سکس با دختردایی عشوه گر

0 views
0%

سلام اسم من صادقه داستانم درمورد سکس بادختر دایمه، من 24ساله ام ودختر دایم 20 سالشه دختر دایم یک خواهربزرگتراز خودش هم داره. دوستی ما از زمانی شروع شد که من و یکی از پسر خاله هام رفته بودیم خونه شون اینو بگم که من از اول تو نخش بودم درزدیم خودش اوم درو باز کرد تادید که منم یک خنده عشوه ای زد که دلم یهو ریخت پایین بعد سلام وتعارف رفتیم داخل تواطاق که نشسته بودیم که فهمیدم که تنهاست مامانش با خواهرش رفته بودن به خاله اش سر بزنند اون اونروزتنهابود یادم رفته بود که بگم دایم خارج دبی رفته بودامد تواطاق یک پارچ آب شربت تو دستش بود من تو فکر این بودم که چطور بدستش بیارم نشست جلومون ویکم احوال پرسی کردم که گفت می خواد زنگ بزنه مامانش بیاد پسر خاله ام نزاشت گفت که میخواد بره خونه دوستش من وقتی شنیدم قند تو دلم آب شد باخودم گفتم امروز فرسته خوبیست که باهش سکس بکنه بلخره امید رفت امید اسم پسر خاله امه به من گفت که تو اینجا بشین من میرم زود برمیگردم منکه از خدام بود که باهش نرم خوب حالا تنهاشدیم وقت این بود که چطوری رازیش کنم تو اطاق تنهانشسته بودیم فقط به هم نگاه میکردیم که یهو مریم گفت صادق جان چرا دیر به دیر میای خونه مون من فهمیدم که خیلی دلش که بامن سکس بکنهمن هم گفتم سرمون شلوغه درس ودانشگاهست اون بازگفت که دلش برایم تنگ میشه اینو بگم که خونمون توشهردیگه ایست که پنجاه کیلو متر از خونه دایم فاصله داره با این حرفش کاملان فهمیدم که دلش سکس می خواد منم از فرصت استفاده کردمو گفتم خیلی دوسش دارم. یهو دیدم که اومد و بقلم کرد انگار که از خیلی وقت منتظر این بود منهم بقلش کردم وشروع به بوسیدن وگفته اینکه چقدر برای این لحظه انتظار میکشید اونم که خیلی حشری شده بود گفت منم هم همین فرصتو میخواستم بعدش شروع کردیم به لب گرفتن خیلی حشری شده بودم کیرم داشت می ترکید بعد لب گرفتن لباسم درآوردم اونم همین تو لخت لخت شدیم بادیدن پستو نای کوچکو سفید داشتم میمردم از بثکه حشری بودم زود گرفتم وخوابوندمش کف اطاق بعد شروع کردم به خودن پستوناش اونم ازبس حشری بود آه آه میکرد وبه سرم چنگ میزدو موهامو مهکم میگرفت،بعد پستوناش یک چندتای لب مهکم ازلبای سرخش گرفتم ورفتم سراغ کسش یکم نگاهش کردم بعد یه بالش اوردم وگذاشتم زیرکمرش تا کسش یکم بیاد بالا تابهتر بخرمش زفتم بالای شکم بشکل 69 شروع کردم به لیسدن چچولش اونم کیرمو گرفتو دهنش شروع به مکیدن کرد چه حالی میداد منم زبونمو کردم تو سوراخ کسش اینو بگم که ازبس که حشری شده بود آب کسش خیلی آمده بود منم پایان آبشو خوردم یکم شور مزه بود بعداز خودن کسش بلند شدم رفتم جلوش وپاهاشو گذاشتم شونه هام وکیرمو گذاشتم دم سوراخ کسش یکم با آب کسش لیزش کردم وبه آرومی فشارش دادم داخش به محض اینکه سر کیرم به زور ازبس که تنگ بود رفت تو یک آخ بلندی کشید ومنم بی حرکت شدم تا یکم برای کسش آدی بشه وبعد آهسته آهسته فشارش میدادم تو اونم ازشدت دردهی آخ واوخ میکرد دیدم که کیرم یجای گیرکردومنم به زورفشارش دادم دیدم که یهو کیرم تا آخرش رفت تو ومریم یک جیگ کوچکی کشید و آرومشد فهمیدم پردشو پاره کردم بعدش شروع به تلمبه زدن کردم اولش آروم بعد تند تند مریم با اینکار خیلی لذت میبرد برای اینکه میگفت بکن صادق بکن تا تهش بکن منم تند تر تلمبه میزدم. بعد یه دوسه دقیقی تلمبه زدن دیدم آبم داره مید گفتم آبم داره میاد اونم گفت پاشو بیارش تو دهنم آبتو بریز منم بمحص ارضا شدن سری کیرمو ازکسش درآوردم بردم تو دهنش و پایان آبمو تو دهنش خالی کردم اونم همشو خوردو کیرمو بادهنش گرفت وشروع به مکیدنش کرد بعد این وقت ارضا کردن مریم بود رفتم سروقت کسش به حالت 69 با زبونم چند دقیقه ای لیسیدن یهو مریم پاهاشو مهکم کرد وشروع به لرزیدن کرد ویک آه بلندی کشید فهمیدم ارضاشده بعد از ارضا کردنش بقلش کردم وشروع به بوسیدن ولب گرفتن ازهم کردیم بعد بلند شدیم تند تند لباسامونو پوشیدیم ونشستیم به من گفت هروقت که خواستم وتنهاشردم بهت زنگ بزنم میای نه؟من هم گفتم باکله میام نه باپا ازاون وقت تاحالا چندین با سکس داشتیم ولی به لذت اون اولین سکس نمیشه؛؛؛؛؛دوستان عزیز ازاینکه وقت دادید برای خوندن این خاطره خیلی ممنونم اگه ازاین خوشتون نیومد خواهشن فحش ندید.نوشته‌ صادق

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *