رابطه سکسیم با دوست دخترم فرشته

0 views
0%

سلام برا نوشتن داستان همش دو دل بودم این داستان کاملا واقعیه من پسری ۲۰ سالم خب دوس دخترم تا حالا کم نداشتم نمیگم دوسشون نداشتم ولی خب ادم یه بار تو زندگیش عاشق میشه بگذریم من دانشجوی کارشناسی عمرانم قدم تقریبا ۱۸۳ هستش ۷۵ کیلو وزن دارم به تیپم میرسم و باشگاه میرم خب دوستی من و فرشته از یه شب دیر وقت که من میرفتم سالن با دوستام شروع شد من اون موقع یه لایو دادم این دختره بعضی وقتا میومد یه چیزی میگف میرفت بعد دو روز دوستش صبا اومد پی ویم گف این دختره دیونم کرده خیلی دوست داره و فلان منم گفتم کی اخه گف فرشته منم اولش نشناختم بالاخره رفتم پی ویش گفتم چیکارم داری یه شماره داد بم گف میش زحمت بکشی بزنگی به این بگی این دختره نامزد داره مزاحمم نشه منم گفتم من مگه چیکارتم گف عشقم….خب بالاخره من باهاش دوس شدم اینم بگم پدر و مادرم جدا شدن من طبقه بالای ساختمونمون تقریبا مجردی میمونم پدرم و نامادری طبقه پایین من با فرشته کم کم گرم گرفتم یه روز قرار گذاشتیم بریم بیرون من با ماشین رفتم دنبالش سوارش کردم رفتم باغ برا قلیون و نشتن نشستیم تو الاچیق جوریم بود از بیرون سخت دید داشت قلیونو اوردن کشیدم و حرف زدیم یکم منم دستشو گرفتم رفتیم یهو که تو ماشین خل بازی درمیاوردیم این تو راه باغ اینا جای درپیتیی بود ماشینو نگه داشتم جای خلوت این لبامو گرف کرد دهنش وای داشتم از حال میرفتم کم کم چقد لباش داغ بود لب رفتیم برگشتنی گفتم بیرون ادم راحت نیس یه نفر ادمو ببینه چی یا بگیرن ادمو گف پس چیکار کنیم گفتم خونه راحت تره گف مگه میشه رف گفتم اره گف پس بریم خب گفتم مامانت شاکی میشه دیر میکنی ها گف ن پدر نگران نباش خبر داره با توام گفتم واقعا گف اره بریم منم تو راه اجازه میگیرم ازش خب خلاصه ما رفتیم دم در گفتم برو مایین تر بریم تو بیا بالا همسایه اینا نبینن ما رفتیم تو یکم نشستیم و حرف زدیم من بغلش کردم کلی لبای همو خوردیم یهو از رو لباس دستمو انداختم رو سینه هاش یکم فشار دادم وای دیونه شده بود خیلی دختر حشریی بود دستشو گرفتم از رو شلوار که کیرم سیخ شده بود گذاشتم روش فشار داد کم کم شلوارمو کشید پایین ساک زد ابم اومد و بردمش خونشون دفعه بعد رفتم قبلش قرص تاخیری خوردم و بالاخره رفتیم خونه چون کارمو میدوستم گفتم کم نیارم اومد خونه باز ما کلی لب گرفتیم و من دستمو انداختم رو سینش مالیدم اوردم بیرون واااااای مگه میشه دختر تو این سن سینه به این بزرگی خیلیم شیطون بود سینه هاشو کردم دهنم نوک سینه هاشو لیس میزدم با لبام میکشیدم تا جاییم که میشد میکردم تو دهنم وای بیچاره داشت میمرد دستمم از رو شلوار رو کونش بود شلوارمو دراوردم کیرمو کردم دهنش کلی خورد واسم ولی دندوناش میخورد اذیتم میکرد خیلی حال نمیدادبهم خب بالاخره من شلوارشو کشیدم پایین شورتشو که کشیدم پایین دیدم وای کوسش خیسه خیسه گفتم وای این چه وضعیتیه گف فوران کردم خخخ گف بریم حموم گفتم چقد پرویی تو دختر گف دوست دارم لامثب میخوام راحت باشی باهام خودت میدونی میمیرم برات بالاخره ما رفتیم حموم و بغلم نشست لباشو گرفتم کلی خوردمشون داغه داغ بود بدنمون کیرمم که تو دستش راست راست بود انگار قرصه اثر کرده بود میمالید حال میکردم خبری از اب نبود اخه من ابم زود میاد کم کم اومدم پایین گردنشو خوردم واسش حال به حال شده بود سینشو دوباره کردم دهنم کلی خوردم واسش میکردم دهنم تا جایی که میشد خفه میشدم ولی چه حالی میداد سینه هاش درازش کردم دیدم کسش خیسه ابه اب ریختم روش تمیزش کردم پاهاشو انداخت گردنم با زبونم کسشو لیس زدم زبونمو میبردم توش لیس میزدم بعدشم مک میزدم داشت دیونه میشد صداش دراومده بود زبونمو از سوراخ کونش میبردم لیس میزدم تا کسش اونم سرمو فشار میداد تو کسش یهو پاشد کیرنو گرف کرد دهنش گف کیره عشقمو میخوام سرشو که میمالید پاهام میلرزید تو دستش گرف فشار داد نگام کردم گف ماله کیه گفتم ماله عشقم این کارش دیونم کرد کلی لباشو خوردم و حشری شدم برش گردوندم تف زدم سوراخ کونشو اخه پرده داشت انگشتمو کردم تو گف واییییییی بیار بیرون درد داره با خودم گفتم قراره امروز ضدحال بزنه بهم یهو رفتم روغن زیتونو ریختم به یه پیاله ای اوردم گف درد داره گفتم نگران نباش روغنو مالیدم به کونش وای چه کون خوش فرم و تقریبا بزرگی جلوم بود تازه دو..سه ماه بود دوس بودیم خیلی راحت بودیم با هم انگار خانم و شوهریم خودمو از پشت روغنی مالیدم بهش بعد لباشو که میخوردم انگشتمو کردم تو صداش دراومد ولی لباشو میخوردم گاز اروم میگرفتم یهو اومدم کیرمو گذاشتم در کونش اروم سرشو که بردم تو دیدم درد داره بدجوری اخه دستمو جوری فشار داد استخوناش خورد شد بالاخره من کیرمو بردم تو دراز کشیدم روش وای لبامو گرف گاز میگرف گردنمو لبامو لیس میزد گاز میگرف کلا کبودم کرد برگشت گف عشقم بکن منو اروم عقب و جلو کردم کونشم روغنی روغنی بود یکم اروم که کردمش گف عشقم تن تن بکن جرم بده عشقم گفتم باشه فرشتم یکم تن تن کردمش وای صداش دراومده بود از ترسمم که صداش نره پایین تو هرحالتی میکردمش دستمو میذاشتم دهنش یهو زمونی که پاهاشو انداخته بود گردنم میکردمش اونم کسشو میمالید یهو دیدم یه چیز سفید رنگ غلیظ از جلوش اومد پاهاش لرزید بغلم کرد گف عشقم داره میسوزه بسه دیگه بیا یه جور دیگه ارضات میکنم وای قرص خیلی خوب بود تا حالا صدبار ابم اومده بود نخورده بودم بالاخره کم نیاوردم هیچ جوری کردمش که دیگ نا نداشت ابشم که اومد دیدم خیلی حشری شدم وااااای چیکار میکنی فرشته تو کاریت نباشه کیرمو کرد دهنش کلی خورد واسم بعد تخمامو لیس زد کرد دهنش پاهامو برد بالا با زبونش کونمو که لیس زد گفتم چیکار میکنی زشته من خجالت میکشم گف دیونه مگه نگفتم باهام راحت باش میخوام امروز حسابی حال بدم بهت شنیدم تواین حالتم خیلی حال میده بالاخره راضیم کرد پاهامو برد بالا کیرمو میمالید کونمم لیس میزد یهو ابم با فشار پاشید رو سینم اومد بغلم گفتم مرسی عشقم گفت منم از تو ممنونم خیلی حال کردم با عشقم بغلم کرد گف خیلی دوست دارم شستیم همو بالاخره اومدیم بیرون تا الانم دوستیم باهم گه گاهیم سکس داریم…نوشته ؛؛؛؛؛

Date: February 18, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *