سلام به دوستان من الان یه سالی میشه نامزد کردم، خانمم خیلی خوش هیکل و تپله، البته خودم زنهای تپل و چاق و گوشتی خیلی دوست دارم، بخصوص با شکم خیلی حال میکنم، پدر خانم هم ندارم، چند سال قبل جدا شدن، مادر خانم منم خیلی هیکل توپی داره، پستان های درشت یا یه کون صندوق دار که حتی خانمم حسرتشو میخوره چ برسه به من، کوسش در حد لالیگا، شاید خیلی ها با چاق و گوشتی حال نکنن ولی من عاشق این تیپ بدنها هستم، اوایل کاری به مادرزنم نداشتم یعنی نگاه خاصی نمیکردم در حد معمول، خانمم بس حشری بود اجازه نمی داد هوسی در من بمونه که بخوام رو دیگران خالی کنم، یه روز خونشون خواب بودم بیدار شدم دیدیم خانمم تو حیاط با دوستش مشغول حرف زدنه و منم دراز کشیدم دیدم یکی حمومه، طبیعتاً مامانش بود منم زد به سرم که برم ببینم میتونم دید بزنم ، بجورایی از کنار پنجره و در اتاق خواب نگاه به بیرون کردم ، خونشون ویلایی بود، دیدم بله شاه شاهان لخت داره میاد بره تو حال ، مادرزنم با دخترش تنها زندگی میکنه و همیشه اینطور از حموم میان بیرون، البته نه جلوی من، فکر کرد من خوابم، وحشتناک کس بزرگی داشت و سینه های بزرگتر که جنده لاشی خانم کل شکمش رو پوشنده بود سینه هاش، خانمم یه لحظه از حیاط اومد تو حال و با هم حرف میزدن ، یه لحظه هنگامی که مادرزنم راه میرفت خانمم از پشت نگاش میکرد معلوم بود داره با کون مامانش حال میکنه ، خدا رو شکر دوباره خانم رفت حیاط، و ما حسابی دید زدیم و تصمیم گرفتیم از این شاه کس استفاده کنیم، خانمم صبح میرفت سرکار و من چون کار آزاد داشتم دیرتر بیدار میشدم و میرفتم یه روز دیدم خانمم رفت و مامانش با لباس راحتی تو آشپزخانه مشغول بود منم دیگه زدم به سیم آخر و رفتم سمتش ، اولش جا خورد چون تا حالا جلو من این تیپی نبود خجالت کشید، منم عادی سلام کردم و بی هوا بغلش کردم، و سفت چسبیدم به لحظه موند چیکار کنه شروع کرد نصیحت وار بیخیال بشم و کارم درست نیست و از این حرفا، منم اصن توجه نکردم و ادامه دادم به ور رفتن و بوسیدنش، بزور آوردمش تو حال دیگه کم کم نرم شد، البته حس کرپم نمیتونه کاری کنه چون اگه داد میزد برای خودش بد بود، خلاصه شروع کردم خوردن سینه هاش، وحشتناک خوردم اون بیچاره هم حسابی میت شد، حرف نمیتوانست بزنه، بعد از چند سال جنس مخالف رفت سراغش داشت دیوانه میشد صورتش سرخ شد و سینه هاش شد اندازه توپ بسکتبال، همینطور میخوردم ور میرفتم، سریع تاپ و شلوار و شرتشو درآوردم دیگه دراز کشیده بود اصن تو دنیا نبود، کوسش خیس خیس شده بود، نخورده با دست با کوسش ور رفتم دیدم ناله اش در اومد گفتم دیگه وقتشه ، لخت شدم و کیرمو گذاشتم دم کوسش یا یه فشار تا ته رفت داخل ، کس که نبود شاه کس بود کم مونده بود کل هیکلم رو قورت بده، شروع کردم تلمبه زدن دیگه ناله لذتش رفت رو هوا، بعد چند دقیقه گفتم کون میخوام حرفی نزد و فقط ناله میکرد، به زور حالت سگی قرار دادمش و با آب کوسش گزاشتیم دم کونش، کونش یخورده تنگ بود، ولی راحت قبول کرد حسابی جر دادمش و براش گشاد کردم، خودش خیلی زودتر ارضا شده بود . منم بعد از کونش رفتم سراغ لای سینه که خیلی علاقه داشتم ، حسابی کیرمو لای سینه هاش بازی دادم و حال کردم دیگه همونجا ابم اومد ریختم رو سینه هاش، آروم پاشدم و بدون اینکه چیزی به هم بگیم رفتم بیرون، بعد از این قضیه هر از گاهی به پیشنهاد من مبکنمش و البته اون بیشتر حال میکنهاز شاهان اطرافتون استفاده کنیننوشته رامین
0 views
Date: December 22, 2020