سکس آتشین

0 views
0%

…سلامدوستان سایت داستان سکسی اين داستان حقيقي نيست و ساخته ذهن وتخيلاته منهدرصورت وجود خطا يا غلط تايپي ببخشيد با گوشي تايپ ميكنم بازبيني سخته.فقط چند سانت فاصله داشتيم صداي نفس هاشو حس ميكردم رو كاناپه نشسته بوديم و عكس هاي نامزديمونو نگاه ميكرديم.سرم رو شونه هاش بود دست چپش دورم حلقه بود و با انتهاي موهاي مشكيم بازي ميكردسنگيني نگاهشو حس ميكردم سر بلند كردم و نگاهم تو چشاي عسليش گره خورد. با سرانگشتام رو صورتش ميكشيدم اونم موهامو نوازش ميدادصورتش هميشه صاف وتراشيده بود الان از لمس پوست نرم گونه هاش لذت ميبردم.صورتش بهم نزديك ميشد بازدم نفس هاشو رو پيشونيم حس ميكردم خواستم لباشو ببوسم سرشو كمي عقب برد من تلاش ميكردم به لباش برسم اون از ديوونه كردن من لذت ميبرد به راحتي ميتونست شهوت و از چشام بخونه براي لمس لبهاش با نگاهم التماسش ميكردم بلندشدم رو كاناپه رو زانو هام موندم موهاشو چنگ انداختم ولباشو با ولع تو لبام گرفتم تسليم شده بود و لبامو ميخورد.زانوي چپمو بين پاهاش رو كاناپه گذاشتم و لباشو ميمكيدم وقتي لبامو گاز ميگرفت از لذت نفسم بند ميومد شهوت و خماري تو چشاش موج ميزد دستاشو دور كمرم حلقه كرد و به خودش فشارم دادتوي بغلش وول ميخوردم آروم نداشتم سينه هامو از رو پيرهنم فشار ميداد آه من بلند شده بودبغلم كرد و به سمت اتاق رفتمنو انداخت رو تخت شلوارمو از پام درآوردلباس خودشم درآورد كير بزرگش از زير شورت خودنمايي ميكردروم خوابيد پاهاشو بين پاهام انداخت گردنمو ميخورد لاله گوشمو زبون ميزد صداي آهش تو گوشم ميپيچيدسفت گرفته بودمشسينه هامو تو مشتش گرفته بود و ميماليد زيرش پيچ وتاب ميخوردم-آخ آقايي بمال عزيزم واي-جووووونبا هر جون گفتنش حشرم صدبرابر ميشد همينطور سينه هامو ميبوسيد و زبون ميكشيد ميومد پايين شكمو زبون زدرون هامو دست ميكشيد و با لباش گاز ميگرفت سرشو بين پاهام برد و از رو شورت بو كرد-آه ه ه عشقم چي داري اين زيرمن فقط نفس ميزدم قدرت حرف زدن نداشتم با دندونش شورتمو در آورد نگاه تحسين انگيزي انداخت و سرشو برد تو كسمبا زبونش لاي كسم ميكشيد چوچولمو ميخورد و بينيش ميخورد به بالاي كسماز شهوت كمرمو بالا ميبردم يك لحظه هم سرش از كسم جدا نميشدچنگ تو موهاش انداخته بودم جيغمو درآورده بودديگه طاقت نداشتم بلند شدم و هولش دادم رو تخت گردنشو ميليسدم سينشو دست ميكشيدملمسش كردم تا شورتش.شورتش خيس بود درآوردمش با دستام كيرشو گرفتم و لمسش ميكردم لبامو نزديك بردم و كيرشو به لبام تماس دادم ولي نميخوردم نوبت من بود كه به التماس بيارمش-آي بخورش ديگه نفسم زود بااااااااشاز تهش ليس زدمش تا بالا سرشو كردم دهنم-آآآآآآآآه آره بخورش جوووونتا ته دهنم ميكردم و درمياوردم موهامو گرفته بود و سرمو به كيرش فشار ميداد ميدونست از وحشي شدنش لذت ميبرم ناخونامو روي رون هاش ميكشيدم بدجوري حشري شده بود-واي بسه خانوممبلند شدم عقب رفت تكيه داد به ابتداي تخت رو پاهاش نرم نشستم گردنشو ميخوردم صورتمو به صورتش چسبیدم داغه داغ بود از زير كيرشو به كسم ميكشيد لبريز از لذت بودمنفسامون تو هم گره خوردكيرشو يكدفعه داخل كسم كرد نفسم بالا نميومد لبامو تو لباش گرفت دستشو رو باسنم گذاشته بود آروم بالا پايينم ميكرد حركت كير كلفت وداغش تو كسم آتيشم ميزد-آيي آقايي محكمم اوممممبا اين حرفم وحشي شد پرتم كرد رو تخت بين پاهام موند كيرشو محكم تو كسم كرد پاهامو تو دستش گرفته بود با پایان قدرتش بهم ضربه ميزد داشتم جيغ ميزدم كيرشو ته كسم حس ميكردم همه وجودم ميلرزيد به شدت تلمبه ميزد پاهامو ميبوسيد و سينه هامو چنگ مينداخت داشتم از حال ميرفتمبرم گردوند چهار دست و پا نگهم داشت سرمو به تخت چسبیدم از پشت كرد تو كسم به باسنم ضربه ميزد كمرمو چنگ ميگرفت خودمو بهش ميزدم تا كيرش تا ته بره تو كسم آخ خيلي لذت بخش بودصداي نفساش بلندتر شده بود ضرباتي كه به باسنم ميزد درد لذت بخشي حس ميكردم كيرشو درمياورد و يكدفعه وارد كسم ميكرد دوباره برم گردوند بين پاهام موند و محكم تلمبه ميزد حس كردم پایان ماهيچه هاي كسم منقبض ميش جيغي كشيدم وبا لرزش ارضا شدم با انقباض كسم دور كيرش به ارضا نزديك شددرآورد و روي شكمم اومد با چند بار ماليدن آبش با فشار روي سينه و گردنم ريخت آب داغي بود دستمال برداشت و آبشو از بدنم پاك كرد كنارم روي تخت افتادموهامو نوازش ميكرد لبامو ميبوسيد قربون صدقم ميرفت و ازم بخاطر سكس تشكر كرداز خستگي حالي برام نمونده بودبين بازوهاي مردونش قرار گرفتم پامو بين پاهاش گذاشتم لبمم روي لباشيه شب پراز آرامش رو تو بغل هم تا صبح داشتيم.نوشته هانیه

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *