سلام اسم من امید.این داستانی رو که میخوام براتون تعریف بکنم برمی گرده به همین عید91البته داستان چند روز قبل عید شروع شد.من با دوستم که اسمش رضا بود(اسما همه مستعارن)باهم تو ورزشگاه تختی1دونه غرفه ای عرضه ای لباس بهاره اجاره کرده بودیم(محض خنده)تقریبا چند روز مونده بود به سال تحویلی که گوشیم زنگ خورد،گوشی رو نگاه کردم شماره اش ناشناس بود جواب دادم دیدم کسی حرف نمیزنه قطع کردم بعد5دقیقه دیدم1دونهsmsبرام امد،سلامشما؟1دوست.خودتو معرفی کن؟بعدا اشنا میشیم.بخور به خودت بابااز این حرفم خوشش امده بود smsداد که یعنی چی؟جواب دادم که برخورد کن به خودت به ما نمیخوری پیاله واسه خودت بریز.دیگه جواب ندادم تا عید شدشو من بادوستام برنامه ای شمال ریختیم رفتیم شمال اولش رفتیم گرگان بعد رفتیم محمود اباد اخر سرم که رامسر تو رامسر که بودیم دوباره همون شماره ای ناشناس شروع به smsدادن کرد حسابی رفته بود رو مخم به دوستام گفته بودم که 1دونه مزاحم دارم چیکارش کنم؟یکی میگفت جواب نده یکی میگفت فحش بهش بده اما نیما که بهترین دوستمه یعنی از بچگی باهم بزرگ شدیمو باهم همه کارم کردیم اون گفتش باهاش بازی کنم شاید چیزی نصیبم شد منم گفتم باشه با اون طرف شروع کردم smsبازی خودشو مینا معرفی کرد اما وقتی دیدمش اسم واقعیشو بهم گفت.8روز از عید میگذشت که ما اومدیم خونه تو این مدتم با مینا حسابی گرم گرفته بودم روز9ام قرار شد که برادرم با ماشین من با خانواده ای خانومش برن شمال ویلایی دوست باجناقش،خونه ای مادر خانومشم خالی شدو قرار شد که من شبا اون جا بخوابم تا دزد خونه رو خالی نکنه.شب اول که اونجا بودم با مینا حسابی حرفای سکسی زدم هم اون هم من حسابی حشری شده بودیم ازش پرسیدم که دوس داره سکس داشته کسی باشه اونم گفت تا طرفم کی باشه منم جواب دادم که با من؟گفت باید ببینمت تا تصمیم بگیرم.برای فردا ظهر قرار گذاشتیم که اون بیاد اسلامشهر چون من ماشین نداشتم که برم دنبالش،وقتی رسید سر قرار من5دقیقه دیرتر رسیدمو از دستم حسابی شاکی بود چون بهم گفته بود که از کنار خیابون ایستادن بدش میاد،من ازش معذرت خواهی کردم اما فایده ای نداشت(اینم بگم که مینا اصلا به قیافش افغانستانی نمیخورد حدودا قدش170میشد با سینه های سایز75سفت با رونای پرو و کون نسبتا بزرگ اما چهرش نه بد بود نه خیلی خوشگل) برگشت رفت خونه اش تهران پارس وقتی رسید زنگ زدو بهم گفت که از دستم حسابی شاکی و ناراحتش کردم،تا شب با هزار زحمت و ناز کشیدن از دلش در اوردم،بعد بهم گفت که خیلی به دلش نشستم(من قدم180 وزنم72 هیکل نسبتا خوب چون تازه باشگاه میرفتم)منم سریع از موقعیت استفاده کردمو بهش گفتم که دوس داری با من سکس بکنی؟ جواب داد اره منم حسابی خوشحال بهش گفتم که فردا غروب بیا همون جای امروزی تا شب و تا صبح باهم باشیم اونم قبول کرد،فردا صبح که از خواب بلند شدم رفتم حموم کیرمو با تخمامو حسابی برق انداختم بعد رفتم از عطاری1دونه قرص ترامادول گرفتم که برای شب اماده باشم،غروب نزدیک ساعت7بود که اومد سر قرار منم چند دقیقه زودتر اونجا بودم که مثل دیروز قهر نکنه وقتی نشستیم تو تاکسی بهش گفتم به مامانتینا چی گفتی؟گفتی شب کجا میمونی؟گفت که خونه ای یکی از خاله هاش اینجاس و شب و تو خونه ای اونا میمونه،گفتم باشه رسیدیم محل ما بهش گفتم که تو چند قدم عقب تر از من بیا تا کسی شک نکنه وقتی رسیدیم جلوی در درو باز کردمو پشت در ایستادم تا بیاد تو وقتی امد بیرونو نگاه کردم خوشبختانه کسی تو محل نبود،رفتیم تو خونه نشستیم روی مبل جلوی تلویزیون ازش پذیرای کردم از اونجای که عید بود همه چی تو خونه بود اجیل،میوه،شیرینی،اولش کمی از هم فاصله داشتیم اما وقتی یخمون اب شد بهم چسبیدیم زنگ زدم فست فود2تا همبرگر سفارش دادم بعد از اینکه شامم خوردیم ماجرا شروع شد بهم گفت که افغانستانی من باورم نشد اخه اصلا به قیافش نمیخورد گفت که الان شوهرش2ساله که ترکش کرده و اونا با مامانش زندگی میکنه،بهش گفتم که حالا نوبتیم که باشه نوبت حال کردنه،اولش کمی ناز کرد اما بعد ناز کشیدن راضی شد صورتمو بهش نزدیک کردمو لبامو گذاشتم رو لباش حسابی لبای همدیگرو مک میزدیم و زبونامونو میخوردیم منم1دستمو انداختم روی یکی از سینه هاش سینه اش حسابی سفت بود شروع کردم به مالیدن از روی بلوزش کم کم داشتیم داغ میکردیم دمای بدنمون داشت بالا میرفت دست انداختم بلوزشو در اوردم وای چه بدن سفیدی داشت برخلاف ارایش برنزه ای که کرده واقعا بدنش سفید بود سوتینشم دراوردم شروع کردم به خوردنشون و با1دستمم میمالیدم حسابی داشتیم حال میکردیم بعد من تی شرتمو دراوردم بعد شلوار بعد شرتم وقتی چشش به کیرم افتاد حسابی چشاش گرد شد اخه من کیرم تقریبا20سانت طولشه و حدودا6یا8 سانتم قطرش جا خورده بود بعد من شلوارو شرتو اونو دراوردم وای عجب کسی داشت بدون حتی1دونه مو حسابی تپل بود و خو ش رنگ تقریبا صورتی بود دستمو کشیدم رو کسش حسابی خیس شده بود و داغ اول با چوچولش بازی کردم دیگه ناله هاش در اومد با1انگشتم با کس و کونش ور میرفتم انقد تو کسش انگشت کردم که با1تکون ارضا شد بعد چند دقیقه که حالش جا اومد گفتم حالا نوبت توء که به من حال بدی سریع پرید روی کیرمو کرد تو دهنش وای خدا داشتم اتیش میگرفتم حسابی دهنش داغ بود خیلی حرفه ای ساک میزد منم رو ابرا بودم اخه ترامادوله تو شکمم باز شده بود بعد بهش گفتم بسه بغلش کردمو رفتیم تو اتاق خواب به کمر گذاشتمش رو تخت لای پاشو باز کردم رفتم وسط پاهاش اروم اروم با کیرم رو کسش و چوچولش میکشیدم اونم چشماشو بسته بود داشت حال میکرد بهش گفتم آماده ای با تکون دادن سرش اره گفت انقد کسش خیس بود که نیازی به تف نبود اولش که کله کیرمو فرو کردم1اههههههههی گفت که کلی حال کردم کسش تنگ تنگ بود وای که چه لذتی داشت کم کم سرعتمو زیاد کردم اونم همش با حرفاشو قربون صدقه ای کیرم رفتن من و بیشتر حشری میکرد،اخ اییییییی امید جووووووون بیشتر بکن،تا ته بکن تو کسم حسابی خیس عرق بودیم من که حسابی خسته شده بودم بهش گفتم جاهامونو عوض کردیم من رو تخت دراز کشیدمو اونم اومد رو کیرم نشست و شروع به بالا پایین رفتن کرد بعد تقریبا30دقیقه اون دوباره ارضا شدش من دیگه قرمز قرمز شده بودم از لذت از شهوت از گرمای تنش،برش گردوندم به پشت گفتم قنبل بکن اونم انجام داد کیرمو حسابی با اب کسش لیزش کردم بعد اروم سر کیرمو فشار دادم تو کونش اولش دردش گرفت اخه حسابی تنگ بود بعد چند دقیقه که جا باز کرد با1فشار دیگه تا ته جا کردم توش شروع به تلمبه زدن کردم جفتمون از شدت لذت داشتیم بیحال میشدیم بعد10دقیقه منم ارضا شدم و همه ابمو تو کونش ریختم بیحال بیحال روش افتادام.تا صبح2بار دیگه باهاش سکس کردم که هر دفعه از قبلیش بهتر شد.مرسی که داستان منو خوندید.
0 views
Date: November 25, 2018