ریحانه و زیبا

0 views
0%

من ي دختر خواهر به نام زيبا دارم كه دو سالي از من بزرگتره . من و زيبا هر وقت با هم بوديم زيبا به من ور مي رفت يعني عادتش بود ور رفتن . ي روز كه داشت به من ور ميرفت و حرف مي زديم دسشو كرد تو بلوز من و كمرمو مي ماليد يكم گذشت تا ي نشگون به بازوم گرفت . منم دردم اومد و نا خوداگاه نوك ممه هاشو گرفتم كشيدم كه داد زيبا بلند شد . اونم همين كارو با من كرد كم كم در گيري بالا گرفتو اون من خوابوند روي زمين و افتاد روي من . دو تا دستامو باز كرد و چسبوند به زمين و محكم گرفتشون . شروع كرد به بوسيدن لبام .منم كه حشري شده بودم لباي زيبا رو بوس مي كردم . كم كم اين بوس دادنا به لب دادن تبديل شد . لباي اب دار بهم مي داديم كه صداش بلند شده بود. اووووم اوم اوم ا وووووم اوم اوم اهوم اووووممممم او مممم هوم هومممم اوم اوم او م اوم اوماين صداي نفس نفس زدنامون بود . تا حالا لب هم جنس خودمو نخورده بودم ولي واقعا خوشمزه بود خيلي از لب مردا خوشمزه تر بود مخصوصا اگه ائن لبا لباي زيبا باشه واقعا خوردن داره . زيبا هم خوش هيكل بود هم خوشكل بود و قد بلند هم لباي خوردني داشن و هم ي كون كوچيكو خوشكل مثل خودم داشت.بعد از كلي لب دادن زيبا دستامو ول كردو تاپمو گرفت كشيد بالا بهد سوتينمو كشيد بالا تا ممه هام افتادن بيرون . با دو تا دستاش ممه هامو گرفتو نوك يكي شو كرد تو دهنش و شروع كرد به خوردن . اون يكي ممه هم با دستش مي ماليد واي كه چه حالي مي داد . اگه دقت كرده باشين تو سكس هاي قبليم كه گفتم هيچ كدوم از مردا سينه هاي منو نخوردن كه خودش جاي تعجب داره پس زيبا اولين نفري بود كه سينه هامو اين طور ميخوردنوك سين ه هامو با دندوناش مي گرفت و مي كشيد بعد خود سينه هامو ليس مي زد . زيبا واقعا وارد بود و معلوم بود كه قبلا اين كارو كرده يا يكي باهاش كرده . رفت سراغ اون يكي سينمو اونم همين طور ليس ميزد و سرشو مي مكيد . . بلوزشو در اوورد و سينه هاي خوشكلشو انداخت بيرون . واقعا خوشكل بودن و از من بزرگتر . اومد جلوتر و سينه هاشو نزديك صورتم كرد تا منم بخورم . تا حالا سينه نخورده بودم . نوك ممشو كردم تو دهنمو شروع كردم به مكيدن و اولش شور بود ولي بعد خوشمزه تر شد و واقعا حال ميداد خوردن ممه اونم ممه هاي زيبا جونم .منم ممه هاشو مي خوردمو اونم داشت حال ميومد . خب از روي من بلند شد و شلوارمو از پاهام در اوورد بعد شرط خوشكلمو در اوورد كه ي عكس ميكي موز روي شرطم بود . پاهامو برد بالا و چسبوندشون بهم تا كسم خوب قلمبه بشه لاي پاهام . بعد شروع كرد به ليسيدن كس من . كس منو خيس خيس كرده بود و با لذت پایان مي خورد . زبونشو مي برد لاي كس تر و تميز و سفيدم . با چوچولم بازي مي كرد و اونو با دندوناش مي كشيد . من دوباره رفته بودم تو حس با ي حال عجيب و بدن خشك شده . پاهامو از هم باز كردو از كسم كه ليس مي زد به طرف بالا حركت كرد .روي شكممو ليس ميزد و ميومد بالاتر تا رسيد به وسط سينه هامو اومد بالاتر تا روي گردنم بعد روي لپمو ليس زد تا رسيد به لباي كوچولو و خوردني من . دوباره شروع كرديم به لب دادن . اون واقعا تو كارش وارد بود كه من كلي تعجب كرده بودم . . زيبا بلند شدو چهار دست و پا نشست روي زمين . بهم گفت حالا نوبت تو . واي نميدونيد چه كون خوشكليو تو شلوار لي كه پوشيده بود قمبل كرده بود . تا چشمم به كون خوشكلش افتاد ي هويي تحريك شدم . من دختر بودمو اين تحريك شدم اگه ي مرد اين كونو تو اون حالت مي ديد امونش نميداد . دستمو گذاشتم روي كونشو يكم ماليدم بعد زيپشو باز كردمو شلوارشو كشيدم پايين بعد از اون شرطشو . واي چه كوني داشت . كون سفيد تميز و خوشكلي داشت . لاشو با دستم باز كردمو شروع كردم به ليسيدن لاي كونش . كاري كه مردا با من ميكردن حالا من با دختر خواهرم مي كردم تا بفهمم مردا چه لذتي از من مي بردن . لاي اين كون واقعا خوردن داشت چون تازه هم موهاشو زده بود سوراخ كونشم همرنگ بدنش بود كه اين خودش منو وادار كرد كه ليسش بزنم اخه سوراخ كون من يكم قهوه اي نسبت به بدنم كه سفيده . خلاصه رفتم پايين ترو كس قلمبشو ليس زدم صداي اه اه گفتن زيبا بلند شده بود منم مثل خودش كسشو ليس ميزدمو با چوچولش كه از من بزرگتر بود ور ميرفتم . بدن زيبا مي لرزيد اون واقعا تحريك شده بود . انگشتمو كردم تو كون زيبا ميخواستم پایان كار هايي كه مردا باهام كردنو روي زيبا انجام بدم . انگشتمو تو كونش حركت مي دادم و كم كم دو تا انگشت و بعد سه انگشتم توي كونش بود . ديگه خوب گشاد كرده بود . ي دونه موز كه توي بشقاب ميوه بود برداشتم البته خيار هم بود ولي كوچيك بودن . موزو اروم كردم توي كون زيبا و تا نصفه هل دادم توش .شروع كردم عقبو جلو كردن كه داد زيبا بلند شد . صداش منو بيشتر تحريك مي كرد . خوب با موز كون زيبا گذاشتم تا ديگه موز شل شد و نمي شد حركتش بدي .زيبا بلند شد منو خوابوند روي زمين پاهامو برد بالا و يكم تف به سوراخ كونم زد بعد ي خيار برداشتو هل داد توي كونم چون كوچيك بود راحت رفت توم . بعد خودش برعكس خوابيد روي من طوري كه سر من لاي پاي اون و سر اون لاي پاي من بود بهم گفت بخورمن كس اونو مي خوردمو اونم هم كس منو مي خورد هم خيارو تو كونم حركت ميداد . بعد از چند دقيقه اول من ارضا شدمو بدنم ي تكون محكم خورد و شروع كردم به لرزيدن . ديگه نمي تونستم كس زيبا رو ليس بزنم كه خودش با دست شروع كرد به ماليدن كسش تا اونم ارضا شد و ي اه بلند كشيد و كنار من دراز كشيد . ي چند دقيقه هر دو دراز و بي حال رو زمين افتاده بوديم كه زيبا منو بغل كردو بدنمو ماساژ ميداد . از هم لب مي گرفتيمو هم ديگرو اروم مي كرديم . اخه بعد از سكس بايد اميزش باشه وگرنه حس خوبي نداري . كاري كه مردا هيچ وقت نمي كنناونا بعد از اينكه با طرف سكس مي كنن اونو به حال خودش مي ذارن كه اصلا حس خوبي واسه ي خانم نداره.بعد از اون سكس هم من فهميدم كه زيبا قبلا سكس داشته اونم با كي . با رامين و دوست رامين . هم اون فهميد كه من با كيا سكس داشتم . همين باعث شد كه منو زيبا بازم با هم حال كنيم هم اينكه چند تا سكس مشترك با ي مرد داشته باشيم كه تو خاطرات بعدي واستون تعريف مي كنم.نظر يادتون نره . واسه هر داستان جدا نظر بديد تا منم بهتر بتونم داستان بنويسمو از خاطراتم بگم.(ريحانه)

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *