ميخاستم ازسكس لذت بيشتري ببرم پس مدتهافكركردم چه كنم تا اينكه ترتيب سفري رو با خانمم سارا دادم قرار شد من و سارا براي چند روز بريم مشهد. خانم برادر همسرم پری وقتي شنيد گفت منم ميام همسرم نظر منو پرسيد گفتم مزاحمه حالمون گرفته ميشه. گفت يكاريش ميكنيم بالاخره اونم اومد رفتيم هتل لباس عوض كرديم رفتيم رستوران بعدش بازار. برگشتيم هتل بدجوري هوس كوس كرده بودم شروع كردم به شوخي با سارا كم كم لباس سكسي كه از بازار براش خريده بودمو تنش كرد چي شده بود ميشد تو نگاهش فهميد اونم ميخاد. لباس تنگ كوتاه ولخت بود كير من كه راست شده بود بماند آب از لب ولوچه پری نيز راه افتاده بود گفتم به به چي شدي آدمو به هوس ميندازي پری گفت واقعا فكر نميكردم اينقدر با حال باشي حس كردم پری تحريك شده تا سارا رفت چاي بياره بهش گفتم چيزه خوبيه نه؟گفت خوش به حالت گفتم من ميرم بيرون تو اگه دوست داري بهره برداري كن ولي برا منم نگه دار گفت باشه ولي بيرون نرو قايم شو وبه موقع بيا به سارا گفتم ميرم قدم بسارا اما تا رفت دستشويي رفتم زير تخت مخفي شدم.سارا كه ازدستشويي برگشت پری گفت تواين لباس خيلي سكسي شدي آدم هوس ميكنه باهات حال كنه سارا گفت آره ارسلانم حالي به حالي شده بود لباس با حاليه ميخاي امتحان كن. پری گفت باشه بزار كمك كنم دربياري اينو گفت رفت پشت سارا زيپ لباسو بكشه پايين زيپو كشيد پايين لباس رو كه از رو شونه سارا ميدادپايين شونه گردن وسينه هاشو نوازش كرد به سارا گفت چه سینه برجسته اي داري سارا گفت آخه الان تحريك شده تو هم كه اين لباسو بپوشي همينطور ميشه بعد لباس افتاد پايين پاي سارا پری دوباره دست به باسن سارا زد وگفت به به چي ساختي؟منم كيرم مست مست شده بود داشتم ميماليدمش سارا گفت بپوش ببينم. پری پوشيد سارا بهش گفت ديدي تو كه از من بهتر شدي ببين سينه هات چه افتاده بيرون جاي شوهرت خالي پری گفت واقعا چقدر هوس كردم بهش بدم اگه الان اينجابود چه حالي ميداد سارا گفت مگه چي ميشد پری گفت اگه الان شوهرت با تو تنها بود چي ميشد سارا گفت فعلا كه تو هستي نميشه زنداداشه گفت ميشه اما كيفش كم ميشه اگه بخاي خيلي كيف كني من راهشو بلدم ميخاي بهت ياد بدم سارا گفت آره ميخام بگو زنداداشه گفت ناراحت نميشي سارا گفت نه گفت قول ميدي سارا گفت اره زنداداشه گفت بذار من آمادت كنم اون موقع سكس كن سارا پرسيد چطور پری گفت باهات حرف ميسارا ماسازت ميدم تحريكت مي كنم اون موقع بهتر حال ميدي چطوره سارا گفت تاحالا امتحان نكردم به نظرت اين طوري بهتره پری گفت الان كه من وتو اينجاييم بيا امتحان كنيم سارا گفت باشه از كجا شروع كنيم پری گفت بيا لباسمودربيار سارا رفت سراغش زيپو كشيد پايين زنداداشه گفت لباسمو كه در مياري بدنمو بمال سارا مشغول شد اما پری گفت بپوش تا در آوردنو نشونت بدم سارا لباسو پوشيدگفت درش بيار ببينم پری رفت پشت سارا بهش چسبيدخودشو بهش ميمالوند دورگردنشو ميبوسيد وزيپو ميكشيد پايين زيپ كه رفت پايين با دستاش از سرشونه هاي سارا لباسو ميكشيد پايين وقتي به سينه هاي سارا رسيد حسابي ماليدشون ولباس افتاد زير پاي سارا بعد ساراو خم كرد طوري كه كون سارا قمبل شده بو شورتشو گشيد پايين كمي باسن وكونشو ماليد گفت خوبه سارا گفت خيلي حال ميده دارم مست ميشم بازم بلدي پری گفت آره ميخاي سارا گفت خيلي ميخام پری دست سارا گرفت برد رو تخت درازش كرد سينه هاشو ميمكيد با دستش كسشو ميماليد وميگفت خوبه سارا گفت محشره پری گفت ازاينم بيشتر ميخاي سارا گفت اره بلدي پری گفت الان يادت ميدم بعد شروع كرد به ليسيدن كوس سارا صداي نفسهاي سارا شنيده ميشد خيلي مست شده بود پری گفت حالا چي ميخاي سارا گفت كير ميخام ميخام كير كلفت بره تو كونم پری گفت اگه الان شوهرت بياد چي؟ سارا گفت كوس خواهرش بياد اونم كيف كنه من كم كم آماده ميشدم كه برم سارا گفت بزار بياد با هردومون حال كنه من ميخامت حالا نوبت منه بيا ميخام كوستو بخورم پری گفت بخور كه منم مست مستم ديگه سارا خم شده بود كونش هوا بود كس زنداداشه رو ميخورد پری به سارا گفت برو دستشويي ميخام يه چيز جديد انجام بدم سارا رفت دستشويي پری گفت برو ازلاي درنگاه كن يه ربع ديگه بيا من سريع رفتم سارا ازدستشويي برگشت گفت ميخاي چيكار كني خانم برادر گفت بيا يادت بدم انداختش رو تخت كونشو ليسيد وبا انگشتش باهاش بازي ميكرد سارا پرسيد ميخاي چيكاركني زنداداش گفت ميخام بكنم تو كونت دوست داري سارا گفت از خدامه با چي ميكني زنداداش گفت با انگشت سارا گفت يه چيز كلفتتر نداري خانم برادر گفت سوسيس خوبه سارا گفت عاليه زود باش بيار خانم برادر يه سوسيس آورد اول كرد تو كس سارا بعد كرد تو كونش همنطور كه باسوسيس ساراو ميگاييد گفت تو هم منو ميكني سارا گفت آره بيا بكنمت پری جاشو با سارا عوض كرد سارا سوسيسو كرد توكس پری وهي ضربه ميزد پری ميگفت مياي دو نفري به شوهرت بديم حالش خيلي بيشتره سارا گفت آره همين موقع من اومدم تو سارا تا منو ديد فورا دستمو گرفت انداخت رو تخت گفت ببين چه جور خانم داداشمو ميكنم پری گفت ارسلان تو نمياي منم از خدا خواسته لباسا رو در آوردم و مشغول شدم هميت طور كه سارا داشت پری رو ميكرد منم از پشت چسبيدم به سارا كيرم داشت ميتركيد سارا گفت بزار تو كونم ميخام كون بدم كونمو بكن اول تف بزن بعد بكن منم كيرمو خيس كردم گذاشتم در كونش هونقدر كونشو بهم ماليد كه همش رفت تو به سارا گفتم چطور همه كيرم رفت تو كونت گفت اخه خانم برادرم كونمو گشاد كرده بود گفتم يعني تو كون گشادي گفت اره گفتم كوست چي گفت صبر كن بعد به پری گفت بذار ارسلان بكنه تو كوسم منم سريع كيرمو گذاشتم تو كوسش وشروع كردم به گاييدن سارا گفت خانم برادر چرا بيكاري بكن تو كونم اونم سوسيسو برداشت شروع كرد نميدونيد چه حالي ميداد ميديدم سوسيس ميره تو كون سارا كير ميره تو كوسش درحالي كه داشتيم حال ميكرديم سارا گفت جون دلم ميخاست الان يه نفر ديگه هم بود ميذاشت تو دهنم گفتم مگه تو جنده لاشی اي گفت اره من جنده لاشی هم مگه نه خانم برادر اونم گفت اره جنده لاشی اي بعد سارا گفت حالا بايد دو نغري خانم داداشمو بكنيم كه اينقدر به من حال داد بلند شد پری رو انداخت رو تخت كوسشم ليسيد كير منو تف مالي كرد گذاشت رو كوس پری خودشم رفت رو دهانش نشست گفت كوسمو بخور درحاليكه كوس سارا خورده ميشد كوس زنداداشه گاييده ميشد سارا گفت خانم برادر بهتر از اينم بلدي پری گفت آره بلدم ميخاي؟ من وسارا گفتيم آره گفت باشه وقتي از سفر برگشتيم ترتيبشو ميدم.نوشته گرادی
0 views
Date: November 25, 2018