سکس با معلم خوش اندام

0 views
0%

من یه پسر مجرد بودم که تو آموزش و پرورش مشغول بودم .تصمیم گرفتم انتقالی بزنم برم مناطق بالا. یکی از دوستام گفته بود که اونجا موقعیت کس کردن فراوونهالبته جنوب شهر هم زیاده اما مشکلاتی هستانتقالیم درست شد . افتادم تو یه مدرسه که یه معلم خوش اندام و زیبا داشت و از قضا بیوه هم بود.هر روز خواب اونو می دیدم و قبل از خواب یکی دو ساعت با کیرم ور می رفتم و با فکر اون حال می کردم . تو مدرسه راه می رفت که همکارم دید که من راست کردم و زد زیر خنده و رفت گوشیشو بیاره از من عکس بگیره . آخر دل زدم به دریا یه روز که تو اطاقم بود در حالی که ایستاده بود از کنارش رد شدمبه خودم فت پا زدم و روی اون افتادم اون خودشو کشید عقب ولی کمی به اون تماس گرفتمعذر خواهی کردم و قضیه تموم شد.فرداش اون به من بیشتر نزدیک شد فهمیدم خودش هم دلش میخوادنشسته بود روی صندلی روبروی من تا از لیست ها سوال کنه . من از جام بلند شدم به سمتش رفتم .یه برگه رو انداختم زمین و دولا شدم که برش دارم .یه نگاهی به اطراف کردم و دیدم کسی نیست یه بوس از لپش گرفتم.دست و پام می لرزید ولی اون بیشتر سرخ شده بود . اصلا به فکر آبرو نبودمگفت این چه کاری بود که کردی ولی با یه لحنی گفت که انگار دوست داشت بازم از این کارها کنم.نمی دونم چرا همون لحظه به فکر افتادم کار رو ادامه بدم.دستم رو از پشت به شکمش رسوندم و شروع کردم به قلقلک دادنش در این حالت اون ایستاده بود و به من پشت کرده بود.همین که زد زیر خنده شکمش رو جمع کرد به همین دلیل کونش رو مالید و انگشت کرد به کیرم.باور کنید این صحنه از پایان سکسی هایی که بعدا داشتم برام خاطره انگیز تر بود.همون لحظه صدایی رو شنیدم که افرادی در حال نزدیک شدن بودند.قضیه رو جمع و جور کردیم و صحبت کاری رو پیش گرفتیم.فرداش یه بوسه آبدار ازش گرفتم و ازون خواستم سینشو نشون بدم . اون هم با احتیاط نشون داد .من دستم رو روی سینش جوری کشیدم که انگار یه گلبرگ رو لمس می کنم.چون خانم نازی بود سینه هایی داشت متوسط ولی سفت و روبه بالاهمون لحظه از روی شلوار دست انداخت و کیرم رو فشار داد .انقدر محکم که من به خودم پیچیدم .اون از سایز کیرم خوشش اومده بود .موقعیت جور شد. یه روز که مراسم بود همه رفتند تو سالن اجتماعات .اون دکمه های مانتوش رو باز کرده بود .یه سوتین طوری مانند پوشیده بود که خیلی تحریک آمیز بودوقتی به من رسید چادر رو باز کرد و بالا تنه رو نشونم داداز دیدن اون بدن سفید کیرم مثل دست های طرفدارای هیتلر که بالا می اومد و می گفتند (های هیتلر )به چشم بر هم زدنی بالا اومد.مدیر نبود و کلید اطاقش دست من بود .قرار شد بمونم و به تلفن ها جواب بدم .تلفن رو کشیدم خانم رو بردم تو اتاق مدیر.دلم نمی اومد صاف بکنم تو کسش . شروع کردم به ناز کردنش و این معاشقه شاید ده دقیقه طول کشیدبا سینه و کسش ور می رفتم و اون هم کیرم رو گرفته بود و بازی می کرد.بهش گفتم زیاد با کیرم بازی نکن اگه ابش بیاد باید یه ساعت صبر کنم دوباره راست بشه .ولی اون توجه نمی کرد . جوری با کیرم بازی میکرد و شوخی میکرد و می خندید که انگار یه بچه کوچولو با اسباب بازی.اون اونقدر با کیرم ور رفت که آب از کیرم پرواز کرد و یه متر اون طرف روی صندلی مدیر ریخت.تا به اون موقع چنین چیزی رو ندیده بودم . همیشه آبم بیست سانت می پرید.کیرم شل شد .به بغل کردن ادامه دادیم لبهای همدیگه رو می خوردیم.چند دقیقه بعد دوباره راست شد. کیرم رو گذاشتم لب کسش و چند بار روی کسش کشیدم .با دستش کیرم رو گرفت تا داخل کسش کنه .نوک کیرم که داخل رفت یکی در رو محکم زد و من رو صدا کرد.برق از سرم پرید.کار رو رها کردیم.وقتی رفتند خانم رو فرستادم بیرون و صندلی مدیر رو تمیز کردم و وقتی به خودم مسلط شدم رفتم بیرون.حتی یکبار هم تلمبه نزده بودم که اون مزاحم نگذاشت کار رو تموم کنم .داشتم روانی می شدم . مثل اینکه آب رو به تشنه نشون بدهند و بهش ندندتا فردای اون روز یک قرن به من گذشت .اون از من روانی تر بودقسمت اداری مدرسه چهار دستشویی داشت .روی کاغذ تایپ کردم که خراب است و چسبیدم به در آخرین توالت.زنگ تفریح که شلوغ و خطرناک بود فرستادمش توی دستشویی آخر . یک دقیقه بعد خودم رفتم.دوتا زانوشو گذاشت رو دستشویی فرنگی و قمبل کرد.من هم مقدمات رو کنار گذاشتم و صاف کردم تو کسش. یه آه بلند کشید .دهنش رو با دست گرفتم و گفتم آروم.بعد از چند دقیقه اون زودتر ارضا شد و بعدش هم من.آب رو ریختم رو کونش اون هم با دست روی کونش پهن کرد.آخرش یه لب آبدار هم از هم گرفتیم . یکی یکی بیرون رفتیم.اون روز اونقدر شلوغ بود که کسی قضیه رو نفهمید.فرداش بهش گفتم من که با پدر و مادرم زندگی میکنم لااقل توی خونه تو سکس کنیم.اون گفت من هم با برادر و زنش و خواهرم زندگی می کنم و نمیشه.بعدا فهمیدم بالای سعادت آباد زندگی می کنند و یک تجارتخونه برای اون و برادر و خواهرش ارث مونده.از اینکه با یه دختر پولدار ، کلاس بالا و زیبا توی دستشویی سکس کردم از خودم بدم می اومدیه اردو جور شد که از طرف مدرسه بریم تنکابن . من و اون انصراف دادیمو با ماشین اون که یه 405 نوک مدادی بود رفتیم شمالبرادرش فکر می کرد که با بقیه معلما رفته شمالیه چادر مسافرتی خریدیم و کنار دریای بابلسر کنار بقیه چادر ها مستقر شدیم.تا موقع ای که هوا تاریک بشه یه عمر گذشت. همه خوابیدند . کار رو شروع کردیم.بغلش کردم و تو همدیگه پیچیدیم. هیچ عجله ای نداشتیم .همه جاشو خوردم. قبلا تو فیلم سوپر دیده بودم و باورم نمیشد که دارم کس یه خانم رو لیس می خانمم .بوی بدی داشت ولی شاید یک ربع لیس زدم .اون با شوخی به من گفت اینقدر که لیس می زنی تموم میشه .برای خودم هم باور کردنی نیست زبونم رو تا آخر کردم تو کسش . تا اون موقع خیلی پاستوریزه و بهداشتی بودم.اون که ارضا شده بود آبش بیرون اومد و قبل از اینکه به خودم بیام قسمتی از آب کسش از گلوم پایین رفت.حس بدی بود ولی انگار مست شده بودم.اون اونقدر باکلاس بود که من روم نمیشد بهش بگم ساک بزن .قمبل کرد. من بازم شروع به بوسین کسش کردم و بعد کیرم رو گذاشتم دم کسش و آروم جوری که صداش در نیاد فرو کردم تو.امیدوارم مسخره ام نکنید . اولین باری بود که کیرم وارد کس یه خانم می شد. قبلا سطحی با بعضی از دختر های فامیل حال کرده بودم ولی اجازه ورود به کسشون رو نمی دادندیه انرژی فوق العاده تک تک سلول های من رو فرا گرفت.شروع به تلمبه زدن کردم. ولی برخلاف فیلم های سوپر کیرم رو با ملایمت داخل می کردم و آروم بیرون می کشدم .خانم که می گفت دارم میرم معراجمن عاشقش شده بودم و نمی تونستم رابطه سکسی درد آوری براش داشته باشمهمش به فکر بودم که به اون لذت برسونم و خودم رو فراموش کرده بودم.در حالی که لخت بودیم و همدیگه رو بغل کرده بودیم خوابمون گرفت. با صدای چادر های کناری بیدار شدیم.راه افتادیم رفتیم سمت گرگان . یه جا پیدا کردیم که بازم چادرهای زیادی بود. ما هم چادر زدیم.ساعت پنج بود که اون به من پیشنهاد سکس داد.قبل از این که من جواب بدم زیپ منو پایین کشید و دست انداخت و کیر من رو بیرون اورد.من یه صحنه فراموش نشدنی رو داشتم می دیدم .همین که با کیرم بازی می کرد شروع به ساک زدن کرد.اشک اومد تو چشمام. بهش گفتم به شخصیت تو نمی خوره.گفت تو بیست و چهار ساعت کسمو لیس زدی من نمی تونم دو دقیقه ساک بزنم. گفتم کیرم کثیفه .گفت مگه کس من تمیز بود.شروع کرد به بوسیدن و لیس زدن کیرم.کیرم رو تا آخر داخل دهنش نمی کرد و فقط اولشو می لیسید.چند بار که این کار و کرد فهمیدم آب کیرم میخواد بیاد بیرون .سریع کیرم رو از دهنش کشیدم بیرون دستم رو گرفتم جلوش . همه ی آب ریخت روی دستم.اون دستم رو گرفت که آب رو بخوره ولی من اجازه ندادم و اون خندیدبه حالت شوخی گفت فکر کردی می خواستم بخورمش .لباساشو در اورد بدن فوق العاده ای داشت. مدل های فشن باید جلوی اون لونگ بندازنداولین بار بود که بدن سفید تحریک کننده اونو میدیدم . شاهکار خلقت بودگفتم خاک بر سر شوهر سابقت .این بار تو روز و در حالتی که بدنش رو میدیدم شروع به خوردن کس و کونش شدم.این بار زبونم رو تو کونش هم فرو کردمباور کنید که اونقدر مست شده بودم که حتی اگه می گفت دهنت رو باز کن تا بشاشم تو دهنت با میل این کار رو میکردم.من رو به پشت خوابوند و خودش اومد رو شروع به بالا و پایین رفتن کرداون هیجان زده و به حالت حشری کیرم رو می کرد تو کسش.چند بار کیرم از تو کسش بیرون اومد و اون با دستش فرو کرد توبه پشت خوابید و من هم روش خوابیدم و طوری که سینه هامون با هم لمس داشت تلمبه می زدم همین که آبم خواست بیاد گرفتم سمت صورتش اما اون کیرم رو گرفت پایین و نگداشت آب بریزم رو صورتش.کارمون که تموم شد بهش گفتم برادرت شک میکنه . برو به همکارا ملحق شو.چند روز بعدش دوست برادرش اومد خواستگاریش. از من برای تحقیق کمک خواستدر حالی که داشتم اونو از دست میدادم ولی دیدم خواستگارش خوبه. اونا ازدواج کردنداین رابطه زمینه شد که من با خواهر کوچیکش ازدواج کنم.الان با شرم از اون رابطه به هم نگاه می کنیم و اگر خواهرش از خودش بهتر نبود شاید با اون حال که شوهر داره باز میرفتم تو نخشنوشته‌ رافائل

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *