سعید و زهره خانم

0 views
0%

سلام رفقا من سعيدم 22ساله از جنوب قدم حدود175وزنم 75به علت اين ك باشگاه ميرم بدنم سر فرمه بد نيستميخوام يه خاطره شيرين براتون نقل كنمجريان از اينجا شروع شد ك من با چت آشنا شدم راستش اولش چيزي ازش سردر نمي اوردم كم كم حرفه اي شدمچند وقتي اونجا وقت تلف میکردم تا اين ك با خانم آشنا شدم آره خانم ولي بيوه بوداما اون خانم ك الان خانم صيغه اي منه اسمش زهره ست 32يا 33ساله قدش حدود170با سينه هاي بزرگ و خوشمزه ك من عاشقشونم اووووهم بوسسس واسه سينه هاي زهره جونمخلاص تلفني حرفيدن هاي ما شروع شدتنها مشكل من و اون اين بود ك تو يك شهر نبوديم حدود4ساعت فاصله باهم داشتيم خلاص يك روز تصميم گرفتم برم ديدنشصبح زود بلندشدم رفتم سوي يار حدود ساعت 10رسيدمراستی يادم رفت بگم اون معلمه اونم يك مرخصي ساعتي گرفت و با يه ماشين اومد دنباليه پژو شيشه دودي ك گفت مال داداششاولش خيلي ترسيدم گفتم نكن جريان خفت گيري باشهدل زدم به دريا رفتم طرفشدر ماشين رو ك باز كردم يه فرشته توش بودبا يه آرايش كم ولي لباي قرمز و گوشتيبهش دسم دادم و سوار شدمبخاطر گرماي هوا و استرس خيس عرق شده بودماونم راه افتاد و همش بهم نگاه ميكرد و لبخند میزدم رفتيم بيرون شهر يه جا دنج وايساديم من بخاطر خسته گي رو صندلي ماشين دراز كشيدماونم از بالا سرم باهم حرف ميزدو نگام ميكردخيلي چهره تو دل بروي داشتپاشدم رفتم طرفشبهش گفتم زهرهاون جانم سعيدزهره جان لبات رو بهم ميديچيزي نگفتسرم بردم جلوآروم لبم رو گذاشتم رو لباشو خوردمشون اون ن همكاري ميكرد ن مقاومتدستم گذاشتم رو سينه اشلبام هم رو لباش بوداوووهم و هي ميخوردمدكمه مانتوش رو باز كردمواي خداي منيه تاپ نارنجي تنش بود کشيدمش بالا سرم رو كردم تو سينه هاش وبالاي سينه هاو چاكشون رو ميخوردم اونم داغ داغ شده بودرفتم طرف گردنش ك سرش رو عقب كشيد و گردنش رو خوردم تا رسيدم به لباشديگه هردو داغ داغ شده بوديمولي اونجا جاي سكس نبوددستم و گذاشتم رو كسش ك گفت بسبايد برگرديممن اسراري نكردمواسه برگشت من پشت فرمون نشستمتو راه برگشت وقتي ميخواستم دنده عوض كنم دستم رو ميگرفت و با انگشتام بازي ميكرد تا رسيديم منودم ترمينال پياده كرد و رفتمنم سوار شدم و برگشتم تو راه چندين بار بهم زنگ زدو اس داد تا رسيدمبعد از اون موضوع رابطه مون بيشتر شدتا حدوديك ماه بعدشك قرار شد پسرش رو بفرست خونه باباش و من برم پيشيه پسر۸ساله داشتمن عصر راه افتادم ك آخرشب برسم اونجاوقتي رسيدم ساعت 11شب بودگفت12بيا آدرسم دادساعت 12رسيدم سركوچهشب تاريک تو شهر غريب تا خونه شون رو پيداكردم چند دقيقه طول كشيدرفتم داخلاينقدر استرس داشتم ك صداي قلبم رو ميشنيدمگفت برو تو اتاق خواب تا من بيامو با دست اشاره كردمن رفتم داخلك يهو با يك پارچ شربت اومد داخل گذاشتش رو ميزبرگشت طرفممن بغل كرد منم به آغوش كشيدمش و تيكه اش دادم به ديوارلبام رو گذاشتم رو لباش با وله پایان لباي هم ديگه رو ميخورديمبهم گفت سعيدگفتم جانم زهرهگفت خیلي دوست دارممنم بهش گفتم منم دوست دارم نفسمدستم و گذاشتم رو سينه هاي بزرگ و نرمشفشارش ك دادم گفت اه سعيد ديونتمخوابوندمش رو زمينتاپش رو كشيدم بالازبونم رو از رو شكمش تا سینه هاش بالا ميكشیدمتاپش رو كشيدم بيرونيه سوتين مشكي تنش بودشروع كردم خوردن گردنشو سينه هاش رو ميمالوندم نفساش تند تند شدنسوتينش رو خودش در اورددو كوه سفيد افتادن جلومنوك شون رو كردم تو دهنماووووهم جوننن زهره چ خوشمزه ان اين سينه هات اونم با شهوت گفت سعيد بخور شون بخورشون مال خودتدستم گذاشتم رو كسش ك داغ داغ شده بودتي شرت منو اون كشيد بيرونمنم دستم رو كسش بودهم زمان ك شكمش رو ميخوردمو ميومدم پايين شلوار و شرتش رو كشيدم بيرونكسش خيس وداغ شده بودزبونم رو كشيدم لاي كسش ك گفت سعيد بخورش بخورش ك مال خودتهمنم حسابي ميخوردمشزهره هم حسابي اوه و ناله ميكرد از كسش سير نميشدمگفت من كير ميخوام سعيد كير تور روشلوارم رو خودش كشيد پايينكيرمو تو دستش گرفتآروم با زبون ميكشيد رو نكشداشتم ديونه ميشدمچپوندش تو دهنش و وله ميخورد اووووم سعيد چ خوشمزه ست كيرت دوسش دارمتخمام رو ميكرد تو دهنش و زبونش رو ميكشيد رو كيرم حسابي حشرم زده بود بالاهمون طور ك خوابيده بودم رو كمر اومد نشست رو كيرميواش كردش تو كسشجوووون چ داغ كست زهرهاره نفسم داغ داغ شدهكير تو رو ميخوادخودشو بالا و پايين ميكرد و با شهوت پایان میگفت اوووه سعید جرم بده پاره كن كسم روخسته شد خوابوندمش رو كمرپاهاش رو از هم باز كردمكيرم رو كسسش بالا پایين ميكردم ك گفت لامسب بكن توش ديگهمنم يهو همي كير17سانتيم رو كردم تو كسش ک گفت اه ه ه ه ه سعيددد ديونم كرديبكن سعيد بكن جرم بدهاه ه ه ه ي ي سعيد جرم بدهمنم چون از قبل اسپری زده بودم آبم نمي ومد تا يهو شل شدو گفت اه ه ه ه سعيد عاشقتم ارضا شده بود ولي من ول كن نبودم سرعتم رو زياد كردهخم شدم روش گردنش رو ميخوردمو کسش رو ميگايدمك ديگه جيغ ميكشيد دم دهنش رو گرفتمو با پایان قدرت ميكردمش ديگه طاقت نيوردم كيرمو كشیدم بيرون همه آب كمرم رو كس و شكمش پاشيدمخيس عرق شده بودماونم ناي بلند شدن نداشتبا دستمال خودش و تميز كردوسرش رو گذاشت روسينم بوسيدش و گفت سعید گفتم جانمگفت عاشقتمبعدش یه لب اساسي ازم گرفتو همون طور خوابيديمصبح زودم من بلند شدم و برگشتم خونه؛تا الانم حدود يكسال با هم هستيمالبته الان ديگه صيغه كرديم؛خوب يا بد خودتون ببخشيدفحش خواستيد بديد فقط ناموسي نديد به خودم بديداگه غلط املاي داشتم ببخشيد شرمنده ك وقت تون رو گفتمدس خداپايان؛ ؛ ؛0نوشته سعید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *