زری تیغ خانم

0 views
0%

سلام به همه ي دوستان.محسن هستم 23 سالمه.اين داستاني که مي خوام واستون بگم بر ميگرده به 2 سال پيش.ما يه زيد داشتيم اسمش زري بود. کس کش ازون حروم زاده ها بود ازينا که کونتو پاره پوره مي کنن همش مي خوان تيغت بزنن. يه روز داشتيم تو خيابون تاب ميخورديم يه دختره ديدم خوشگله (يني اي بدک نبود) خلاصه رفتيم انداختيم تو پاچاله دختره.تخمه سگ هم آمار ميداد هم نميداد خلاصه با يه مصيبتي شمارمو چيکوندم بهش.مادر جنده لاشی 2 هفته بعد زنگ زد منم که کسخل اصن يادم نميومد تا اينکه يه سري نشوني داد منم فهميدم. با هم دوس شديم.بعد 1 هفته فهميدم يه جوراي کاراش ميشه. يه شب بش اس دادم تا حالا با دوس پسرات سکس داشتي حروم زاده گفت ميخواي بحثو باز کني ؟ پيش خودم گفتم تو ديگه عجب حروم زاده اي هستي .ديگه کم کم داشت رومون تو روي هم باز ميشد شبا بش ميگفتم من شير مي خامو ازين کس شعرا.تا اينکه 3 ماه از دوستيمون گذشتو بش گفتم بايد بم لب بدي گفت نه و اينکارا زشته گفتم من حاليم نيس فردا ازت لب ميگيرم. فردا شدو يه 3 ساعت رو مخ آقام راه رفتم ماشينو بم دادو زري رو سوار کردمو يه مانتو مشکي با يه شاله آبي و شلواره جينه ابي پوشيده بود سيناشم سايزش بد نبود معلوم بود سفته.سوار شد گفتم حرفا ديشبو که يادته ؟ گفت من که گفتم نه گفتم مگه دسته توئه؟ گفت پس دسته کيه گفتم بذار تا يه جا خلوت پيدا کنم بهت ميگم.سريع گازو گرفتمو رفتم يه جا سوتو کور گفتم بيا جلو ببين اين جوشمو بترکون گفت زرنگيا گفتم خيلي توله سگي گفت ميدونم.بش گفتم جون من يه لب بده اومد جلو يه ذره لب داد انگار به دهنش مزه کرده باشه خودش اومد دوباره منم دستام بيکار نبود داشتم سينه هاشو ميمالوندم لاله گوشو اينارم که ياورشو استاد کردم ديدم اين مادر جنده لاشی از من حشري تره ولي کسده مادر واسه من جا نماز اب ميکشه ازون روز فقط دنبال خونه خالي بودم که کيرمو بکنم 3 جافه کونش اين کارا ادامه داشت تا يه ماه بعدش که ننه آقامون ميخواسن برن کيش بهترين فرصت بود شب قبله اينکه خونمون خالي بشه گفتم خودتو آماده کن فردا برنامه شاد داريم. دانشگاه نرفتم ساعت 8 صبح ننه و اقام رفتن من از ذوقم 5 بيدار بودم تا رفتن زنگ زدم زري خواب بود گفتم پاشو توله سگ ساعت 10 خيابونه فلان باش گفت باشه اومدو با يه مانتو سرمه اي يا سرمه اي يه شال سفيد يه جينه مشکي پاشنه بلند قدش شده بود175 اينا خودم قدم 180 .کسي شده بود واسه خودش حالا وقته توصيف کردنشه اين زيد ما 170 قدش بود پوستش سفيد کونه زيادي نداشت اما بدم نبود سينه هاشم که قبلا گفتم سفتو متوسط اما تا دلت بخواد رون داشت .رفتيم خونه ميوه آوردم کوفت کرديم.گفتم خووووووووب بريم سراغ اصل مطلب گفت نه ديگه وقت خداحافظيه گفتم کس نگو گفت بي ادب. مثه اين ديوونا پريدم رو مبل بقلش نشستم گفتم مانتو رو درار در آورد يه تي شرت پوشيد سيناش يکم زده بود بيرون گفتم بيا لباتو بخورم گفت برو گمشو يه کم زديم تو سر و کله ي هم به صورت کاملا واردانه لبو ازش گرفتمو رفتم سراغ گردنو لاله گوشش گفت خييلي کثافتي گفتم ميدونم با دستم رونو پاهاشو حسابي مالوندم . سينه هاشو مالوندم ديگه خودش شل شده بود گفتم لباساتو در بيار گفت خودت اينکارو بکن من حال ندارم گفتم از بس کون گشادي تي شرتشو دراوردم يه سوتين مشکي ساده ولي خوشگل پوشيده بود شلوارشم در اوردم يه شورته مشکي ازينا که حالته طوري داره پوشيده بود.دوباره رفتم سراغ لباش منم کيرم راس شده بود يه وضعي.مالوندنو خوردن لباش تموم شد بعد يه 5و 6 دقيقه گفت توام لباساتو درار منم دراوردمو يادمه از بس حول بودم موقع در آوردن شلوار خوردم رو زمين خلاصه حاجيتون شد با يه شرتو يه کير شق افتادم به جونه زري حشر زده بود تو ناقوسه کسو کونم زودي شورتشو دادم پايين يه کسه کاملا ايراني ولي دس نخورده ديدم خوردم آآآآآآآآآي خوردم از بس خوردم گفت بسه رفتم سينه هاشم خوردم بش گفتم پاشو به داده کيرم برس شورتو دراوردم کرد تو دهنش دندون ميزد بش گفتم کس کش خار کيرمو گاييدي دندون نزن ساک زدو ديدم زياد حال نميده گفتم پاشو تا بو کو نمت گفت از جلو که نميشه از کونم عمرا بدم گفتم خفه جوري ميکنمت نفهمي گفت نه تو لا پام بذار اگه حال نداد يه فکري مي کنيم گفتم باشه گذاشتم لا پاشو يه ذره فحشش دادم ديدم نخير اصن فايده اي نداره گفتم مادر جنده لاشی منو مسخره کردي اصن حال نميده پاشو تا کونتو بگااااااااااااااامگفت محسن درد مياد گفتم خفه بيمير کونشو کرد بکيرم يه کم کرم نيوا زدم توشو روشو با يه انگشتم ميکردم تو کونش گفتم درد داره گفت يه کم گفتم گوه خوردي به حالت سگي درومد زانوهاش لبه مبل بود يکم کيرمو کردم دمه سوراخ بعد يه کم کردم توش بعد ناشيگري دراوردم کرمي هم که ماليده بودم ليز کرده بود يهو کيرمو تا ته کردم تو کونش يهو جيغ کشيد گفت محسن تورو خدا تورو جدد در بيار گفتم کير اسب کس کش يکم تحمل کن ااا گفت تورو خدا زود باش داشت گريه ميکرد يه گوز داد فضاي اتاقو گه برداشت گفتم ريدي يا گوزيدي مادر جنده لاشی يه 5 دقيقه عقب جلو کرديم کارمون شد کل آبمو ريختم تو کونش آخريا ديگه چيزي نميگفت انگار خوشش اومده بود.کيرمو دراورم جا دشمنت خالي کير نبود که گوه بود حالم داشت بهم ميخورد بش گفتم کس کش تو قبلش چرا نرفتي بريني وااااااي بعد يه کم ديگم توجه کردم ديدم يه تيکه از گها به دستم چسبيده واي ميخواسم خودمو آتيش بزنم رفتم همه جامو شستمو گفتم برو کيرم تو کون اون ننت کنن گوزو .خلاصه اونروز گذشتو زري جووونم رفت که ديگه رفت ديگه خبري ازش نشدراسي من بچه اصفهانم. به جونه مادرم راس بود اگه بد بوود شرمنده .پايييييييييييييياننوشته محسن

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *