سکس با دختر عموی متاهل در خرابه

0 views
0%

متن خاطره با سلام اسم من امین 20سالمه دختر عمویی دارم که با من هم سنه و اسمش شیرینه اون در حال حاضر نامزد داره من با اون تا قبل از نامزد کردنش رابطه دوستی داشتیم اما سکس نداشتیم داستان بر می گرده به قبل از ماه رمضون که می خواستیم با عوم شون بریم عزا که رفتیم خونه ی داییم بعد که می خواستیم بریم شیرین گفت که من خونه می مونم چون هم توی یک ماشین هممون جا نمی شیم ودوستم می خواد برام فلش بیاره بعد منم گفتم منم نمیام که شیرین تنها نباشه اونام قبول کردند و گفتند خب نادر رو هم نگه دارین ما هم قبول کردیم نادر بچه عمومه و 4 سالشه اون رو گذاشتن که ما خلاف نکنیم و بعد مادر و پدرم وعموم و خانم داییم رفتد عزا شیرین تو خونه چادرش در اورد و کمی بد حجاب راه میرفت منم چون می دونسم کمی حشرش زیاده سر شوخی رو باز کردم مثلا نگاه معنا دار می کردم و جلوش کیرم رو می مالیدم واز کنارش که رد میشدم کونش رو ضربه میزدم اونم می خندید بعد از این کار ها رفت نشست منم نادر رو بردم خونهی همسایه تا با دوستش بازی کنه.برگشتم خونه و کنار شیرین نشستم و دستم رو انداختم گردنش گفتم چی نامرد شدیاز وقتی نامزد کردی دیگه تحویل نمی گیری.انگار که نه انگار من و تو با هم دوست بودیم غیر از اون با هم رابطه فامیلی داریم .گفت خب من نامزد دارم زشته دیگه….من گفتم زشت اینه که دیگه مثل قبلا کسی رو که عاشقت بود رو دوست نداشته باشی .خندید و گفت به قران خیلی دوست دارم حتی بیشتر از خلیل .خلیل نامزدشه.منم زود بغلش کردم و کفتم منم دوست دارم وسریع ازش لب گرفتم.گفت ول کن دیگه کسی نیاد منم به خواسته ی اون ولش کر دم و شماره جدیدش رو گرفتم بعد بهش گفتم دوست دارم مثل قبل رابطه ما خیلی محکم باشه شیرین گفت مگه من میگم نباشه منم نتونستم خودم رو نگه دارم و زود گفتم هنوز س قولت هستی گفت کدوم قول گفتم تو به من قول یک سکس جانانه رو دادی گفت اون مال بل نامزدیم بود منم گفتم هر جور دوست داری بعد رفتم و نادر رو بردم مغازه براش بستنی خریدم و وقتی بر گشتم دیدم پدرم شون اومدن بعد نادر رو دادم و اومدیم خونمون….یک هفته ای از این ماجرا گذشت که دیدم شیرین اس داده که من برای عمل ه قولم امادم چیکار کنم بعد من باهاش قرار گذاشتم یک روز عصر برم دنبالش و.ما توی خیابان نور نیشابور زندگی می کنیم کوچه بالای خونه ی ما ساختمونی هست در دست ساخت که چند ماهی بود توش کار نمی کردن.اون جا رو خوب بررسیکردم و زنگ زدم به شیرین گفت منتظرتممنم با ماشین رفتم دنبالش و سوارش کردم حرکت کردم گفتم چی داری ؟گفت یعنی چی؟گفتم هیچی سر راه وایستادم از داروخانه کاندم و لارجرباکس خریدم ورفتیم در خونه ی ما بعد گفت من باید تا ساعت 7 برم خونه .گفتم اوووو هنوز ساعت 5 خودم تا قبل از ساعت 7 می برمت خونه گفت حالا کی خونتونه؟گفتم همه گفت خب اومدیم چی کار کنیم گفتم عجله نکن .بعد من فرش مسافرتی رو با چیز هایی که خریده بودم برداشتم و گفتم دنبالم بیا .با هم رفتیم جلوی ساختمان کوچه بعدی صبر کردم کوچه که خلوت شد رفتیم توی ساختمان بعد رفتیم طبقه 2 جایی که از خونه ها دیده نشه بعد سنگ های یک تیکه از زمین رو جمع کردم و فرش رو باز کردم شیرینم همش می گفت خیلی دیوانه ای بع منم سریع بغلش کردم شروع کر دم لب گرفتن مچ مچ می کرد و منم نازش می کردم و دکمه های مانتوش رو باز می کردم که دستم خورد به سینش و شیرین اه کشید سینه هاش رو در اوردم و شروع کردم به مک زدن باورم نمیشدسینه هاش خیلی بزرگ و سر بالا بود که بعد از مک زدن شیرین زانو زد و شلوارم رو کشید بایین منم یک کاندن کشیدم روش و شروع کرد به خوردن همش تو دهنش جه نمی شد چون 19 سانت کیرم بود با کلفتی باور نکردنی خوب برام ساک زد و خایه هام رو خورد بعد لختش کر دم باورتون نمیشه خیلی سفید بودکسی داش که حیفت میومد توش کنی سریع شروع کردم به لیس زدن که با لیس اول کمرش رو داد بالا و اه دنباله داری کشید سوراخ کونشم لیس زدم که صداش در نمیومد بعد گفتم شیرین جان می تونم تو کست کنم گفت اره خلیل افتتاح کرده منم اروم سر کیرم رو گذاشتم دم کسش و فشارش دادم تو کسش کردم و روش دراز کشیدم که اه اه ارومی می کرد و از درد چشماش رو به هم فشار میداد منم تلنبه های وحشیانه ای می زدم چند دقیقه ای که تلنبه زدن کیرم رو در اوردم و لارجرباکس رو مالیدم به کونش که خوب جا باز کرد بعد اروم اروم کردم تو که تا ته رف که جیغ بلندی زد و منم تند تند تلمبه میزدم که بعد از چند تا تلمبه در اوردم وباز دادم ساک بزنه باز تو کسش کردم که اه اه می کرد منم ازش لب می گرفتم تااینکه حس کردم داره ابم میاد که کیرم رو در اوردم و خایه هام رو دادم دهنش و با دستم تلمبه می زدم که ابم اومد و کاندم رو در اوردم و ابم رو ریختم رو صورتش و تو دهنش که با لیزی ابم برام ساک ماهرانه ای زد من شرتم رو دادم بهش تا خودش رو تمیز کنه بعدشم خودم رو تمیز کردم و لباس تنمون کردیم و رفتیم بایین و بعد از دید زدن کوچه رفتیم بیرون و از در خونه ماشین رو برداشتم و رسوندمش خونشون تو ماشین لب گرفتیم و از هم تشکر کردیم و رفت از اون به بعدم با هم سکس زیادی داشتی منم رفتم هموم و شرت تنم کردم و به ارزوم رسیدم ممنون خوندید للطفا نظر بدید .بازم براتون سکس هام رو تعریف می کنم .بای…….نوشته nashanahkta

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *