این خاطره که می خوام براتون تعریف کنم همش بر اساس حقیقته سال 78از خدمت سربازی ترخیص شدم خدمتم در تهران بود وقتی که از تهران اومدم ساعت5صبح رسیدم بهاصفهان مستقیم رفتم خونه خیلی خسته بودم رفتم تو یکی از اتاقها خوابیدم با صدای جاروبرقی از خواب بیدار شدم دیدم یک دختری حدود سن 24سال سبزه قد متوسط کون بیرون زده بدنش خیلی خوش اندام بود ولی قیافه زیاد خوشکلی نداشت از خواب بیدار شدم بهش سلام کردم یکم زیر چشمی بهش نگاه کردم او هم یک چیزهایی رو فهمیده بود چون که بار اول بود به روش نمی اورد خلاصه بعد از مدتی خیلی باهاش بر می خردم ولی فکر سکس در سرم نبود یک روز بعداظهر به من گفت منو می رسونی خونمون من هم از خدا خواسته سوار ماشینش کردم رفتیم طرف خونشون تو را دستشو گرفتم اول چیزی نگفت ولی کم کم شهوت وجودشو گرفت من هم کیرم سفت شده بود می خواست شلوارمو پاره کنه دستشو گذاشتم رو کیرم اول دستشو کشید ولی با اسرار من با اون دستهای لطیفش کیرمو گرفت چه حالی می داد به هر حال تو ماشین نمی شد کاری کرد کار ما تا همین جا تموم شد یک روز بعداظهر مادرم رفت خونه خواهرم من هم تنها ضمنن نگفتم که اسم پرستارمون لیلا بود لیلا هم کارش تموم شده بود می خواست بره خونشون من و لیلا تنها بودیم من رفتم تو حال دیدم داره مانتوشو می پوشه حواسش به من نبود من هم از پشت سرش بهش چسبیدم شروع کردم به مالیدن سینه هاش لیلا به من گفت کسی نیاد خونتون من هم که شهوتی شده بودم اصلا به حرفاش اهمیت نمی دادم صورتشو بر گردوندم لبمو گذاشتم رو لبش شروع کردمبه خوردن همزمان دستمو بردم زیر شورتش کس شو شروع کردم به مالیدن کسش خیس شده بودلیلا شروع به اخ واوف کردن به یک دفعه زانو زد جلوم کیرمو به طور وحشیانه بیرون اورد وشروع کرد به ساک زدن تا الان کسی اینطوری برام ساک نزده بود داشت ابم می اومد ازش خواستم لباسهاشو در بیاره وقتی که لباسهاشو در اورد عجب بدنی داشت شروع کردم به خوردن سینه هاش انداختمش روی تخت چنان کس شو خوردم که با دستاش سرمو به کسش فشار می داد چند دقیقه هم به حالت 69 شروع کردیم به حال کردن لیلا به من گفت صبر ندارم کسمو پاره کن من هم چون می دونستم دختره این کارو نکردم می ترسیدم دردسر بشه بهش گفتم بر گرد می خوام از کون بکنم بر گشت کونشو از هوا کرد جان عجب بچه کونی دوست داشتم کونشو بخورم اول سوراخ کونشو لیس زدم چقدر تمیز بود دوست داشتم سرمو بزارم لای قاچ کونش به سر کیرم کرم زدم واروم کردم توش بعد شروع کردم به تلمبه زدن اینقدر با حال حال میدادکه ابم اومد وهمشو ریختم تو کونش من از همان زمان بارها وبارها باهاش سکس کردم یک بار هم توی وان حموم کردمش به هر حال این خلاصه ای از سکس من با لیلا بود عذر خواهم که اگر نگارش خاطراتم عیب و ایراد داشت.نوشته علیرضا
0 views
Date: November 25, 2018