سکس بچه اصفونی

0 views
0%

اسم من حمید هست.از اصفهان هستم.جریان سکس من در تاریخ14390هستیک روز خونه بودم.یکی از دوستهام بهم زنگ زد.اسمش محمد هست.الوالوگفتم سلام خوبی؟بعد از کلی سلام و احوال پرسی بهم گفت که حمید امشب اعصابم خورده شراب داری بخوریم؟گفتم اره برادر تو جون بخواهگفت ساعت 7 میام خونتونتا ساعت 7 حمام رفتم و خودمو اماده کردم که برم بیرون و موهام رو اتو کشیدم و زدم بیرون(با محمد)یه خونه مجردی داریم.اونجا شراب انداختمجاتون خالی سیاه مست کردیم و رفتیم پیست ابشار.(پارک)نشسته بودیم و داشتیم کس و کون زنها رو نگاه میکردیم یه دفعه چشمم افتاد به یک دختردختر خوشکلی بودخوش استیلوسفیدافتادم دنبالش.تا بهش شماره تلفن دادم.اون روز گذشت من رفتم خونه و تا 2 روز بعد بهم زنگ نزد.2 روز بعد بهم زنگ زد و بعد از کلی چاپ لوسی و کس لیسی کیری باهاش قرار گذاشتم تا برم بیرونساعت 5 عصر بود که رفتم دنبالش 3 ساعتی با هم بودیم.اون همه چیز میگفت.ولی من اصلا تو این باغ ها نبودم.وفقط تو فکر بودم که چطور جورش کنم و ببرمش یه کون سیر ازش بکنمتا اینکه وقتی گذاشتمش دم خونشون(اطراف خونشون)یه بوسم کرد و رفت.شب بهش پیام دادم.گفتم خیلی شیطونی ها.گفت چرا؟گفتم منو بوسم کردی و فرار کردی؟منم بوس میخواستمگفت الهی دفعه بعد که دیدمت بهت میدم گفتم باشه.تا فردای اون روز 2باره باهاش رفتم بیرون و افتاب غروب کرده بود که یه جای تاریک تو راه خونشون وایسادم.خیلی خلوت و سوت و کور بود.سکوت عجیبی بین ما بود.خودش فهمید میخوام بوسش کنم.اومد کمربند ایمنی منو باز کرد و اومد تو بغلم.منم تا جایی که میشد لباشو خوردم.وای الان که یادم میوفته خداییش کیرم بلند میشه.یادم باشه فردا ببرمش.ههههههههههههههاونقدر لباشو خوردم که خودشو خیس کرده بود.راستش یه نگاه کردم اون فهمید که من متوجه شدم یک پاشو انداخت روی اون پاش که من متوجه نشم.این جریان گذشت تا روزی که گفتم با ماشین حال نمیده و گیر ارشاد میوفتیم.بریم باغ؟ترسید گفت نهگفتم بریم خونه یکی از دوستام؟(خونه مجردیمون)سریع گفتم تو با من میای نترس تا قبول کرد.با موتور بودم من جلو رفتم اونم پیاده پشت سر من میومد البته با فاصله.تا کسی تو محلمون متوجه نشه.اوردمش خونه.نشستیم.لب تاپو روشن کردم یه کم اهنگ گذاشتم.اونم یه کم کس و کس و شعر های همیشه گی رو گفت تا این که نمیدونم چی شد یواش یواش رفتم تو بغلش لباشو اونقدر خوردم که شرتم خیس خیس شده بود.شهوت زده بود تو چشمامپیش خودم گفتم من تو رو امروز میکنم.من خوابیده بودم اونم زیر بغلش روی شکم من بود طوری که صورتش روبروی صورت من بود.به خودم جرات دادم البته با ترس.یعنی من حواسم نیست.دستمو زدم به سینه هاش.بعد چند دقیقه مثلا بخوام جای خودمو عوض کنم.یه تکونی به خودم دادم و دستم انداختم روی سینه هاش.وبر نداشتم.دیدم چیزی نگفت.همین جوری که داشتم لباشو میخوردم سینه هاشو میمالیدم.بهد چند دقیقه دستمو برداشتم و بازیر گلوش بازی کردم.گفتم اگه راحت نیستی مانتو تو در بیار.اونم از خدا خواسته در اورد.یه تاپ پوشیده بود.سینه هاش متوسط بود.وای خدای من خیلی خوش استیل بود.2باره برگشت سرجاش و لب داد.منم از بالای تاپش کم کم دستمو بردم تو سینه هاش.سوتینش منو اذیت میکرد.یه دفعه خودش گفت میخوای بیا لختم کن.یه کم جا خوردم خودمو جمع کردم.گفت شوخی کردم بابا.ناراحت نشو بازش کنم؟من چیزی نگفتم دیدم خودش برگشت به کمر گفت بازش کن.بازش کردم و برگشت.وای خدای من وقتی تو بغلم بود انگار وسط ابرها بودم.خیلی حال میداد نسبت به سکس های قبلمکمرم درد گرفت یه کم بد جا بودم.گفتم اذیت میشم.گفت بیا جا عوضی گفتم باشه.خوابوندمش روی کمر و شروع کردم لب گرفتن.رفتم زیر گردنش شروع کردم گردنشو خوردن .نفسش تند شده بود.مثل یک بخاری حرارت پس میداد.تو همون حال گفت خوب ضعف ما رو میدونی هاخندم گرفت.گفتم کجاشو دیدیگوشوارهاشو در اوردم و شروع کردم به خوردن گوشش از بس شهوتش بالا بود ارضا شد.یه دفعه منو بغل کرد.خیلی محکم.وتنش شروع کرد به لرزیدن.یه چند لحظه ساکت شد.منم سینه هاشو بوس کردم.گفتم بزار ببینم چجوریه.تاپشو دادم بالا شروع کردم سینه ها شو خوردن.گفت حمید بسه میخوا م برم گفتم خودم میبرمت الان میریم.دوباره امپرش زد بالا.اه اهش در اومد.همه سینه و شکمشو خوردم.همینجوری دستو بردم روی شکمش و بردم پایین تا از روی نافش رفت پایین دستشو گذاشت روی دستم.گفتم چته؟گفت نه؟گفتم چرا؟گفت نه؟گفتم خوب چرا گفت حمید نه.گفتم دلیلشو بگو.گفت راستش…… یه کم روش نشد بگه.دستمو بردم سمت صورتش گفتم رک بگو.گفت راستش پریودم.گفتم خوب باشه فقط ببینمش.گفت نه.فهمیدم یه کاسه ای زیر بشقابه.دستاشو گرفتم و شوخی شوخی شلوارشو زورکی کشیدم پایین.شرتشو با یک انگشت کشیدم پایین.دیدم دهن سرویس پریود نیست.یه کم بهش نگاه کردم.چیزی نگفت.گفتم چرا دروغ گفتی؟چیزی نگفت.دستمو گذاشتم روی پاش وای چقدر نرم بود مثل پنبه بود.گفتم خدا به دادم برسه.گفت چرا؟گفتم من امشب باید برم شیطونی کنم(جق)میخواستم ببینم چی میگه.گفت نه نکن.گفتم نمیشه.گفت اگه قول بدی لا پایی حال کنی من میتونم کمکت کنم.منم از خدا خواسته.به شوخی گفتم نه من از جلو میخوام.وزدم زیر خنده.اونم خندش گرفتم.برگشت و گفت زود باش دیرم شده.گفتم اخه من هیچ چیز نداره.دست کرد تو کیفش یه کرم داد به من گفت زود باش.منظور من کاندوم بود ولی کرم دستمو گرفت.گفتم کیرم تو این شانس.(بدون کاندوم عادت ندارم)کرمو زدم سر کیرم وسرشو گذاشتم لای پاش.یه پنج دقیقه کردم.دیدم کارم نشد.کولر هم نبودوهوا گرم گرم.عرقم در اومده بود.یه چند ثانیه صبر کردم گفتم خوبه بکنم توش.یه کم خودمو عقب و جلو کردم.سرش گیر کرد دم سوراخ کونش.تا سرش رفت داخل گفت حمید چکار میکنی؟مراقب باشتا اومد به خودش بیاد کیر ما تا دسته جا بود.اونم جیق میزد درش بیار درش بیار جر خوردم.تا یه یک دقیقه ای جیق جیق کرد دیگه من داشت کارم میشد کیرمو کشیدم بیرون و همشو ریختم روی کمرش.گفت خیلی نامردی.گفتم ببخشید دست خودم نبود.تو دلم گفتم کس ننت.بعد هم 2 تا ایستک با هم خوردیم. خودمونو جمع و جور کردیم.اومدیم بیرون. تا یه جایی را جدا گانه اومدیم. بعد هم سوارش کردم رسوندمش خونشون.امیدوارم از داستان من خوشتون اومده باشه.باینوشته حمید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *