سکس با معلم علوم و مدیر در اردو

0 views
0%

من الان 20 سال سن دارم خاطره مال زمانیه که به دبیرستان میرفتم من عاشق مدیرمون بودم ولی قبل ازاون بامعلم علومم در23آبان یه چشبوندن کوچولو داشتم من 5بار با معلم علومم چسبیدم اما نه ساکی در کار بود نه کیر تو کون کردن حالا میرسیم به خاطره سوم دبیرستان که شدم در فروردین یه اردوی چهار روزه داشتیم معلم علومم آقای احمدی(مستعار)به من گفت امشب تورو پاره میکنم بهش گفتم مال خودتم اردو هم این جور بود که برای آشنایی با کار های مردونه برگزار شده بود ما میتونستیم معلم هارو برای شب در چادر دعوت کنیم من به آقای احمدی گفتم که کاندوم داری گفت 8تا گفتم خوبه همه بچه ها در یه محدوده ی خاص در یه باغ چادر میزدند اما من عکاس اردو بودم وبه من گفته بودند که برم سر تپه چادر بزنم تا بتونم از بالا از اردوگاه عکس بگیرم این فرصت خوبی بود چون حدود 400متر از بقیه فاصله داشتم به هر حال رسیدیم من به معلم گفتم شما مهمون من گفت باشه آخر شب ما رفتیم تو چادر به سر دوزیپ در چادر هم قفل زدیم وآماده شدیم ساعت 1 صبح که مطمئن شدیم همه خوابن بعد شروع شد اول آقای احمدی از من لب گرفت بعد همه جارو لیسیدیم تامن به کون اون رسیدم کون من گشاد بود چون از سال اول راهنمایی تو کار سکس بودم حالا بگم کون اون خیلی تنگ بود به علاوه که من کیرم یه 2 سانتی از اون بزرگ تر بود وهمچنین کلفت تر با هر زحمتی که شد تو کریدم اما به هردو مون حال داد خلاصه صبح شد و به آقای احمدی زنگ زدن که باید بیای شهر واونم از اردو رفت خیلی ناراحت شدم اما وقتی همگی اومدیم بیرون من از تعجب شاخ در آوردم مدیرمون بایک شلوارک لی بسیار فاق کوتاه ظاهر شد منم معطل نکردم رفتم شلوارک پوشیدم تو اردو شلوارک مجاز بود حتی ناطممون هم داشت حالا بگذریم مدیر که من رو دید انگار چشماش روشن شد من ومدیر باید در اردو پیش هم بودیم چون دوربین مدرسه دست من بود ومن عکاس بودم بادستور مدیرمون پیش اون بودم آخر قبل از ناهار من ومدیر کنار هم نشسته بودیم که من به ناز کردن روناش مشغول شدم شلوارکش از زانوش کوتاه تر بود یعنی به زانوش نمیرسیدمن مشغول شدم از بالا وپایین ناز کردم وسطا به من گفت این جارو ناز نکن این…. حرفش را خورد وگفت همون جاخوبه من فهمیده بودم که مدیرمون میخواست من کیرش رو ناز کنم به اون گفتم آقای احمدی رفته شما مهمون من میشید گفت آره بعد از ناهار من میخواستم پشت چادرآتیش روشن کنم(مجاز بود در اردو)مدیر هم اونجابود چون یه شلوارک فاق کوتاه داشتو مثل مدیرمون هر وقت که خم میشدم کوکم از کونم دیده میشد داشتم آخرین چوب را از روی زمین بر میداشتم یک دفعه حس کردم که کونم خیسه رومو اونور کردم دیدم مدیر داره کونمو میلیسه خوشحال شدم چون به آرزو م رسیده بودم گفتم دوست داری یه حالی یهتون بدم وازتون یه حالی بگیرم گقت آره نقشه رو براش ت.ضیح دادم موافقت کرد گفتم کاندومم دارم گفت چه بهتر ساعت 1شب (مثل شب پیش)در را قفل کردم بعد لب گرفتیم من لباسای اون رو واون لباسای من رو در میاورد شرتارو در آوردیم بعد کاندوم رو بستیم من تو تاریکی بدن اون رو نمیدیدم هم رو بقل کردیم حس کردم بدنش زبره چراغ قوه ی موبایل رو روشن کردم دیدم بدنش پررر از مو حتی یه سفیدی روی شکم ،کون ،پشت وکیر ش دیده نمیشد پاهاش این طور نبود بهش گفتم کیرت رو سفت کن سفت که کرد شد بزرگ ترین کیری که تا یه حال دیدم سیاه وپر مو کیرم رو که دید گفت چه کوچکه مثل کیر آقای احمدی بهش گفتم مگه دیدی گفت در تربیت معلم باهم بودیم وسکس میکردیم کیرش روکردتو کونم این قدر درد گرفت که یه لحظه فکر کردم حتما بیهوش میشم اما نشدم موقعی که داشتم براش ساک میزدم کیرش میرفت تو حلقم این قدر بزرگ هر سه روز سکس کردیم الان من دانشجو هستم داستانم واقعی بودخداحافظنوشته سعید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *