سلام…وقتی چندتا از داستانای سکستونو خوندم دیدم همه میگن دروغیه اما چیزی ک میخوام تعریف کنم به جانه خودم راسته ..الان 19 سالمه و این داستان بر میگرده به 5سالگی یا6سالگیه من چون یادمه هنوز پیش دبستانیم نرفته بودم…من . یه پسر دایی داشتم که اسمش امیر بود..هم سن بودیم و هم بازی..من خیلی شیطون بودم اونن همینطور..حدا از بازیای معمولی ک همه میکنن پیش میومد کارای دیگه هم میکردیم…کوچیک بود خب کیر نداش که همش . اندازه ی انگشت..ولی خب من کسم تپلیو تمیز بود..پیش میومد تنها میشدیم..ی روز . تنها نبودیم اما رفتین تو ی اتاق واسه بازی کوچیک بودیم کسی شک نمیکرد..خوابیدیم کناره هم و ی رو انداز انداختیم رومون تو اون سن من ک سینه نداشتم اونم فقط کسمو میشناخت…اقا سریع دس کرد تو لوارمو کسمو مالید…منم کیرشو همزمان میمالیدم …با اینکه خیلی بچه بودیم اما کیف میداد …ببخشید ک زیاد یادم نمیاد …اما من تو اون سن ساک زدم همون کیره کوچولوشو…شاید اونموقه نمیدونسم اما الان ک فکر میکنم میگم یعنی اینقد حالیمون بده اون از من ی چند ماه . کوچیکتره..نمیدونم کارم بش حال داد یا نه اما خوردم کوچولو هم بود همشو تو دهنم جا میدادم…اصلا جیکمونم در نمیومد…خلاصه که ما ازون روزا زیاد داشتیم…زندگی سکسیه من از همون سالا شروع شد..بغیر ازون با ی مرده دیگه هم ازین شیطنت ها داشتم اما همون کوچیکیا..بعدش دیگه انگار له رفته بودیم نمبزاشتن و من با همجنسام ادامه دادم ی لسبینه حرفه ای…داستانم جالبه..اگه خواستین بقیشم میام میزارم…اما همه اینا تا . 2 سال پیش تموم.شد و حالا دیگه لس هم نیستم اخه درسام زیاد شد ….-) نوشته مهسا
0 views
Date: November 25, 2018