سوراخ شادی

0 views
0%

سلاممن علي هستمميخوام داستان سكس با دختر خالم را براتون بگميه 6 ماهي بود كه با شادي رابطه صميمانه تري پيدا كرده بودم و يه جورايي دوست دخترم شده بودباهم بيرون ميرفتيم. خونه هم ديگه هم ميرفتيم و فقط به چندتا لب و بوس بسنده ميكرديمچون شادي نسبتا مذهبي بودچندين بار ازش تقاضاي سكس كرده بودم ولي كير رو يخم كرده بود و ريده بود بهمونيعني از هر روشي برا تحريكش استفاده ميكردم فايده نداشتتو مراسم و رفت و اومدهاي عقد خواهرم بود كه يه هفته اي بود هر شب يه سري از فاميلا خونمون مي خوابيدنديه شب شادي و چندتا ديگه از فاميلامون خونمون موندندشب همه رفتند تو حال و حياط خوابيدند ولي شادي كه از اون دختراي نازنازي و فوفول بود بايد حتما روي تخت ميخوابيدبه همين دليل رفت توي اتاق مادرم و روي تخت خوابيد من هم توي اتق كناري كه اتاق خودم باشه رفتم خوابيدمولي قبلش به بهونه پتو رفتم تو اتاق مادرم و يه لب از شادي جونم گرفتم و بهش گفتم شب بيام پيشت بخوابمگفت بياگفتم بيام چيكار باهم كنيم؟گفت حالا بيا تا ببينم چي ميشهتاحالا اينطوري نديده بودمشاز چشاش و حرف زدنش شهوت ميباريد قرار شد نصف شب گوشيامون را بزاريم رو ساعت 2 تا همه خواب باشنداز ساعت 11 تا 12 كه خوابم نمي برد و شق درد گرفته بودمبلاخره خوبمون برد. گوشيم زنگ زد اروم بلند شدم و همه جا را سرك كشيدم ديدم همه خوابند سريع خودم را رسوندم تو اتاق مامانمديدم چشماي نازش تو تاريكي داره برق ميزنه و من را نگاه ميكنهپتو را كشيده بود رو خودش و فقط سرش پيدا بودرفتم بغلش خوابيدم وگفتم منم ميشه بيام زير پتو؟گفت چرا كه نهرفتم زير پتو سفت بغلش كردم و شروع كرديم به لب گرفتنيه 7-8 دقيقه اي داشتيم لب ميگرفتيمقبلا نمي ذاشت كه كيرم را بچسبونم بهش ولي اونوقت سفت گرفته بودمش توبغلم كه كيرم همچين چسبيده بود به كسش كه يكم ديگه فشار مي اوردم پردش پاره مي شدازش خواستم كه بليزش را در بياره و اون هم قبول كردبعد در حين لب گرفتن كرستش را باز كردم و يهو 2تا ليمو شيرين را جلوي صورتم ديدمديگه بدون اجازه شروع كردم به بوسيدن و ليسيدن سينه هاش و كم كم و اروم اروم شروع به خوردنشون كردمواقعا شيرين بودخيلي پوست سينه هاش نرم بودواقعا داشتم لذت مي بردمشادي چشماش را بسته بود و هيچي نميگفتبعد از يه ربع خوردن سينه هاش چندتا لب دوباره ازش گرفتم كه رامش كنم و برم سره نقاط اصليدستم را از رو شلوار گذاشتم رو كسش و سفت فشار دادمكه نفسش را حبس كرد و گفت علي بسه ديگهوهي خواهش ميكرد كه بس كنمولي من كر شده بودميكم كه اروم كسش را از رو شلوار ماليدم ساكت شد و كم كم داشت خوشش ميومد و رام ميشدبعد دستم را كردم تو شرتش و دستم را گذاشتم رو كسش ولي خودش را جمع كرد و نذاشت كه درست لمسش كنمدوباره به زور چندتا لب و يكم فشار تونستم پاهاش را باز كنم و يه تيكه جواهر نرم و تميز را كامل تو دستم بگيرمبخصوص از اب كس كه خيس خيس و نرمتر شده بود.شروع كردم به ماليدن كسش و ديگه شل شده بود و خودش را در اختيار من گزاشته بود و داشت لذت ميبرداهسته انگشتم را بالا پايين ميكردم و چوچولش را ميتابوندمبعد پا شدم و پتو را كنار زدم و شلوار و شورتش را كشيدم پايينديگه حشري حشري شده بود و مخالفت نميكردوقتي كامل كشيدم پايين تو همون نور كم واااااااااااااااااااااي چي ديدمتو اين همه فيلم و عكس سوپر كس به اين نازي و تميزي نديده بودماز بس تميز و خوشگل بود دلم نميومد بخورمشولي نميشد ديگهخوردني ها را بايد خورداول چندتا بوس كوچك از كسش گرفتم بعد از پايين به بالا شروع به ليسيدن كردمسعي ميكردم هر چند ثانيه اب دهنم را كامل قورت بدم تا طعم واقعي كسش را بچشمخيلي حال ميدادواقعا خيلي لذت بردمتاحالا از خوردن يه چيز اينقدر لذت نبرده بودمنفهميدم چند دقيقه داشتم اين كس را ميخوردمفقط فهميدم دو دفعه شادي لرزيد و به تشك چنگ ميزدبهش گفتم تو دو سه بار ارضا شدي ولي من هنوز ……گفت ميخواي چيكار كني؟گفتميا بايد كيرم را بخوري تا ابم بياد يا بزاري از كون بكونمتگفت نه حالم به هم ميخوره بخورمشگفتمپس سريع ببعي شوبا كلي اصرار من و انكار اون بلاخره ببعي شدكلي ازم خواهش كرد كه اروم بكونم كه دردش نيادولي من كه خودم يه عمري تو كار باز كردن سوراخ هاي فابريك بودم بهش قول دادم كه درد نگيرهسوراخ كونش هم دست كم از كسش نداشتتميز و خوش تراش و خوش بوشروع كردم به ليسيدم سوراخش و كم كم سعي ميكردم تو هر بار ليسيدن از پايين به بالا يكم با زبونم سوراخش را باز كنمبعد انگشت كوچكم را خوب تف مالي كردم و خوب دور سوراخش تابوندم و اروم كردم توتا ته رفت تو و شادي هم هيچ عكس العملي نشان ندادچند بار عقب و جلو كردم بعد انگشتاي بزرگتر را باهاش همين كار را تكرار كردمبعد بهش گفتم الان بايد يكم تحمل كني و خودت را شل بگيري و با دو انگشت فرو كردم تو سوراخشاز حركات دستش معلوم بود داره درد ميكشهدو انگشتم را كه خوب تو سوراخش تابوندم و عقب و جلو كردم سريع يه تف زدم به كيرم و گزاشتمش دم سوراخش و سرش را گزاشتم توش و همونجا هي عقب و جلو كردم تا يهو ديدم كيرم تا دسته رفته تو كونش و ناله و التماس هاس شادي به گوش ميرسيداروم عقب و جلو ميكردم ومحكم به خودم ميچسبوندمشخوب كه جا باز كرد و شادي دردش ساكت شد كيرم را در مياوردم يكم رو سوراخش بازي ميدادم و دوباره ميكردم توشاز اين كار خيلي لذت ميبرمچندبار اين كار را كردم و بعد شروع كردم به تلمبه زدن يه 1دقيقه اي كه تلمبه زدم ابم اومد و ريختم تو سوراخشچند دقيقه اي تو بغلش خوابيدم و بعد رفتم خوابيدم تو اتاقماين كون كردن همانا و ديگه حرف نزدن شادي براي هميشه همانا…..نوشته‌ علی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *