سلام. اسم من علی رضا 19 سالمه. کلا ادم خجالتی هستم و اهل دختر بازی نیستم این اولین و شاید اخرین سکس من بوده که براتون تعریف میکنم.15 سالم بود که با دختر خاله ام رابطه داشتم اون از من دو سال کوچکتر بود سه سال با هم بودیم ولی از ترس فامیل به جز اس بازی هیچ کار دیگه ای نکردیم اخرشم منو ول کرد و رفت با یک پسر بیست ساله دوست شد.خیلی تنها و ناراحت بودم سال کنکورم بود روزا مدرسه بودم شبا تو خونه تست میزدم مهمونی هم نمیرفتم که چشمم به دختر خاله ام نیفته(اینو بگم که پسر دختر خاله ام چهار پنج باری کرد و ولش کرد من بعدها فهمیدم)دی ماه بود امتحانا شروع شده بود. از امتحان بر میگشتم خونه تو تاکسی بودم که موبایلم زنگ خورد شماره ناشناس بود برداشتم ولی حرف نزد چند دقیقه بعد اس داد و گفت من سارا هستم(سارا دوست دختر قبلی دوستم بود که به خاطر اینکه سنش کم بود از هم جدا شدن و خانواده سارا فهمیده بودن) اوایل از سر تنهایی باش اس بازی میکردم تا قرار گذاشتیم همو ببینیم. نزدیک خونه سارا اینا رفتم به دیدم سارا چادری و به همراه یکی از دوستاش به اسم دورسا امده یک نیم ساعتی باهم حرف زدیم و من برگشتم خونه خیلی بچه بودن 13 14 سالشون بود. نزدیکای خونه بودم که سارا زنگ زد خیلی از من خوشش امده بود. دو سه روزی گذشت اخرای دی بود سه شنبه بود داشتم تو خونه درس میخوندم اخه ما سه شنبه ها تعطیل بودیم حدود ساعت 9-10 صبح بود که سارا بم زنگ زد و گفت ما امتحانمونو زود دادیم اگه دوست داری بیا بریم بیرون منم رفتم نزدیک خونه سارا اینا ته یک کوچه بن بست و داشتیم با هم حرف میزدیم که نا خدا دستمو انداختم دور گردنش ترسیدم چون چادری دستم رد کنه ولی این کارو نکرد و شروع کردم به ماساج دادن خیلی خیلی حشر بود خمار شده بود کاملا بدنش رو من ول شده بود از زیر چادرش سینه هاشو لمس کردم کوچیک بود دورسا داشت از روبه رو نگاه میکرد هوا خیلی سرد بود باور کنید سارا داشت میمرد اگه ادامه میدادم تو همون خیابون لختش کرده بودم ولی از سر خیابون یک ماشین امد بالا بلند شدیم و رفتیم چند دقیقه گشتیم ولی جای خلوتی پیدا نکردیم که سارا گفت ما خونمون استخر داره و معمولا کسی استفاده نمیکنه و خالیه و درش بازه میخواید بریم اونجا با کلی ترس و لرز رفتیم تو استخر و درو قفل کرد رفتیم تو سونا سارا چادرش در اورد و رفت بغل دورسا نشست منم روبروشون بودم. قلبم تند تند میزد بابای سارا خیلی مذهبی بود می ترسیدم سارا امد نزدیکم نشست و دستمو گرفت دست جفتمون یخ بود اونم میترسید چون باباش یکبار فهمیده بوده بغلم کرد صدای تپش قلبشو میشنیدم به خودم گفتم پدر اینا بچه ان یک بلایی سرشون میاد ولی دل زدم به دریا شروع کردم ازش لب گرفتن خیلی حرفه ای لب میداد گردنشو میخوردم که حشرش زد بالا بلند شد و روپوشه مدرسشو در اورد با یک تاپ و شلوار جلو من بود دورسا نشسته بود نگاه میکرد حشرم زد بالا تاپشو زدم بالا و شروع کردم سینه هاشو خوردن و مالوندن و مالوندن روناش خیلی تحریک شده بود دستمو کردم تو شورتش خیس خیس بود شق کرده بودم شلوار لی تنم بود خیلی داشت بم فشار میاورد دکمه شلوارمو باز کرد کیرمو انداخت بیرون اول یکذره مالوند تا به حال کیر از نزدیک ندیده بود.اصلا حواسم به دورسا نبود دیدم اونم مانتوشو در اورده و با تاپ و شلوار و داره کوسشو میمالونه. شلوار و شورت سارا رو در اوردم لخت لخت بود داشتم دیوونه میشدم اولین سکسم بود بدن نرم و کوشتی داشت تقریبا سفید بود دستمو گذاشتم رو کوسش و اروم بازش کردم و شروع کردم به مالوندنش صداش در امد نفس نفس میزد هی ازش اب در میمومد بالا پایین میرفت دیدم حشر حشر لباسامو با خشونت از تنم در اورد. کیرم گرفت تو دستش برام جلق زد و رفت لا پام و شروع کرد به خوردن کیرم اصلا بش نمیخورد ولی حرفه ای ساک میزد خیلی لذت بخش بود بهترین لحظات عمرم بود. دورسا هم پاشو باز کرده بود و داشت جلق میزند. به درسا گفتم لباسات در بیار و بیا جلو دورسا حالت طبیعی نداشت این کار کرد سینه های دورسا گنده تر بود سارا داشت با کیرم ور میرفت و منم سینه های دورسا رو شروع کردم به مالوندن دورسا پاشو باز کرد وای عجب کس گوشتی داشت من دیوونه شدم و شروع کردم به لیس زدن کوسش صدای سه تامون در امده بود بدنم گرم بود و عرق کرده بودم باورم نمیشد منی که تا حالا به دختری دست نزده بودم و اصلا تجربه نداشتم حالا دارم با دو تا دختر سکس میکنم . عقده این چند سال خالی کردم دوتاشونو بلند کردم حشر حشر بودن هر کاری میگفتم میکردن از جلو مالوندمشون کس همدیگه رو میمالوندن برام جلق میزدم هر چی تا حالا تو فیلم سوپر دیده بودم رو اینا اجرا کردم. ترسیدم و کس نذاشتمشون جفتشونو به پشت کردم دمرشون کردم لا کوناشونو باز کردم مال جفتشون تنگ بود چند دقیقه ای انگشتشون کردم اول با یک انگشت بعد با دو تا انگشت اول کردم تو کون دورسا اه بلندی کشید ولی میگفت میخوام تند بکن سارا داشت کوسشو میمالوند و منم انگشتش میکردم خوده دورسا جلو عقب میکرد اه جفتشون در امده بود منم به مرز جونون رسیده بودم ابم داشت در میمومد از کون دورسا در اوردم و ریختم رو بدن سارا دیگه جون نداشتم ولی اون دوتا بازم میخواستن من رو صندلی سونا دراز کشیدم ولی دورسا کیرمو میخورد و سارا هم کس دورسا رو میمالوند اخراش داشتن همدیگه رو میمالوندن. سارا و دورسا فیلم سوپر خیلی میدیدن من فکر نمیکردم دختر ها هم فیلم ببینند تازه میگفتن باش جلقم میزنیم. یادمه ساعت دوازده رفتیم تو سونا ساعت چهار امدم بیرون. بعد از اون روز به خاطر کنکورم زیاد نمیرفتم باهاشون بیرون چند بار دیگه هم همو دیدیم فرصت نشد دیگه سکس خفن داشته باشیم در حد مالوندن از رو لباس بود. تا یک ماه پیش با جفتشون دوست بودم که برادر دورسا فهمید و همه چی تموم شد هنوزم تو کف اولین سکسم هستم هر شب بش فکر میکنم کاش میشد برگردم به اون موقعه دوباره اه حیف که دیگه فرصت نشد سکس کنم باهاشون امیدوارم دوباره برگردن.نوشته علی رضا
0 views
Date: November 25, 2018