سکس آژانسی من

0 views
0%

سلام ،اسمم امیر و 27 سلامه این خاطره ای که براتون میگم تقریبا دو سال پیش اتفاق افتاد(شهریور89).من تو یکی از شهرهای شمالغرب زندگی میکنم .اونموقع ترم اخر دانشگاه بودم و 10 واحد بیشتر نداشتم وهمزمان هم تو آژانس کار میکردم ،آژانسمون منشی نداشت که به تلفنها جواب بده و 3تا راننده هم بیشتر نبودیم.مثل همیشه زنگ زدنو ماشین خواستن نوبت من بود و رفتم .دم در بوق زدم و یه خانم با دو تا بچه امدن بیرون و سوار شدن .از اینه که نگاه کردم انصافا خوشگل بود.پخش ماشین هم که روشن بود یکم ولوم دادم.بردم رسوندمشون وسریع برگشتم اژانس،ولی کسی نبود گوشی زنگ خورد اقا یه ماشین واسه شهریار3 میخواستیم همون اقایی که ما رو اورد رو بفرستین ما رو برگردونه.من هم رفتم همون خانم خوشگله بود .اول خودمو زدم به بیخیالی ولی بعدا متوجه شدم بدجوری نگاه میکنه و زیر لب میخنده.موقع کرایه گرفتن دستاشو گرفتم دیدم نه پدر خوشش میاد و برگشتم آژانسو با شماره ای که این خانم خوشگل زنگ زده بود رو برداشتم با ایرانسلم براش اس فرستادم و پیشنهاد دوست بهش دادم و بعد ازاینکه همدیگه رو چندباری تو خیابون دیدیم راضیش کردم که نمیزارم کسی بفهمه ،چون خیلی از شوهرش میترسید و از اینکه ابروش بره.شوهرش 40 ساله بودو مامور اتفاقات اداره برق.خلاصه این که 2ماه طول کشید تا ما مرضیه خانم رو راضی کنیم که نترسه و از این جور حرفا.اسمش مرضیه بود و هم سن خودم بود و16 سالگی ازدواج کرده بودو 2تا بچه داشت .مرضیه خانم هم قدش165 و وزنش 65 و خوشگلو تو دل برو.اولین باری که با هم بودیم تو ماشین بودو فقط تونستم لباشو بخورمو با سینه هاش ور برم چون تو ماشین میترسید و میگفت که نمیشه.اولین سکسی که باهم داشتیم رو هیچ وقت یادم نمیره .خونه خواهرم اینا خالی بود .مرضیه هم بچه هاشو برد خونه خواهرش اینا گذاشتو و رفتم برداشتمشو رفتیم خونه خواهرم اینا .دم غروب بودو شوهرش هم شیفت اداره .یه دفه به خودم امدم دیدم که با مرضیه تو خونه تنهام .نزدیک همدیگه شدم و همدیگه رو بغل کردیم و سرپایی شروع کردم به خوردن لباشو زیر گردنش .داشت از حال میرفت که گرفتمشو خوابوندمش رو تخت رو بازم خودمش .سینه هاش هم توپول بود خوش فرم .لختش کردم و قشنگ همه جاشو خوردم .کیرمم بلند شده بود و داشت از شورتم میزد بیرون که کیرمو در اورمو دادم دست مرضیه که برام ساک بزنه و اونم نامردی نکرد واسم ساک زد و بهم گفت زود باش شروع کن که دیر شده و باید برم بچه هامو بردارم برم خونه مادر مردم شک میکنه.کوس شو باز کرمو کیرم با فشار کردم توس کوسش .کیرم داشت تو کوسش میسوخت از بس که داغ بود .صداش هم یواش یواش داشت در میومد وآخ واوخ میکردو میگفت تندترش کن من هم که از خدام بود و تا ته میکردم تو کوسش.بهم گفت که سگی بکنمش خیلی دوست دارم منم گفتم باشه و برگشتو منم گذاشتم دم کوسشو فشار دادم تو و مرضیه هم این مدلی خیلی حال میکرد.چون اسپری زده بودم یه15 دقیقه ای کردمش و آبم که داشت میومد گفتم چیکارش کنم مرضیه گفت بریز تو من قرص استفاده میکنم.منم که از خدام بود هرچی داشتم خالی کردم توش و تموم شد منم بردم رسوندمش سر کوچه ابجیش اینا واین اولین سکسم با مرضیه بود و بعد از اون خونه خودمون رو خالی میکردمو میاوردمش خونه خودمون و حالشو میبردم.من هم بعد تموم شدن درسم توی یه شرکت مشغول شدم و روزگار بر وفق مرادم بود و یه بار هم که مرضیه قهر کرده بودو رفته بود خونه مامانش اینا شمال یه روز رو هم ما با هم بودیم و حسابی کردمش.ناگفته نمونه که شوهر مرضیه خانم معتاد بود نمیتونست مرضیه رو ارضا کنه که من این کارو واسش میکردم .گذشتو گذشت و ما همچنان با هم بودیمو که اردیبهشت 90 بود که مرضیه گفت من از تو حاملم و نمیدونم چیکار کنم و با مردم که نخوابیدم و مطمئنم که بچم از تویه وبا هزار بدبختی سقطش کرد و رابطه ما تا 2سال ادمه داشت که به شوهرش گفته بودند که زنش بهش خیانت کرده .شوهرش میخواست طلاقش بده و سر همین قضیه مجبور شدیم که به رابطمون پایان بدیم.العان هم که ازدواج کردم هر از چند گاهی تو خیابون می بینمش،اتفاقا امروز هم دیدمش . پایاننوشته امیر

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *