سکس با خانم مسافر کون گنده

0 views
0%

سلاماسم من سیناست 28 سالمهاین خاطره ای ک میخوام براتون بگم واسه عید 91 هستشمن توی بازار کار میکنم ک بعضی موقع ها برا در اوردن پول بنزینم تا خونه مسافر میزنمخلاصه سرتونو درد نیارم1819 فروردین بودک ساعت 5 داشتم میرفتم سمت خونه دیدم خانومی دست تکون دادمن اصلا تو فکر مخ زنی و اینا نبودمسوار شد و گفت مسیرت کجاست من گفتم فعلا مستقیم میرمگفت دربست منو میبری تا خونم؟ منم گفتم باشه هیکل بدی نداشتولی کوووووون نگو بگو بشکه-) خلاصه رفتیم تا در خونه گفت صبر کن الان پولتو میارم یه یک ربعی شد دیدم نیومد رفتم در زدم گفت شرمندهبیا تو یه چایی بخور من راستش اول ترسیدم گفتم شاید میخوان خفتم کننتو ایث حالو هوا بودم ک دیگه دلو زدم به دریارفتم تو دیدم کسی نیست گفتم خانوم یه چایی به ما میدینهنوز ترس تو تنم بودکه یهو دیدم یه فرشته خوشگل(با اون شخصی ک تو ماشینم بود زمین تا اسمون فرق داشت)با یه شورت و سوتین ست قرمز جلو ایستادمن اب. دهنم خشک شدگفت من پول ندارماگه ممکنه یه جور دیگه حساب کنم خیلی از این حرفش بدم اومد بلند ش م ک برم گفت شوخی کردم به شرطی ک یه حال اساس بهش بدم پولمم میدهاقا ما هم از خدا خواسته قبول کردیمرفتیم تو اتاق خوابش همینجورب ک داشت لباسمو در میاوردگفت من اسمم سحره26 سالمه و 2 ساله ک طلاق گرفتهمنم خوشحال از اینکه شوهر ندارهگفتم بخورشاولش ناز کرد بعدش شروع کرد به خوردن یه جوری میخورد انگار 100ساله کیر ندیدهاقا ده دقیقه ای خورد دید دارم شل میشم رفت اسپری اورداسپریرو زدمن شروع کردم به خوردن از لب و گردن شروع کردم تا رسیدم به سینه هاش از رو سوتین حسابی لیسشون زدم بعدش سوتین و باز کردم سینه های خیلی نازی داشت مثل انارعاغا جات خالی هی ما میخوردیم هی اون. ناله میکرد تا رسیدم به کسش دیدم. خیسه خیسه بی جنبه ارضا شده بود دیگه. راستش من از خوردن کس خییلی بدم میا. خیلی. اصرار کرد ولی من نخوردمشورتش که خیس بود و کشیدپایین دیدم یه کس سفییییید و تپل وناز اون تو بوده بدون معطلی سر کیرمو کرم زدم. و فشار دادمکیر من حدود 19 سانته و دو پهلوبا فشا. رفت توبا فشار دادث من اهی کشید ک انگار نفسش بند اومد ه بودبعد چن دقیقه بر گر دوندمشاومدم بزار تو کونش ک انگار برق برق سه فاز گرفتتش خلاصه با بد. بختی راضی شد ک یواش بکنم تو کوووون نازشیواش سرشو کردم تو کونش ک دیدم داره هم درد میکشه هم داره حال میکنه انقد. تنگ بود که با 3حرکت ابم اومد و همشو تو کونش خالی کردمبعدش رفتیم دوش گرفتم وو رفتم خونهدر ضمن نه شمار ه داد نه چیزی هپچنان تو کفشماین بود از داستانمدوستا لطفن نظر بدیناز دوستانی ک مودبانه. نظر میدن ممنونمبای نوشته سینا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *