مسيج زد كه نيما ديگه مسيج نده فردا دارم بر مي گردم.صبح دوشنبه بود خواب بودم خانومم صدام كرد گفت من دارم ميرم كمك مادرم امروز مهمان دارند قبل از ظهري ميام دنبالت اون كه رفت دوباره خوابيدم نيم ساعتي بعد آيفون صداش در اومد اعصابم ريخت به هم گوشي رو برداشتم گفتم كيه فاطي بود گفت منم فاطي درو بزن يه آن خشكم زد انتظار هر كسي داشتم جز فاطي جونم ، درو باز كردم اومد تو سلام و احوالپرسي كرديم فاطي امروز يه مانتو ياسي رنگ خوشكل و نسبتا تنگي پوشيده بود امااما امروز نگاه من به فاطي اون نگاه هاي قبلي نبود چشمم افتاد به سينه هاي خوشكلش نه زياد بزرگ بود نه كوچيك خيلي قشنگ به مانتوش حالت داده بود چشم از سينه هاش نميتونستم بردارم مطمئن بودم خيلي بايد خوش طعم باشه فهميد نگاهم به كجاست شالشو آورد رو سينه هاش و گفت تو فكري كجايي ، معذرت خواهي كردم گفتم هنوز گيچ خوابم خلاصه گفت سوت و كور اينجا مگه عسل (خانومم) نيست گفتم نه گفت اومده بودم چند تا فيلم ببرم گفتم بفرما. كامپيوتر تو اتاق خواب بود اون جلوتر راه افتاد منم پشت سرش رفتم واي چي ميديدم يه كون خوشكل و خوش تراش و ماماني حاضرم قسم بخورم كه تو اين دنيا نه تو جامعه نه تلويزيون نديدم خيلي برام عجيب بود چرا تا الان متوجه نشده بودم همين جور كه پشتش به من بود ايستاد گفت معلومه امروز تو چته سرم رو بالا آوردم ديدم از تو آينه كمد اتاق خواب منو ميبينه با دستپاچگي گفتم نه نه چيزيم نيست سرم درد ميكنه كمي گيچم و فلشو ازش برداشتم زدم به كامپيوتر ولي ثانيه ثانيه راه رفتنش كه كونش بالا پايين ميشد جلو چشمام بود حرفو كشوندم به داستان هاي كه براش ايميل ميكردم خيلي رسمي گفت ممنونم از اينكه كمكم كردي تحقيقمو كامل كنم يه آن فكر كردم كسي كه جواب مسيجارو ميداده خودش نبوده ديگه چيزي نگفتم ميخواستم بين فيلم ها چندتايي فيلم سوپر بريزم اما چون مي گفت اول فيلم ها رو ببينم اگه ديدم كپي نكن خلاصه فلشو بيرون آورد خداحافظي كرد و رفت اونقدر اعصابم بهم ريخت كه سردرد گرفتم ميخواستم برم قرص بخورم دوباره صداي آيفون در اومد قاطي كردم گوشي برداشتم با عصبانيت گفتم كيه ، فاطي بود گفت چه خبرته منم موبايلم جا گذاشتم درو زدم رفتم جلو معذرت خواهى كردم گفت اشكالي نداره رفت كه رو ميز كامپيوتر نگاه كنه منم يه بار ديگه فرصت كردم كونشو ديد بزنم رفت رو ميز كامپيوتر نگاه كرد گفت پس كجاست من همينجا گذاشتم رفتم جلو منم نگاهي كنم دقيقا پشتش بودم چون من قدم 170 و فاطي 165 هست تقريبا هم اندازه بوديم و كيرم دقيقا درست مقابل اون كون خوشكلش بود كه يه آن گفت اونجاس پيداش كردم زير ميز خم شد كه برداره كون خوشكلش خورد به كيرم قلبم وايساد روش كرد طرف من معذرت خواهي كردم و چون داشت كيرم رسوام ميكرد سريع گفتم من ميرم قرصي بخورم كه دارم ميميرم سريع اومدم بيرون صدام كرد زحمت يه ليوان آب رو برا من هم بكش رفتم قرصي خوردم و به هزار زحمت كيرمو خوابوندم جاي آب يه ليوان شربت آوردم رفتم تو اتاق لبه تخت خواب نشسته بود و دو دستش به عقب محافظ بدنش كرده بود گفتم بفرما گفت تو محله شما به اين ميگن آب بردم جلو كه ببرم جلو لبش ، دست راستش اورد بالا كه نزاره عمدا ريختم رو سينه ش ، گفت چيكار كردي برو كنار ، ناخودآگاه دكمه بالاى مانتو رو باز كرد دستمال كاغذي برداشت سينه شو پاك كرد با باز كردن دكمه مانتو تا كمي از كرستش هم پيدا شد چه سينه اي داشت سفيد و دوست داشتنى ديگه كنترلى از خودم نداشتم كنارش نشستم و يه آن برگشتم خودمو انداختم روش و شروع كردم به بوسيدن و ليسيدن سينه هاش …ادامه …
0 views
Date: November 25, 2018