سلام محمد هستم 20 سالمه از این موضوع 2 ماه میگذره من دانشجوی رشته ی معماری هستم یه همکلاسی دارم به اسم نیلوفر خیلی خشگله خیلی دختر خوب با فرهنگ و باشخصیت و با حجاب ولی سفید و خوشگل از این دخترای چادریه خشگل رابطه ی من و نیلوفر فقط در حد همکلاسی بودن بود خودتون میدونید چطوریه رابطه ی همکلاسیا ی تو ایران ( طرز برخورد با شخصیت نحوه صدا زدن = خانم فلانی اقای فلانی …..) نزدیک امتحانای ترم بود امتحان اولمون ریاضی عمومی بود اول ترم استاد ریاضی گروه بندی کرده بود نیلوفر تو گروه من بود منم سر گره بودم چون من تو درس ریاضی حرفی برای گفتن دارم استاد ریاضی برا امتحان یه سری نمونه سوال داده بود فقطم به سر گروها داده بود تو فرجها بود 4 روز مونده بود به امتحان ظهر ساعت 11 از خوب بیدار شدم شب قبلش تا صبح مشغول حل کردن نمونه سوالا بودم نگاه کردم به گوش دیدم 2 تا میس دارم از خانم ….. (نیلوفر) به فامیل ذخیره کردم شمارشو منم چون جونم براش میرفت بگی نگی کشته مردش بودم رفتم صورتمو شستم و بهش زنگ زدمبله بفرماید .؟سلام خانم … محمد هستماااااا سلام اقا محمد حالتون خوبه ببخشید مزاحمتون شدم خواب بودید ؟نه خاهش میکنم جانم کاری باهام داشتین ؟غرض از مزاحمت میخواستم نمونه سوالا رو ازتون بگیرماها باسه چشم کجا بیام ؟خلاصه ادرس داد که برم سوالا رو بهش بدم سوار ماشین شدم رفتم تو یکی از خیابونای نزدیک خونشون رفتم که سوالا رو بهش بدم اخه باباش روش حساسه نمیشد برم در خونشون رسیدم دیدم واستاده از ماشین بیاده شدم بعد سلام و اینابفرماید اینم سوالامرسی بخدا شرمنده اخه ریاضی هیچی بارم نیست گفتم حداقل سوالا رو داشته باشم .ا ا ا جواباش کو؟؟؟مگه جواباشم میخوای ؟اره دیگه جواباشم میخوامحالا گیریم که من جوابا رو بهت بدم بلدی تمرینشون کنی؟ اینلا نمونه سوالن استاد تغییر میده سوالو هابا خودم گفتم بهترین موقه ی خونواده رفتن خارج از شهر 2 روز دیگه میان بهتره بکشونمش خونه گفت خب چه کار کنم ؟؟؟؟خب بیا بریم خونه ما جوابا رو بهت میدم باهاتم ریاضی کار میکنمنه ممنون مزاحمتون نمیشمنه پدر مزاحم چیه ؟ بیا با مادرم هم اشنا شواخهههههههاخه دیگه نداره سوار شو بریمباشه بذار زنگ بزنم خونه بگمای جان سوار ماشین شدیم زنگ زد خونشون و گفت داره میره خونه همکلاسیش ریاضی کار کنه منم برای اینکه شک نکنه الکی گوشیو برداشتم با کلدا ور رفتم کوشیو گرفتم دم گوشم (((( سلام مادر خسته نباشید مادر مهمون داریم همکلاسیم داره میاد خونه ریاضی کار کنیم ….. بله … بله چشم خداحافظ)))) مادر سلام رسود منتظرهسلامت باشهاوووووف داشتم منفجر میشدم دستام میلرزید استرس زده بود بالا نمیتونستم درست حرف بزنم اب تو دهنم خشک میشد میترسیدمرسیدیدیم خونه اومدیم بیرون از ماشین دم در زنگ الکی میزدم کسی جواب نمیداد گفت خوب زنگ بزن به گوشیش گفتم باطری تموم کردم گفت خب بیا با گوشی من زنگ بزن گفتم نه اخه تلفون خونه قطع مادرم خط جدید گرفته شمارشو بلد نیستم .خب من کلید دارم بیا بریم تو .درو باز کردم گفتم بفرمایید خانما مقدم ترنداومد تو در و بست من الکی شروع کردم صدا زدن مادرم گفتم حتما رفته بیرون نیلوفر جان نشست رو مبل گوشیو زدم تو شارز زنک الکی زدم (((سلام مادر کجای ؟ اها اها باشه ))) یه لبخند بهش زدم و گفتم مامنم رفته خرید زود میادخب بریم بالا بالا برا چی ؟اخه وسایلام بالاستنیلوفر خیلی به من اعتماد داشت گفت باشه بریم بردمش تو اتاق خواب گفتم بفرمایید رو تخت من بشنینید نشست من جزوه و خودکارو برداشتم نشستم کنارش شروع کردم به تدریس البته از بس شهوت زده بود بالا خودمم نمیفهمیدمچی میگم گفتم شما تا یه تمرینی رو این ماسله کنید من برمیگردماومدم بیرون از اتاق گفتم چکار کنم شیطون هی میگفت بزنم به سیم اخر لختش کنم از یه جهتم میتزسیدم نکنه شانس بد ما ……. باشه و ضایع شیم زدم به سیم اخر رفتم تو اتقاق نشستم رو تخت تا نشستم شروع کرد به گفتن چیزایی که بهش یاد دادم داشتم نفس نفس میزدم از استرس یه دفد به اسم صذاش زدمو گفتم نیلوفر مال من میشی؟با تعجب گفت بله؟جزوها رو اندلختم از رو تخت کنار سریع گرفتمش توبغلم بلند شد فرار کنه از عقب گرفتمش دم دهنشو گرفتم با اون دستمم سینشو گرفتم دیدم کم کم شل شد دوتا سینشو گرفتم کیر سیخ شدمم چسبیدم به کون گندش جووون چه نرم بود شروع کرد به التماس مگه من چیزی حالیم بود؟ اروم دم گوشش گفتم حیف نیت این اندامو مخفی میکنی ؟ انداختمش رو تخت دیگه زیاد مقاومت نمیکرد این سینه گرفتن همیشه جواب میده لامسب چادرشو در اوردم چه جیگری بود افتادم روش و شروع کردم مالیدن دوباره شروع کرد التماس گفت مامانت الان میاد بلند شو گفتم مادر فردا صبح میرسه خونهگفت نامرد عوضی همینجور که میمالیدمش دم گوشش یواش گفتم نیلو سکس کنیم ؟ بهم میدی جیگرم ؟1000 مست شده بود گفت نه چون من دخترمگفتم دیوونه نیستم خودمو تو درد سر بندازم گفتم قبوله ؟گفت چی بگم باشه فقط تو……. حرفشو قطع کرد منظورش این بود فقط تو کونم نکنی بمالیگفتم باشه با این حرفش فهمیدم بریودم نیست چون اگه بود میگفت خبلختش کردم لباسای خودمم در اوردم سوتین و شرتشم در اوردن شرو کردم به خردن سینهاش تا سینشو گذاشتم دهنم یه دفه نفس عمیقی کشید که همه ی موهای بدنم سیخ شد با دستم شروع کردم کوسشو مالیدن اه اوخش رفت هوا ازش لب گرفتم قشنگ لبامو میخورد بد جورم شهوتی شده بود همونجور که سینهاشو میمالیدم دم گوشش گفتم برام ساک میزنی ؟ گفت چی هستزدم زیر خنده یعنی نمیدونی چیه ؟ گفت نهگفتم یعنی کیرمو مثل بستنی میخوری مثل شکلات میچوشیقبول نکرد مالیدم کوسشو سینهاشو خردم دوباره تا راضیش کردم دراز کشیدم شرتمو در اوردم بدبخت تا کیرمو دید جا خورد گفت چه بزرگه گفتم بگیر بمالش کیرمو گرفت ااووووی چه حالی ممداد گفت چه داغ شده گفتم بکنش تو دهنت کیرمو کرد تو دهنش تا ته رفت تو حلقش حالت تهوع بهش دست داد وایی جاتون خالی درست و حسابی یه سیر بخندیم خیلی جلو خودمو گرفتم نخندم خلاصه بهش اموزش ساک زدنو دادم انگوشتمو براش خوردم تا یاد بگیره دختره ی کس خل وای از ساک زدنش بگم اصلا نمیشه براتون توصیفش کنم خلاصه دیدم داره ابم میاد گفتم خب حالا نوبت منه بچرخ جیگر طلا گفت میخوای چکار کنی گفتم بچرخ توش نمیکنم واییی چه کون سفیدی به شکم خوابیده بود گفتم زانوهاتو جم کن جم کرد کیرمو گذاشتم در سوراخش اومدم فشار بدم بلند شد گفت نه نکن توش گفتم باشه بخاب نمیکنم خوابیدم روش گردنشو خورددم سینهاشو مالیدم دم گوشش اهسته گفتم نیلوی یه کم گلم بکنم توش ؟ با صدای شهوت زده گفت اخه شنیدم درد داره گفتم من یه کار میکنم دردت نیاد گفت باشه فقط یواش باشه ؟بوسیدمش گفتم چشششم دوباره زانو هاشو جم کرد کونش دست نخورده و تنگ بود چفت چفت بود ))) با انگشت سوراخشو مالیدم انگشتمو یواش یوشا فشار دادم دیدم داره اه و ناله میکنه یه کم کرم مالیدم دم سوراخش انگشتمو یواش یوش کردم تو کونش اگنشتمو تند تند میکردم تو در میوردم دیدم سوراخش یه کم نرم شده کیرمو سرش کرم مالیدم گذاشتم دم سوراخش اروم اروم سر کیرمو کردم توش یه اخ یواش کردو گفت محمد یواش خودمو انداختم روش سینشو گرفتم یه دفعه فشار دادم تا ته رفت توش یه جیغی کشید گفت درش بیار درش اوردم دیدم خونی شده اول ترسیدم گفتم نکنه کیرم در اومده و رفته و بکارتو جر داده بد دیدم نه از کونش خون اومده بلند شد که بره جلوشو گرفتم گریه زاری شد نذاشتم بره گفتم تازه سوراخت گشاد شده دوباره خوابوندمش کونشو دادم بالا شروع کردم به تلنبه زدن کونش باز شده بود 10 دقیقه فقط تلنبه زدم فقط درد میکشید کسشو هم میمالیدم دیوونه شده بودم هی میزدم رو کونش اونم گریش لند اومده بود فقط اه و ناله میکرد کیرمو در اوردمو چرخوندمش باهاشو گذاستم رو سونم دوباره شروع کردم به تلنبه زدن بعد از 5 دقیقه ابم داشت میومد کیرمو در اوردم ابم ریختم رو سینشاین بود جریان من و نیلوفراگه حال کردین با ما لایک بزنید یه نصیحت بزنید تو کار دختره دست نخورده خییییلی حال میدهنوشته محمد
0 views
Date: November 25, 2018