سلامارش 23سالمه قد 176 وزن 85تو پرم بدن سازی کار میکنم. تهران زندگی میکنم اما تهرانی نیستم.داستانم شنیدنی نیست اما خالی از لطفم نیست.6ماه پیش با لاله به هم زدم سر اینکه خیلی بهم مشکوک بود به همه چی گیر الکی میداد دعوا میکردیم من بهش خیانت نمیکردم اما اون قبول نداشت بعد یکی از همین دعواها گوشیش خاموش کرد لاله دختر خوشگلی بود چشای ابی با موهای بلوند پوست سفید ناز کرد بود منم خودم کردم تو شمال دانشگاه با هم اشنا شدیم اونا مقیم اونجا بودن من عاشقش بودم کلی هم با هم سکس داشتیم و… تموم شد من کلی سر این رابطه ضربه خوردم درسم تموم شد امدم تهران همون روزای اول یه کار جور کردم من تو کار کابینت mdfکارم خوبه شروع به کار کردم کمتر به لاله فکر میکردم کل تابستون فقط کار کردم اخرای تابستون بود رفتم یجا واسه گرفتن کار جدید منشیش یه دختر بود قبل اینکه برم بهم زنگ زد هماهنگ کرد واسه کی برم واسه قرار داد رفتم اونجا تنها بود داداشش رئیس بود که هنوز نیومده بود خیلی نگاه میکرد همش میخواست سر حرفو باز کنه منم حس نداشتم داداشه امد قراردادمون شکل نگرفت امدم بیرون از اون روز مزاحم واسم پیدا شد باهاش حرف زدم من منتظر بودم که بگه فلانی هستم اما نبود بعد کلی حرف فهمیدم اشتباه گرفته حوس کرده با من دوست شه تو کتم نمیرفت که یه دختر اینجوری دوست پسر بگیره اسمش ناهید بود بعد کلی حرف باورم شد که تصادفی بوده منم دیگه از کابینت جدا شدم امدم تو شرکت پسر خالم شروع به کار کردم کارمند شدم رابطم با ناهید خوب صمیمی شد دختر باحالی بود گرم و صمیمی بهش گفتم میخوام ببینمت گفت ارش نمیشه گفتم چرا اول نمیگفت بعد گفت من سنم خیلی بیشتر از تو گفتم چقدر گفت 9سال واسم مهم نبود دوست بودیم بعد کلی حرف زدن قرار گذاشتیم امد با یه دختر بچه 15ساله رفتیم دور دور یه قلیون کشیدیم ناهید قیافش خوب نبود اما دوستم بود دیگه اما اون دختر زیبا بود مژگان خیلی با مزه بود کلی تحویلش گرفتم بهش بد نگذره اخر شب بود رسوندمشون خونه مژگان ناهید خالش میشد برگشتم با ناهید کلی حرف زدیم گفت تو خیلی بچه ای به درد من نمیخوری از این حرفا منم گفتم هر جور راحتی گفت بیا با برادر زادم دوست شو هم سنته به درد هم میخورین منم قبول کردم یکی بهم زنگ زد گفت من مینام برادر زاده ناهید با هم اشنا شدیم به راحتی که با ناهید بودم با این نبودم گذشت تا با مینا صمیمی شدم قرار گذاشتیم رفتم تو یه پارک دیدمش 22سالش بود نازو خوشگل بیبی فیس فکر کردم 12سالشه کلی حرف زدیم برگشتم خونه رابطمون خیلی خوب شد حرفی از سکس نبود من کلا تو دوستی حرفی از سکس نمیزنم اما سکس میکنم دوباره قرار گذاشتیم 5شنبه ها شرکت تعتیله امد شرکت منم حسابی ازش پذیرای کردم نشسته بودیم هی حرف میزد با اون لبای نازش منم نگاش میکردم از همه جا گفتیم یواش یواش رفتم نزدیکش نشستم دستاشو گرفتم بعد به خودم نزدیکش کردم اینقد نار بود که ادم دوست داشت همش نگاش کنه لبامو نزدیک لباش کردم اونم انگار منتظر بود لبامون به هم چسبید بیشتر به خودم نزدیکش کردم جدا میشدیم بعد چند دقیقه یه نیروی جاذبه قوی مارو به جون هم مینداخت بلند شدیم چسبوندمش به دیوار گردنشو خوردم لیس زدم اهش در امد سینشو از رو لباس میمالیدم سفت بودن نمیخواستم سکس کنیم اونم نظرش همین بود اما من خیلی تو کف بودم 6ماه بود سکس نکرده بودم جاشم نبود اخه بعد کلی حرف بردم رسوندمش دوستی ما صمیمی تر شد بعضی شبا از سکس میگفتیم که جفمون بهش نیاز داشتیم 2هفته بعد که امروز باشه باز قرار گذاشتیم دیدم اینجوری نمیشه باید یه کاری کنم خونه هم نمیشد از تو سایت یه تخت بادی سفارش دادم بعد 1ساعت امد مینا هم تو یه شرکت تبلیغاتی کار میکنه مرخصی گرفت امد تختو زدم به برق باد شد اماده شد واسه یه روز توپ مینا 9صبح امد پیشم از در امد گفت من خوابم میاد ارش دیشب نخوابیدم گفتم منم الکی گفتم بیا بخوابیم شرکتو گرم کردم دراز کشیدیم لباسام در اوردم گفتم من لخت میخوابم مشکلی نداری گفت نه اونم مانتوشو در اورد با روسری دراز کشیدیم اول با یکم فاصله مینا گفت سرده ارش منم زودی بغلش کردم گفتم الان گرم میشی جوجه من همیشه با این اسم صداش میزنم خودشو تو بغلم گم کرد از پشت بغلش کرده بودم شیطنتم گل کرد دستم انداختم رو سینش طوری که کامل زیر دستم بود اروم فشار دادم گفت کرم نریز من خوابم میاد من بیشتر کرم ریختم پامو تو پاش قلاب کردم چسبیدم بهش یکم تو این حالت بودیم سیخ کردم برش گردوندم از جلو بغلش کردم لبامو به لبش نزدیک کردم لبمو بوسید سرشو کشید عقب دوباره بردم جلو خودم بهش چسبیدم سفت ازش لب گرفتم شروع کردیم لب خوری دیگه داشتم دیونه میشدم اروم گونشو بوسیدم با بوسه های پی در پی رفتم گردنشو خوردن اول اروم بعد سرعتمو بیشتر کردم بدجوری صداش در امد دستش رفت تو موهام منم رفتم بالا که مسلط باشم لباسشو دادم بالا یه سوتین مشکی بسته بود تن گندمیش بوی دیونه کننده ای میداد تاپشو در اوردم باز ازش لب گرفتم داز کشیدم کنارش پشتشو نوارش میکردم اروم بند سوتینشو باز کردم لبام که رو لباش بود باز رفتم بالا کلی لباشو خوردم از گردنش بوسیدم تا سینش سینش خیلی نازو خوش فرم بود نوکشو گاز میگرفتم میخوردم جوجم همش اه اوه میکرد شکمشو لیس میزدم بوس میکردم رفتم پایین از رو شلوار کسشو گاز گرفتم با دندون دکمشو باز کردم با یه صدای خفیف گفت نه باز امدم بالا لباشو خوردن دیدم تصلیمه رفتم شلوارشو کشیدم پایین شورت توریش بدجوری تو تنش تناری میکرد از رو شرت کسشو بوسیدم گاز گرفتم شرتشو کنار زدم یه کس ناز صورتی پر اب داشت بهم چشمک میزد بی ارده دهنمو بهش چسبیدم خوردم دادش در امد به خودش میپیچید منم تا میتونستم وحشیانه مک میزدم زبونم توش مکردم پاهاشو چسبونده بود به سرم اه میکشید تنش میلرزید بعد اروم شد منم شرتشو پایین کشیدم بعد شرت خودمو در اوردم رفتم روش باز شروع کردم گردنشو مک زدن که باز سر حال بیاد منم سیخ سیخ بودم کیرمو خیس کردم گذاشتم لا پاش رو کسش لیز میدادم میخواستم بکنم تو گفت من پرده دارم منم رو کسش لیز میدادم کلشو دم کسش گذاشتم گفتم مواظبم اروم ریز توش ضربه میزدم چون خیلی وفت بود سکس نداشتم زودی ارضا شدم اما سیر نشدم همچنان سیخ بود کنارش دراز کشیدم به تنش میمالیدم که باز اماده کردن شدم دست به کونش کشیدم گفت نه منم گفتم میخوام سیر نشدم از اون انکار از من اصرار که نرم شد انگشتم خیس کردم کردم تو سفت سفت بود اینقد مالیدم که نرم کله کیرمو لیز کردم دمرو خوابوندمش گذاشتم دم کونشو اروم فشار دادم میخواست در بره از دردش که تا دسته جا کردم خشک شد وایساد سفت گرفتمش نگه داشتم اروم ریز تلمبه زدم اما هرچی بیشتر ادامه پیدا میکرد بیشتر درد میکشد منم دیگه سرعتمو زیاد کردم تا دسته جا میکردم میخواستم راحتش کنم اما تازه ارضا شده بودم نمیومد بی صاحب کلی طول کشید منم تو فضا بودم اونم اروم گریه زاری میکرد تا امد همونجا ریختم کشیدم بیرون پریدم بغلش کردم کلی ازش معذرت خواهی کردم اونم خندید بوسم کرد بلند شدم رفتم صبحانه حاضر کردم خوردیم گفتیم خندیدیم تا غروب پیشم بود بازم سکس کردیم 5بار همش میگفت بیچاره اونی که میخواد خانم تو بشه اما بار پنجم خودش پیشنهاد داد که ساعت4بود 5رفت اخریش از همشون باحالتر بود وحشیانه سکس کردیم چه حالی داد .همه فوش دهنده کسای که نظر میدن دوست دارم . گه بگین بازم مینویسم براتون با حالتر از این با عشق که دوست دخترم بود حالا رفته.نوشته آرش
0 views
Date: November 25, 2018