سلام به همه دوستان شهوانی.امیدوارم که حالتون خوب باشه.اسم من رضاست و 28 سال سنمه ونه خوشگلم نه زشت یک قیافه معمولی دارم و قدم بلنده راست مینویسم چون ازفحش بدم میادوچون زیاد داستانای سایت داستان سکسی رو میخونم مجاب شدم دست به قلم بشم.سکس من مربوط میشه به دوست دخترم یک دخترخوشگل 23ساله که ارایشگاه داره من قبلا هروقت باهاش سکس داشتم از کون میکردمش ولی یک اتفاقاتی افتاد که متوجه شدیم پردش حلقویه از اون بعد سکس از جلو رو شروع کردیم بریم سراغ داستانمون یک روز که قرار بود سکس کنیم من رفتم دنبالش و رفتیم خونه من قبل سکس مواد میزنم چون از قرص بدم میاد.وقتی رفتیم خونه و بساط و پهن کردیم و شروع کردیم به کشیدن وسطاش بود که زهراخانم مست کرد که رضازود باش و بسه دید من کاره خودمو میکنم خودش شروع کرد به ور رفتن و اینم بگم زهرا خانم خیلی شهوتیه وهمیشه میگه رضا تو هیچیت خوب نباشه سکست حرف نداره.بگذریم زهرا من رو هم مست کرد و بلندش کردم بردم تو اتاق از رو لباس خوب بهش ور رفتم تا مست مست شد و لاباساشو در اوردم یک بدن سبزه و سینه های سفت باسایز70 شروع کردم به خوردن سینه هاش چون خیلی مست کننده هست.اونقدر سینه هاشو خوردم که صداش در اومدوبعد رفتم سراغ کس نازش همیشه صاف بود شروع کردم به خوردن کسش و گهگاه انگشتمو داخل کسش میکردم(همیشه توسکس اول دوست دارم طرف مقابلم ارضا بشه بعد کاره خودمو شروع کنم)وبعدرفتم شروع کردم به خوردن کسش همه جای کسشو خوردم وچندباری ارضا شد ولی بعضی دوستان میگن ایش ریخت رو صورتم من تا حالا همچین تجربه ی نداشتم وفکرکنم توهم باشه.زهرا هوس کیر کرد منم خوابیدم و اومد شروع کرد به ساک زدن قبلا خیلی بهتر ساک میزد ولی الان هم ساک زدنش حرف نداره.وقتی خوب ساک زد بلند شد اومد روم و کیرمو گرفت دستش که بکنه تو کسش همیشه اولش درد داشت ولی وقتی میرفت داخل تبدیل به مستی میشد.شروع کرد به بالا پایین رفتن و اخ گفتن زهرا تو سکس زیاد حرف نمیزنه باید به زور حرف از دهنش بکشی بیرون.وقتی خسته شد گفت رضاتوبکن منم خوابوندمش و ازپشت کیرم و هل دادم توکسش و با دستم با چوچولش بازی میکردم وقتی کامل ازضا شد گفت خسته شدم منم وسط سکس عادتمه سیگار میکشم یک سیگار روشن کردمو با هم کشیدیم وقتی سیگارم تموم شددوباره شروع کردم به خوردن بدنش تا مست کنه وقتی مست کردن اومدم روش و کیرم به کسش مالوندم بعد یواش کیرمو کردم تو کسش و یک اه کشید و من شروع کردم به تلمبه زدن و بعد لنگاشو انداختم رو شونم تا بیشتر حال کنه بعد چند لحظه در اوردم و از پشت کیرمو فرستادم تو کسش هرچند خیلی دوست دارم دوباره از کون بکنم قبلاکونش کوچیک بود ولی بعد سکس با من کونش خیلی گنده شد و دلبری میکرد ولی دیگه اجازه نمیده و میگه فقط تو کسم بذاربیشتر حال میده منم ازپشت شروع کردم به کردن کسش کسش داغ بود و مست کننده ومنم دیگه مست مست بودم وقتی خسته شدم با حالت سگی گفتم بشه وقتی کیرمو دوباره کردم تو کسش کونش دلبری میکرد وهرکار کردم نذاشت بذارم توکونش ومنم بیخیال شدم وبه کارم ادامه دادم دیگه داشت ابم میومد بهش گفتم زهرا ابم داره میاد برگشت و با کیرم ور رفت و ابم با پایان قدرت ریخت رو سینه هاش وقتی کارمون تموم شد رسوندمش خونشون و برگشتم.اینم از داستان من با دوستم زهرا.امیدوارم که خیلی بدنوشته نشده باشه در هرصورت مرسی که داستان منو خوندین.نوشته رضا
0 views
Date: November 25, 2018