سكس من و استاد

0 views
0%

سال دوم دانشگاه بودم.دوست پسر نداشتم و اهل اين چيزا هم نبودم.يه دختر جوون مستقل و متشخص بودم و بيشتر بچه هاي دانشگاه فكر ميكردن متاهلم.يه استاد داشتيم استاد يكي از دروس تخصصي.من از اون معدل الفيا بودم اما تو درس استاد م-كه اسمشو ميذارم علي-لنگ ميزدم و مطمئن بودم كه نمره خوبي نميگيرم.جلسه ي قبل امتحان ميان ترم كه گذشت مثل وحشيا سوار ماشين شدم و رفتم منزل. دو تا هم خونه هام هر دو اومدن و گفتن چته پري؟ رفته بودم تو اتاق و عصبي بودم. شماره استادو گرفتم-الو،سلام استاد م-سلام بفرماييد-من پريا س هستم.استاد معدل من…خلاصه انقدر حرف زدم تا ازش قول دو جلسه كلاس خصوصي رفع اشكال گرفتم.فردا صبحش شركت بودم كه تماس گرفت گفت خانم س اگه وقت داريد همين الان بيايد دانشكدهمن تو دفترم هستم و الان اتفاقا وقتم آزادهبدو بدو و با هزار عجز و لابه از رئيس مرخصي ساعتي گرفتم و رفتم. سه ساعت باهام كار كرد كه ديد خسته شدم. راستش همه اشكالاتم رفع شده بود و ديگه فول بودم.گفت خب واسه امروز بسه گفتم استاد هزينه و اينا؟خنديد نگاهم كرد گفت پريا خانم اگه ميان ترم نمره كامل گرفتي هيچي اگه نه كه حقوق يه ماهتو ميگيرم. من تا اون سن جز يه بار عاشق نشده بودم.جز يه بار اونم سال دوم دبيرستان اما برق نگاه استاد حالي به حاليم كرد.يه مرد ميانسال سه تيغ با موهاي جو گندمي و لباس تميز و رسمي…فوري پا شدم و رفتمشب آمارشو از بچه ها گرفتم.فهميدم مطلقه ست و بچه هم نداره و مرد محجوبيه و …فرداش تو دانشگاه ديدمش بازم به بهانه كلاس رفتم دفترشخلاصه من اون درس سه واحدي رو با نمره كامل پاس كردم اما از فكر استاد بيرون نميومدم. فكر و ذكرم اون بود اما اميدي به وصل نداشتم تا اينكه روز معلم به بهانه كادو رفتم پيشش و واسه ش يه ادکلن و يه كتاب رومانتیک از رومن رولان خريدم و دادم بهش. ديگه فهميده بود كه دوستش دارم.هر شب به بهانه اي زنگ ميزدم.تا اينكه يه شب دعوتم كرد شام برم خونه ش كفم بريد آخه چه جور ممكن بود؟ها؟با سر رفتم منزل استاد،رسيدم ديدم ده تايى آدم اونجاست و اكثرا هم دانشجو تو ذوقم خورد و بغض كردم.يه محفل روشن فكري بود بيشتر. گفتم استاد من بايد برگردم.فهميد چه مرگمهگفت بيارفتيم تو اتاقي كه پر كتاب و كاغذ و اينا بود.گفتم استادگفت علي صدام كنجا خوردم گفت ميدونم،همه ميدونن يهو دستامو گرفت و فهميدم كه بلهمن و علي سه ماه با هم گرم گرم بوديم اما حتي يه بار هم بوس نداشتيمتا اينكه يه شب بيرون بوديم شام،گفتم عليشب ميام خونه تاين عادي بود.قبلا هم پيش اومده بود خونه ش بخوابم. شب نشسته بوديم يهو تلفنش زنگ خورد و ج داد.داداشش بود يه كم احوالپرسي و بعد گفت كه خانم سابق علي الان شوهر كرده.بعد اين مكالمه علي بهم ريختگفت من ميرم بخوابم.بعد يه ربع رفتم اتاقش كه بالش و اينا بردارم ديدم داره گريه ميكنه فوري رفتم كنارش.ديگه تا يه ساعتي درد دل كرد و گفت از اين تنهايي خسته ست و اين حرفامث يه مادر شده بودم بهش لبخند زدم.فهميد به چي راضيم.لبامو بوسيد گفت آره؟گفتم آره عزيزم.لبامو بوسيد.من اولين بار تو عمرم بود كه لب ميبوسيدم.بلد نبودم. علي لبامو ميمكيد و بعد زبونشو داد تو دهنم و با دندوناش زبونمو ميكشيد. تي شرتمو درآورد و سرم و محكم به سينه هاش فشار داد.يهو حس كردم خيسم. منو خوابوند و پا شد لباساي خودشو درآورد و با يه شورت اومد كنارم.لبامو بوسيد و با دستش آروم سينه مو ميماليد و بعد سرشو گذاشتم رو سينه م و با زبون لاي سينه هامو خيس كرد و بعد با زبونش آروم نرمي سينه مو فشار داد ته و با دستشم سينه مو چنگ ميزد تا اينكه سينه هام ديگه سفت سفت شد. دست كرد تو شلوارم و بوسم كرد.شرت و شلوارمو درآورد و خوابيد روم و خودشو بهم ميمالوند دست بردم شورتشو درآرم گفت پري منتو كه باكره اينميخوام حتي آلتم بهت بخورهشورتشو درآوردم گفتم آره باكره م و امشبم زفافمه.كيرشو تو دست گرفتم و مالوندم.رگاش زده بود بيرون. علي سرشو برد لاي پاهام و شروع به خوردن چوچوله م كرد.ناخودآگاه ناله ميكردم و خيس خيس بودم.خيس از عرق و خيس از آب كس.سر كيرشو گذاشت در كسم و صدام زدچشامو باز كردم و به علامت رضايت لبخند زدم.كيرشو داد تو كس آكبند من محكم بازوهاشو گرفتم و جيغ زدم گفت پري من خودتو خالي كندرد داري؟روم خوابيد و محكم بغلش كردم با يه حركت كيرشو تا ته داد داخل.-عليآهآهعلي درد دارمعلي آروم تلنبه ميزد و آروم آروم كيرشو جلو عقب ميكرد و منم جيغ ميزدم و رو تنش چنگ مينداختم و اونم ميگفت خانمم عزيزم پري جون آروم باش الان تموم ميشهضرباتش محكمتر شده بود و صداي ناله هاي من بلندتر و شهوانى تر كه يهو آروم كيرشو درآورد و بلند بلند ناله كرد و آبشو ريخت روى كس بي موي من و كنارم خوابيد و لبامو بوسيد. بوسيدمش و بلند شيدم كيرشم بوسيدم و تا صبح تو بغل هم خوابيديمپ.ن سارا س هستم كه بعد از نوشتن دو داستانم يكي با همين اسم و ديگري به اسم ديگرتصميم به پيگيري اين نويسندگي كردم داستان پاره شدن بكارتم و داستان ديگرمبهترين سكس عمرماز پر بازديدترينهاي سايت شد هرچند كه مورد كم لطفي برخي از دوستان قرار گرفت و نظرات آن اندك و متاسفانه گاه با الفاظ ركيك همراه بود. ضمن تشكر از دوستان گراميخواهشمندم در صورت تمايل نظري راجع به داستانهايم بنويسيد كه مشوق يا منتقد من باشد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *