من اسی هستم و 19 سالمه و دانشجوی ترم 4 هستم. یکمی از زهرا بگم زهرا یه دختر حشری و شوخ طبعیه که ورزشکاره و خیلی هم بدن خوبی داره. قدش حدود 175 میشه و پاهای توپول داره و سینه و کونش هم که ماشالله واسه خودش بیداد میکنه.داستان از اونجا شروع میشه که ترم پیش آخرای ترم بود که با زهرا کلاس داشتم که از کلاس در اومدنی به من گفت اقای… یه لحظه. منم موندم و جوابشو دادم. بالاخره جزوه منو گرفت و رفت. بعد 1 هفته ازش خبری نشد. از داف های دانشگاه شمارشو پیدا کردم و بهش اس ام اس دادم که من اسی هستم و جزوه رو میخوام.دیدم فردا با روی خندان و خوشگل اومد به طرف من و جزوه داد و رفت. بعد 3 4 روز دیدم اس ام اس اومد. دیدم زهراست که نوشته سلام میتونم ببینمت؟ اگه دانشگاه هستی بیا کلاس 105. منم رفتم و در رو زدم و رفتم تو. دیدم سرشو گذاشته رو میز و داره آهنگ گوش میده. رفتم جلوش گغفت بیا بشین کارت دارم. رفتم نشستم کنارش و سرشو اورد بالا و بهم نگا کرد. منم داشتم نگاش میکردم که دستشو دراز کرد و دستمو گرفت. منم همینجوری داشتم نگاش میکردم. دیدم پاشد و جلوی در یه صندلی گذاشت و اومد طرف من. دستی میز رو داد بالا و نشست رو پام. انصافی کونش خیلی نرم بود. گرم بود. دیگه داشتم کم کم سیخ میکردم. دستمو دور کمرش انداختم و به خودم نزدیک کردم. پیشونی شو چسبیدم به پیشونیم و لبمو گذاشتم رو لبش و لبشو میخوردم که دیدم خوشو بهم نزدیک کرد. منم 2 تا دکمه از مانتوشو باز کردم و دستمو کردم تو سوتیئن اش. وای خدا خیلی نرم بود. یکم بازی شون دادم. اونم دستشو گذاشته بود لای پاچم و داشت به کیرم میمالید. منم نامردی نکردمو کیرمو جا به جا کردم تا خوب بتونه بازیش بده. منم دستمو گذاشتم لای پاچش. شلوارش پارچه ای مانند بود و یکمی هم تنگ بود. کوسش کمی معلوم بود. دستمو از رو شلوار رو کوسش بالا پائین میدادم که دیدم منو سفت گرفت و لرزید. دیدم آره ابش اومد. نفس نفس میزد. دوباره لبامو گذاشت رو لباش. این دفعه داشت گاز میگرفت. منم خوشم اومده بود. گفتم دستتو میکنی تو؟ اولش ناز میکرد ولی بعدش کمربندمو باز کردمو و زیپمو دادم پایین و شلوارمو یکمی دادم پائین. دستشو کرد تو. گفت خیلی داغه. منم گفتم تو داغش کردی. دستشو میکشید به کیرم که دیدم دارم اذیت میشم. گفتم دستت تفی کن. اونم یکمی تف زد دستشو میکشید به کیرم. دیگه داشت آبم میومد که بهش گفتم یگکم سرعتت رو زیاد کن. یکم که جق زد آبم اومد یکمی ریخت رو دستش و بقیش رخت و شورتم. دیدم دوستم اس ام اس داد که کجائی؟ بیا کلاس شروع شد. منم زهرا رو بوسش کردمو از رو پام پاشد. لباس هامونو درست کردیم و بهش گفتم خیلی باحالی. داشتم میرفتم سر کلاسم که چسبوندمش به دیوار و لبشو بوسیدم و رفتم سر کلاس…از اون به بعد هر وقت منو میبینه لخند مزنه و رد میشه…از این اتفاق 1 ترمه میگذره و دیگه باهاش در رابطه نبودم و فقط سلام علیک بهم میکنیم…قربانتان اسی…
0 views
Date: November 25, 2018