ميخاستم ازسكس لذت بيشتري ببرم پس مدتهافكركردم چه كنم تا اينكه ترتيب سفري رو با خانمم دادم قرار شد من و خانمم براي چند روز بريم مشهدزن برادر همسرم وقتي شنيد گفت منم ميام همسرم نظر منو پرسيد گفتم مزاحمه حلمون گرفته ميشه گفت يكاريش ميكنيم بالاخره اونم اومد رفتيم هتل لباس عوض كرديم رفتيم رستوران بعدش بازار برگشتيم هتل بدجوري هوس كوس كرده بودم شروع كردم به شوخي بازنم كم كم لباس سكسي كه از بازار براش خريده بودمو تنش كرد چي شده بود ميشد تو نگاهش فهميد اونم ميخاد لباس تنگ كوتاه ولخت بود كير من كه راست شده بود بماند آب از لب ولوچه خانم داداشه نيز راه افتاده بود گفتم به به چي شدي ادمو به هوس ميندازي خانم داداشه گفت واقعا فكر نميكردم اينقدر با حال باشي حس كردم خانم داداشه تحريك شده تا خانمم رفت چاي بياره بهش گفتم چيزه خوبيه نه؟گفت خوش به حالت گفتم من ميرم بيرون تو اگه دوست داري بهره برداري كن ولي برا منم نگه دار گفت باشه ولي بيرون نرو قايم شو وبه موقع بيا به خانمم گفتم ميرم قدم بزنم اما تا رفت دستشويي رفتم زير تخت مخفي شدم.زنم كه ازدستشويي برگشت خانم داداشه گفت تواين لباس خيلي سكسي شدي آدم هوس ميكنه باهات حال كنه خانمم گفت آره ارسلانم حالي به حالي شده بود لباس با حاليه ميخاي امتحان كن خانم داداشه گفت باشه بزار كمك كنم دربياري اينو گفت رفت پشت خانمم زيپ لباسو بكشه پايين زيپو كشيد پايين لباس روكه از روشونه خانمم ميدادپايين شونه گردن وسينه هاشو نوازش كرد به خانمم گفت چه سینه برجسته اي داري خانمم گفت آخه الان تحريك شده تو هم كه اين لباسو بپوشي همينطور ميشه بعد لباس افتاد پايين پاي خانمم خانم داداشه دوباره دست به باسن خانمم زد وگفت به به چي ساختي؟منم كيرم مست مست شده بود داشتم ميماليدمش خانمم گفت بپوش ببينم خانم داداشه پوشيد خانمم بهش گفت ديدي تو كه از من بهتر شدي ببين سينه هات چه افتاده بيرون جاي شوهرت خالي خانم داداشه گفت واقعا چقدر هوس كردم بهش بدم اگه الان اينجابود چه حالي ميداد خانمم گفت مگه چي ميشد خانم داداشه گفت اگه الان شوهرت با تو تنا بود چي ميشد خانمم گفت فعلا كه تو هستي نميشه زنداداشه گفت ميشه اما كيفش كم ميشه اگه بخاي خيلي كيف كني من راهشو بلدم ميخاي بهت ياد بدم خانمم گفت آره ميخام بگو زنداداشه گفت ناراحت نميشي خانمم گفت نه گفت قول ميدي خانمم گفت اره زنداداشه گفت بذار من آمادت كنم اون موقع سكس كن خانمم پرسيد چطور خانم داداشه گفت باهات حرف ميزنم ماسازت ميدم تحريكت مي كنم اون موقع بهتر حال ميدي چطوره خانمم گفت تاحالا امتحان نكردم به نظرت اين طوري بهتره خانم داداشه گفت الان كه من وتو اينجاييم بيا امتحان كنيم خانمم گفت باشه از كجا شروع كنيم خانم داداشه گفت بيا لباسمودربيار خانمم رفت سراغش زيپو كشيد پايين زنداداشه گفت لباسمو كه در مياري بدنمو بمال خانمم مشغول شد اما خانم داداشه گفت بپوش تا در آوردنو نشونت بدم خانمم لباسو پوشيدگفت درش بيار ببينم خانم داداشه رفت پشت خانمم بهش چسبيدخودشو بهش ميمالوند دورگردنشو ميبوسيد وزيپو ميكشيد پايين زيپ كه رفت پايين با دستاش از سرشونه هاي خانمم لباسو ميكشيد پايين وقتي به سينه هاي خانمم رسيد حسابي ماليدشون ولباس افتاد زير پاي خانمم بعد زنمو خم كرد طوري كه كون خانمم قمبل شده بو شورتشو گشيد پايين كمي باسن وكونشو ماليد گفت خوبه خانمم گفت خيلي حال ميده دارم مست ميشم بازم بلدي خانم داداشه گفت آره ميخاي خانمم گفت خيلي ميخام خانم داداشه دست خانمم گرفت برد رو تخت درازش كرد سينه هاشو ميمكيد با دستش كسشو ميماليد وميگفت خوبه خانمم گفت محشره خانم داداشه گفت ازاينم بيشتر ميخاي خانمم گفت اره بلدي خانم داداشه گفت الان يادت ميدم بعد شروع كرد به ليسيدن كوس خانمم صداي نفسهاي خانمم شنيده ميشد خيلي مست شده بود خانم داداشه گفت حالا چي ميخاي خانمم گفت كير ميخام ميخام كير كلفت بره تو كونم خانم داداشه گفت اگه الان شوهرت بياد چي خانمم گفت كوس خواهرش بياد اونم كيف كنه من كم كم آماده ميشدم كه برم خانمم گفت بزار بياد با هردومون حال كنه من ميخامت حالا نوبت منه بيا ميخام كوستو بخورم خانم داداشه گفت بخور كه منم مست مستم ديگه خانمم خم شده بود كونش هوا بود كس زنداداشه رو ميخورد خانم داداشه به خانمم گفت برو دستشويي ميخام يه چيز جديد انجام بدم خانمم رفت دستشويي خانم داداشه گفت بر ازلاي درنگاه كن يه ربع ديگه بيا من سريع رفتم خانمم ازدستشويي برگشت گفت ميخاي چيكار كني خانم برادر گفت بيا يادت بدم انداختش رو تخت كونشو ليسيد وبا انگشتش باهاش بازي ميكرد خانمم پرسيد ميخاي چيكاركني زنداداش گفت ميخام بكنم تو كونت دوست داري خانمم گفت از خدامه با چي ميكني زنداداش گفت با انگشت خانمم گفت يه چيز كلفتتر نداري خانم برادر گفت سوسيس خوبه خانمم گفت عاليه زود باش بيار خانم برادر يه سوسيس آورد اول كرد تو كس خانمم بعد كرد تو كونش همنطور كه باسوسيس زنمو ميگاييد گفت تو هم منو ميكني خانمم گفت آره بيا بكنمت خانم داداشه جاشو با خانمم عوض كرد خانمم سوسيسو كرد توكس خانم داداشه وهي ضربه ميزد خانم داداشه ميگفت مياي دو نفري به شوهرت بديم حالش خيلي بيشتره خانمم گفت آره همين موقع من اومدم تو خانمم تا منو ديد فورا دستمو گرفت انداخت رو تخت گفت ببين چه جور خانم داداشمو ميكنم خانم داداشه گفت ارسلان تو نمياي منم از خدا خواسته لباسا رو در آوردم و مشغول شدم هميت طور كه خانمم داشت خانم داداشه رو ميكرد منم از پشت چسبيدم به خانمم كيرم داشت ميتركيد خانمم گفت بزار تو كونم ميخام كون بدم كونمو بكن اول تف بزن بعد بكن منم كيرمو خيس كردم گذاشتم در كونش هونقدر كونشو بهم ماليد كه همش رفت تو به خانمم گفتم چطور همه كيرم رفت تو كونت گفت اخه خانم برادرم كونمو گشاد كرده بود گفتم يعني تو كون گشادي گفت اره گفتم كوست چي گفت صبر كن بعد به خانم داداشه گفت بذار ارسلان بكنه تو كوسم منم سريع كيرمو گذاشتم تو كوسش وشروع كردم به گاييدن خانمم گفت خانم برادر چرا بيكاري بكن تو كونم اونم سوسيسو برداشت شروع كرد نميدونيد چه حالي ميداد ميديدم سوسيس ميره تو كون خانمم كير ميره تو كوسش درحالي كه داشتيم حال ميكرديم خانمم گفت جون دلم ميخاست الان يه نفر ديگه هم بود ميذاشت تو دهنم گفتم مگه تو جنده لاشی اي گفت اره من جنده لاشی هم مگه نه خانم برادر اونم گفت اره جنده لاشی اي بعد خانمم گفت حالا بايد دو نغري خانم داداشمو بكنيم كه اينقدر به من حال داد بلند شد خانم داداشه رو انداخت رو تخت كوسشم ليسيد كير منو تف مالي كرد گذاشت رو كوس خانم داداشه خودشم رفت رو دهانش نشست گفت كوسمو بخور درحاليكه كوس خانمم خورده ميشد كوس زنداداشه گاييده ميشد خانمم گفت خانم برادر بهتر از اينم بلدي زنداداشه گفت آره بلدم ميخاي من وزنم گفتيم آره گفت باشه وقتي از سفر برگشتيم ترتيبشو ميدم. نوشته ارسلان
0 views
Date: November 25, 2018