سلام دوستان من سام هستم اولین باره داستانه سکسمو مینویسم … 24سلمه 6ساله پیش اوایل مهر بود از مدرسه تعطیل شدم کناره مدرسه یه سوپر مارکت بود رفته بودم سیگار بگیرم که یهو دیدم 2تا داففففففففف تو مغازن سیگارمو گرفتمو خواستم از مغازه بیام بیرون برگشتم یه نگا کردم دیدم جوفتشون خیره شدن به من داشتن پچ پچ میکردن در گوشه هم ( منم تعریف از خود نباشه فیس خوبی دارم 180 قدمه اون موقه هم با اینکه 18 سالم بود ولی خیلی بیشتر بهم میخورد ) منم زد به سرم یه تیری پرتاب کنم یا میگیره با کون میپرم رو کره یا نمیگیره کیر میشم خلاصه یه سری تکون دادم دیدم اونام جواب دادن منو میگی کپ کردم اصلا فکر نمیکردم آمار بدن رفتم چند متر اونوتر واستادم تا بیان بیرون بعد 2دقیقه اومدن بیرونو یه نگا بهم کردنو رفتن . چند متر بالاتر یه کوچه بود خداخدا میکردم برن تو کوچه که دیدم بللللللللله پیچیدن تو منم گوله رفتم دونبالشون رسیدم بغلشون یه خورده شروع کردم مزه ریختن اونام بلند بلند میخندیدن بی حیاها خلاصه شمارمو دادم یکیشون که اسمش سحر بودو رفتم .چند روزی گذشت خبری نشد ازش منم پیشه خودم گفتم زنگ نمیزنه دیگه یه چند روز دیگه گذشت گوشیم زنگ خورد (منم دیگه از سرم رفته بود بیرون) جواب دادمو بعده یکی دو دقیقه حرف زدنو زبون بازی کردن فهمیدم سحر جوووووووونمه یه خورده کسشر گفتیمو قطع کردیم قرار شد عصری ساعت 5 بعده باشگاه بیاد بریم بیرون آخه قوربونش برم ورزشکار بود تکواندو کار بود ساعت شد 5 رفتم سرقرار تا دیدمش فکم خورد زمین یه تیپی زده بود همه داشتن نگاش میکردن روم نمیشد برم پیشش پیشه خودم گفتم این تیپه بعده باشگاشه بخاد به خودش برسه چی میشه . دستشو گرفتمو سری رفتیم یه کافه نشستیم حرومزاده یه جوری نیگام میکرد که همون لحظه حس میکردم شورتم داره پاره میشه حشرم زده بود بالا همون جا میخواستم بکنمش .مادرمینا رفته بودن خونه داییم برنامه ریزی کرده بودم نیم ساعت میشینیم کافه بعد به یه بهونه ای میبرمش خونه دیگه طاغت نیووردم بهش گفتم بریم خونمون قلیون بکشیم که یهو دیدم قاطی کرد مثل سگ پرید بهم که من خونه مونه نمیام و ازین کسشرا داشت به قوله یارو گفتنی ادا تنگارو در میاورد منو میگی کیرم خوابید یه خورده فکر کردم پیشه خودم گفتم شاید روزه اولی داره ادا در میاره گفتم کسه خوارش امروز نشد یه روز دیگه بلاخره میکنمش فعلا رو مخش کار کنم سمیمی تر بشم باهاش تا سریه بعد مستقیم دیگه بیاد خونه .یه 10دقیقه ای گذشت داشتم رو مخش کار میکردم که گوشیم زنگ خورد پدرم بود گفت برم همین الان خونه دسته چکشو واسش ببرم مغازه منم دیدم بهونه خوبیه که بکشونمش خونه بهش گفتم پدرم یه چیری از خونه میخواد باید سری به دستش برسونم گفتم بریم تا دمه خونه من ورش دارم بعد گفت میام ولی تو خونتون نمیام منم نمیخواستم ادای کفه کسارو در بیارم گفتم باشه .رسیدیم دمه در خونه بهش گفتم واستا الان میام رفتم بالا زمینو زمانو داشتم فوش می دادم راست کرده بودم بکنمش تو همین فکرا بودم یهو دیدم صدام کرد طبقه دوم بودیم اومده بود بالا دیده در بازه فهمیده همینه خونمون اومده بود تو داشت کفششو در میوورد این صحنه رو دیدمتو کونم جشنواره شد خودش اومد تو دهنه شیر . من قفل کرده بودم روش تا کفششو در آورد گفت یه قلیون بچاق بکشیم منم گفتم د چشم نگام کرد گفت چیه گل از گلت شکفت منم یه خنده ای کردمو رفتم ذغال گذاشتمو رفتم که با آزانس چکو بفرستم بره .چند دقیقه طول کشید تا آزانس بیاد .گوله رفتم بالا پله هارو 4تا 4تا میرفتم .رفتم تو خونه دیدم به به رفته تو اطاق مانتو و شالشو در اورده دراز کشیده رو تختم کیرم داشت از یغم میرد بیرون تازه هیکلش معلوم شد من تا الان به اندازه موهای سرم سکس کردم ولی هیکله به خوشتراشیه سحر ندیدم هنوز . میخواستم بپرم روش سری بزنم توش که خودش گفت ماساز بلدی امروز با استادم تمرین کردم جنده لاشی همش میزد منم گفتم دستش بشکنه خوراکم ماسازه همچین ماسازت بدم که آبت بیاد برگشت بهم یه نگاهی کردو خندید بعد گفت اگه آبم نیومد چی منم پورو پورو گفتم مگه هوشنگ مرده خلاصه یه خورده مالیدم کمرشو کیرم شق شده بود داشت شلوارمو پاره میکزد یهو گفت پاشو خودتو صافو صوف کن منم که حشرم زده بود بالا گفتم خواب کیره دیگه شق میشه چیکارش کنم بعد پیرنشو زدم بالا گفتم درش بیار راحتر بمالم در آورد یه سوتینه سفید تنش بود عجب پوستی داشت صافو بورونز یه خورده مالیدم بعد بلندش کردم تی شرتمو در آوردمو دراز کشیدم گفتم نوبته توست نشست رو کمرم گرمای کسشو حس کردم یه خوردم خیس کرده بود خودشو بهش گفتم دیدی آبتو آوردم خندید گفت این که جایمو نگرفت حالا بزار من آبتو چجوری میارم شروع کرد مالیدنه کمرم همچین حرفه ای ماساز میداد حشری میکرد آدمو یهو افتاد روم شروع کرد کمرمو خوردن خیلی خوب بود یه خورده که خورد برگشتم گردنشو گرفتم آوردم پایین شوروع کردیم لبای همدیگرو خوردن همینطور خودشم میمالید بهم کس کش بلد بود چیکار کنه کم کم برش گردوندم خوابیدم روش تا لبم به گوشش خورد یه نفسه عمیق کشید دست کرده بود لای موهام گردنشو که خوردم افتاد به ناله کردن اون ناله میکرد منو بیشتر تحریک میکرد چند دقیقه ای گوشو گردنشو خوردم رفتم سراغه سینه هاش با دندونم سوتینشو زدم بالا واییییییی عجب سینه هایی سفت سر بالا درست همون طوری که دوست داشتم افتادم به جونه سینه هاش زبون انداختم لای سینش میخوردم رفتم سراغه سینه چپش نوکشو هی زبون میزدم یهو سرمو فشار داد رو سینش گفت بوخورش عوضی منم یه دستمو گذاشته بودم رو اون یکی سینش فشارش میدادم تند تند نفس میکشید 10 دقیقه ای سینشو خوردمو رفتم سراغه شیکمش با لبام بازی میکردم دست انداختم دگمه شلوارشو باز کردمو کشیدم پایین ووووووووووووایییییییی چه پاهایی شورتش لامبادا بود خیسه خیس با دندونم همچین کشیدمش پاره شد از پاش در اومد شوروع کردم خوردنه کناره های کسش رونشو میخوردم هنوز طعمش تو دهنمه ساقه پاشو میخوردم من عاشقه ساقه پام هی میگفت بیا کسمو بوخور منم ولکنه ساقش نبودم خلاصه رفتم یه لیسه سرتاسری زدم کسشو گفت جووووووووووووووووووننننننننننن از شدت شهوت کمرشو میگرفت بالا شروع کردم مثله دیوونه ها کسشو می خوردم یهو دیدم عضلاتش سفت شد جیغ کشید واسه چند ثانیه هم نفسش بند اومد فهمیدم ارضا شده بلند شد منو انداحت رو تخت شلوارمو با کمکه خودم در آوردو عینه کیر ندیده ها شروع کرد لیسیدنو هی میگفت جووووووووووووونننننننن کیییییییییییییییییییییررررررر همچین میک میزد که حس میکردم داره دلو رودم از سره کیرم میزنه بیرون منم یادم رفته بود اسپری بزنم حس کردم آبم میخواد بیاد سری کشیدم بیرون با آبه کسش شروع کردم مالیدم رو سوراخ کونش که گفت من از کون نمیدم بکن تو کسم منم سره کیرمو گذاشتم رو سوراخ کسش آروم کردم تو شروع کردم تند تند تلمبه زدن سحرم پاشو قفل کرده بود پشته کمرمو جیغ میکشید میگفت جووووووووووون کیرت تووو کسسسسسمه پاره کن کسمووووووووو انقدر کمرمو چنگ انداخت که حس کردم داره میکنه پوستمو دوباره دیدم خودشو سفت کرد ارضا شده بود دیگه نا نداشت حرف بزنه یهو حس کردم آبم داره میاد گفتم داره میاد گفت بزار دهنم منم سری در آوردم گذاشتم دهنش آبم که اومد همچین میک میزد که پاهام لمس شده بود اونم تا قطره ی آخرشو خورد .نیم ساعتی جفتمونم نای تکون خوردن نداشتیم .بعد از اون روز فکر کنم 20 بار دیگه کردمش ولی هیچ کدومش دفعه اول نشد . امیدوارم خوشتون اومده باشه دوستان …نوشته سام
0 views
Date: November 25, 2018