یه چند تا داستانی نوشتم قبلا ، داستان نوشتنم خوب نیست اما میخوام دینمو ادا کرده باشم به بعضی داستانای باحال…من 32 سالمه و 7 ساله ازدواج کردم .. قبل ازدواج کلا با 7-8 تا دختر رابطه داشتم .. اما بعد از اون یه جوری سکس کردن با آدمای مختلف برام شد تفریح … شایدم مریضی و بیشتر از 20 نفر و باهاشون رابطه داشتم …اولا خیلی تیپ و قیافه برام مهم بود اما کم کم فقط تبدیل شد به سوراخ باشه تمیز باشه ..دیبا یه دختری آشنا شدم اسمش مرجان بود قد 170 و یکمی تو پر .. سینه های 85 .. و شنا و ایروبیک کار میکرد ..با هم حرف میزدیمو کم کم من از مشکلات زندگیم میگفتم .. از اینکه نمیسازیم و میخوام جدا شم و …یه چند دفعه ای کارمون به سکس رسید اما آخرین دفعه با همه دفعات فرق داشتمرجان میخواست ازم من چندتا سی دی مربوط به کار بگیره و همون روزم امتحان داشت .. گفتم من نمیرسم بیارم صبح اول وقت بیا من خونم .. بگیرو برو …ساعت 8 خانمم رفت سر کار و من خودمو به خواب زده بودم … 85 مرجان زنگ زد که دم خونتم دیرم شده بیا .. بلند شدمو سریع لیدکایین و به همجای کیرم زدمو … رفتم بیرون با هزار زحمت راضیش کردم بیاد تو یه چای بخوریم و بعد بره ….. خلاصه مرجان اومد و نشست و هی میگفت باید بره که فهمیدم 1 ساعتی وقت داره اما میخواد که تو دانشگاه بچرخه قبل امتحان ….یه ذره حرف زدیم و نشستیم تا بالاخره با باهاش لب تو لب شدم …لباشو میخوردم و اونم حسابی همکاری میکرد … مانتو و مقنعشو در آوردمو یه پلیور تنش بود با شلوار جین … هیچ موقع کسیو تو تختم نمیبرم اما این دفعه بقلش کردم و انداختمش تو تخت …. یه لحظه به هوای دستشویی رفتمو کیرمو جسابی شستم که طعم لیدکایین نباشه .. هیچ وقت مرجان ساک نمیزد .. حتی نمیزاشت کسشو بخورم …زود اومدمو دست بکار لخت کردنش شدم .. اینقدر سریع که فوری داشتم سینه های بزرگشو میخوردم و اون فقط شرت پاش بود ….اینقدر سینهاشو خوردم که خودشو به تخت میمالید … کم کم رفتم پایین و از روی شرت کسشو ماچ کردم ، آروم شرتشو در آوردم … شروع کردم خوردن بالای کسش .. اونم اصلا مقاومت نکرد .. فکر کنم خودشم از قبل آماده بود ..زبونمو لبه های کسش میچرخوندمو … مرجان تو هوا بود … کم کم یه جوری بقلش خوابیدم که کیره منم بیاد جلو دهنش … اونم بدش نیمد و شروع کرد کیرمو مو ک زدنو ساک زدن …از همیشه باحالتر شده بود … من محکمتر موک میزدمو صدای مرجان کل اتاقو گرفته بو د … دیگه روموم تو روش باز شده بود جسابی …رفتم لای پاش نشستمو کیرمو میمالیدم به چاک کسش .. پرده داشت ولی از کون قبلا کرده بودمش … فکر کنم براش سنگ تموم گذاشتم چون تا همون جا 2 بار ارضا شده بود .. اما تا آب من بیاد راه درازی داشت …کیرم لای کسش بالا پایین میکردم وو با انگشتام سوراخ کونشو باز میکردم .. یکی 2 دفم بلند شدم و کیرم و تا ته کردم تو دهنش کا ساک بزنه …انگار اونم قصد کرده بود به من حال بده حسابی …دیگه اینقدر آب از کسش اومده بود که کیرم داشت سر میخورد که تا ته بره تو .. برشگردوندم و مدلی که من خیلی دوست دارم قنبل کرد .. با همون آب کسش یه کم دیگه مسیرو نرم ولیز کردم …خیلی آروم سر کیرم و گذاشتم دره سوراخ کونشو فشار کم دادم … یه ذره شروع کرد غر زدن که درد داره و اینا .. منم خیلی حشری شده بودم که یهو شونههاشو گرفتم و تا نصفه کردم تو …. یه جیغ حسابی کشیدو بعد از 10 15 ثانیه آروم شد … منم آروم آروم شروع کردم تلمبه زدن … کون مرجان باز باز شده بودو منم گاهی کیرمو در میاوردم دوباره میکردم تو … حدود 5-6 دقیقه همونجوری تلمبه میزدم … و ازش خواستم یکمی کیرمو بخوره دوباره … مرجان شروع کرد یکمی ساک زدن … منو این کارش حشری تر میکرد که زود تر آبم بیاد … دوباره گذاشتمش رو تخت و پاهشو باز کردم فرقونی اما دوباره کردم تا ته تو کونش .. تلمبه میزدم و لباشو سینه هاشو میخوردم .. که دیگه حس کردم داره آبم میاد .. یه چندتا تلمبه محکم زدمو کیرمو کشیدم بیرون آبم پاشید از لبه کسش تا زیره گلوش .. سمیم دیگه نا نداشت حرف بزنه .. یه خورده با دستمال پاکش کرد مو رفت سرو سینشو تو حموم شست و فوری رفت … که به امتحانش برسه .. منم .. همه چیو برگردوندم به حالت اول و زود رفتم سر کارم … از اون روز 1 ماه میگذره .. هرجوری میخوام بیارمش که حال کنیم حتی حاضر نیست ببینتم …وژدانش گل کرده که زنت .. اینجوری و اونجوری … اما دارم تلاش میکنم باز بیارمش …نوشته امیر
0 views
Date: November 25, 2018