتیه. منم از این حرکتش خوشم اومد که منو نصیحت میکنه و اهل دردسر درست کردن نیست. دیگه سرتونو درد نیارم بعد از چند وقت که هی زنگ میزد و اصرار میکرد که همدیگرو ببینیم. من هیچوقت شانس خوبی نداشتم و همیشه دوست پسرای زشت و دیوونه به تورم میخورن. مطمئن بودم که این مرده هم زشته. ولی دیگه راضی شدم برم ببینمش. گفتم از دور میبینم اگه خیلی بد بود اصلا نمیرم جلو. قرار گذاشتیم و منم حسابی تیپ زدم و رفتم. چند دقیقه ای منتظر شدم. گفته بود پراید داره. همون موقع دیدم یه پرایده به چند تا دختر گیر داده سوارشون کرد و رفت. منم گفتم خاک تو سرش و گه تو شانس من که همین مرده بوده و اشتباهی اونا رو سوار کرده. برگشتم برم که دیدم یه مرده گفت پانی خانوم؟ منم گفتم بله و نگاش کردم. دیدم یه پسر عینکیه و قیافه معقولی داره. خیلی با شخصیت به نظر میومد. صداشم خیلی قشنگ بود مثل مجریا بود. خلاصه دیدم پسر خوبی به نظر میاد و در ضمن کارمندم بود. گفتم دیگه پسری نیست که بخواد بچه بازی دربیاره و رفتیم و با هم یه دور زدیم و کلی از من خوشش اومد و کلی تعریف و تمجید کرد که چقدر خوشکلی و فلان و چنان. واسه یک روز دیگه قرار گذاشتیم. خیلی آدم زبون بازی بود قشنگ با حرفاش آدمو خر میکرد. دفعه بعد گفت بیا بریم خونه دوستم یه قلیون بکشیم. دوستش کلید خونشو به اون داده بود. منم که از مامور میترسید قبول کردم و رفتم. قلیون درست کردو کشیدیم. بعد کم کم لب گرفتناش شروع شد. منم که ازش خوشم اومده بود باهاش همکاری کردم و کم کم لباسامو درآورد. اول تاپمو درآورد بعد سوتینمو. سینه های خوش فرم و خوبی دارم. همین تا سوتینمو درآورد سینه هامو که دید داشت میمرد. گفت واییییی عجب کسی. سینه هاتم واسه خودش کسیه. بعد شروع کرد با ولع خوردن . نمیدونست چی کار کنه. با دو تا دستش سینه هامو میمالید و نوک سینه هامم مخورد و گاز میگرفت. نوک سینه هامو که میخورد میکشیدمش تا محکم از دهنش بیاد بیرون و دوباره مک زدنو شروع کنه. از این کار من خیلی خوشش اومده بود و حسابی کیرش شق شده بود. تند تند لباساشو در آورد و نمیدونست با کدوم دستش لباساشو دربیاره و با کدوم منو بماله. بعدم شلوارمو درآورد و از روی شرت کسمو گاز میگرفت و میخورد. منم که حشری شده بودم کیرشو میمالیدم. تا اینکه شرتمو در آورد و با ولع زیاد شروع کرد کسمو خوردن. منم که تا حالا هیچ کس کسمو نخورده بود حسابی لذت بردم. انقدر زیاد که حاضر بودم این سکس چندین ساعت ادامه پیدا کنه. بعد که خوردنامون تموم شد گفت برگرد از عقب بکنمت. منم که حسابی حشری شده بودم گفتم از پشت نه بیا از جلو بکن که یکدفعه خشکش زد و پرسید یعنی تو اوپنی؟ منم که با دوست پسر قبلیم سکس داشتم و اوپن بودم بهش حقیقتو گفتم. اصلا باورش نمیشد و با یه حالت تعجب و خوشحالی گفت یعنی من میتونم از جلو بکنم؟ واییی باورم نمیشه. همیشه آرزو داشتم که یه دوست دختر پیدا کنم که بتونم از جلو بکنمش چقدر به دوستام که از جلو میکردن حسودی میکردمو حالا یه همچین دوست دختری پیدا کردم. انقدر خوشحال بود و غرق در فکرو خیالاش شده بود که به پشت دراز کشید و اصلا یادش رفت که داشتیم سکس میکردیم و همینجوری ذوق میکرد. بعد از چند دقیقه دوباره شروع کرد به خوردن سینه هام و مالوندن کسم. انقدر خوب میمالید که داشتم میمردم. منم کیرشو میمالیدم و میخوردم. کیرش خیلی بزرگ نبود هر چقدرم میخوردم سفت نمیشد. از وقتی فهمید من اوپنم کیرش خوابید و سفت نشد. هر چقدر میخوردم تغییری نمیکرد. دیگه حسابی عرق کرده بودیم و کیر اونم سفت نمیشد که بکنه تو. پاهامو باز کرد و شروع کرد به مالوندن روی کسم. کسم حسابی خیس بود و اگر یکم بلد بود خیلی راحت میتونست هل بده تو. بلند شد و رفت کیرشو با آب یخ شست تا بزرگ بشه بازم تغییری نکرد. هر چقدر گذاشتش لای سینه هام و به سینه هام ور رفت بازم نشد. انگاری که کیرش ذوق مرگ شده باشه. خیلی ناراحت شده بود و صداش در نمیومد. هر کاری میکردیم کیرش سفت نمیشد. با وجود اینکه از حشر داشت میمرد ولی کیرش بزرگ نمیشد. آخرش خسته شد و پیشم خوابید. هیچی نمیگفت. هرچقدر پرسیدم چرا حالا اینقدر ناراحتی چیزی نگفت. بعد که به حرف اومد گفت خیلی زشته واسه یه پسر که کیرش سفت نشه. کیرم معلوله. نمیدونم چرا نمیتونم. هیچ وقت اینطوری نبود. همیشه از پشت با دوست دخترام میکردم با وجود اینکه خیلی خشکه ولی راحت میشد. منم گفتم حالا اشکال نداره دفعه دیگه. ولی انگاری خیلی حالش گرفته شده بود. منم شروع کردم به حرفای سکسی زدن. بعد بلند شدم و روبروش نشستم و با سینه هام ور رفتم. به کیرش دست میزدم . کلا ایندفعه من داشتم اونو میکردم و بهش حال میدادم. تا اینکه کیرش سفت شد. سفت سفت. انقدر خوشحال شده بود که نزدیک بود جرم بده شروع کرد کسمو خورد و نمیدونست کس بخوره یا بکنه یا سینه بماله و بخوره. خیلی ناشیانه کرد تو و انقدر دردم گرفت که انگار اولین بارم بود. دیگه انقدر تلمبه زد که خیس عرق شده بودیم و تمومی هم نداشت. ارضا نمیشد. شاید 40 دقیقه طول کشد تا ارضا شد. بعدم بی حال افتادیم و یه دوش گرفتیم و کلی بوسم کرد و سینه هامو خورد. بعد از اون فقط 1بار دیگه سکس کردیم. با وجود اینکه خیلی پسر خوبی بود و منم ازش خوشم میومد ولی باهاش به هم زدم. نمیدونم چرا کلا کرم دارم با همه به هم میزنم.نوشته پانی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *