سکس تکرار نشدنی من با سام

0 views
0%

این داستان کاملا واقعی هست.اما به خاطر فاش نشدن هویت افراد مجبورم که تمامی اسامی-مکان ها و هر چیز دیگه رو تغییر بدماون روز رضا شوهر خواهرم ماشین منو گرفته بود و رفته بود اصفهان برای کارش و ماشین خودش رو داده بود دسته من که گذاشته بود برای فروش.ماشین من هیوندا و ماشین اون bmw .پنجشنبه بود و نزدیک عید و خیابان ها خیلی شلوغ بود و همه برای خرید عید در تکاپو بودند.صبح از خانه با یلدا زدم بیرون که بریم دور دور کم از این فرصت ها پیش میومد ماشین خوب دستم باشه باید کلی استفاده میکردم.اول رفتیم میلاد نور یه کم خرید کردیم و بعد تیراژه.تیراژه خیلی شلوغ بود اصلا جای پارک نبود اینقدر گشتیم تا تو یه کوچه یه جا پیدا کردیم.پارک کردم یلدا داشت با لب تاپ کار میکرد و برام اهنگ میریخت تا کارش تموم بشه پیاده بشیم.یه مرده خیلی بامزه هیکلی اومد دمه ماشین سلام کرد شمارشو داد گفت اسمش سام هست یلدا اخم کرده بود.اخه میگفت فکر کنم از یه پراید پیاده شد اما من شماره گرفتم اخه خیلی نمکی بود.پیاده شدیم رفتیم گشتامون رو زدیم من براش یه میس کال انداختم.اون روز با فرید یکی از بچه های دانشگاه قرار داشتیم با یلدا رفتم اونم با دوستش اومد.دم میدون صنعت پارک کردم با ماشین اونا که مورانو بود رفتیم لواسان سفره خانه شومینه جای خیلی خیلی قشنگیه حالا بماند اون جا چه قدر خندیدیم بگذریم از موضوع اصلی که سام دور میشیم.شبش زنگ زد.گفتم چند سالته گفت چند میخوره گفتم ٢٣-٢٤ گفت ٣٠ کپ کردم اصلا بهش نمیخورد صورتش خیلی baby بود.تو تجریش مغازه تزیناتی داشت داشت.گفت ماشین نداره نمیدونم یلدا از کجا دیده بود که از پراید پیاده شده منم رو ماشین پسرا حساسم بدم میاد ماشین نداشته باشه بخواد با ماشین من بیاد بیرون. با این که ازش خوشم اومده بود اما کمتر جوابشو دادم و اونم اصلا قرار نذاشت باهام تا این دو روز مونده بود به عید مادرم اینا رفته بودن بیرون حوصله ام سر رفته بود بهش اس.ام.اس دادام اونم خانم زد که بی معرفت کجایی تو دیگه جواب نمیدی نزدیکه دو ساعت باهم حرف زدیم اونم چون مادرم و برادرم اومدن قطع کردم.نمیدونم چرا اما با این که هنوز ندیده بودمش اما خیلی ازش خوشم اومده بود.خیلی قشنگ حرف میزد اروم میشدم باهاش میحرفیدم.کارمون این بود شب به شب با هم حرف میزدیم. دادشم و زنش عید رفتن دبی. منم موقعیت بیرون زیاد داشتم.یه روز رفتم تجریش اونم امد با ماشین باباش.رفتیم دور زدیم.بعد من رفتم خانه مادر بزرگم.بذار یه کم از خودمو بگم.اسم من ساغره ٢٢ سالمه دانشجوی it هستم قدم ١7 وزنم ٦٥ کیلو هستش.هیکل تو پر دارم کونم گندس رون های درشتی دارم سایز سینه هام هم ٧٥.پوستم سفیده.موهام تا دمه کمرمه و روشنش کردم. قیافه ام نمیگم خوشگلم اما پسر رو خوب جذب میکنم.صورتم گرده چشمای ریز اما تقریبا کشیده دارم.دماغم رو عمل کرم و کاملا عروسکیه گونه دارم.این از من.خلاصه من و سام با هم کلی فاب شدیم.و شب ها کارمون رسید به حرفهای سکسی اون از خودش تعریف میکرد من از سکس خودم خدا وکیلی تا حالا نشده کسی باهام سکس کنه نگه چه قدر خوب بود.خلاصه حرفه من و اون شد سکس تا این که سر کل کل قرارشو گذاشتیم.من خیلی دلم میخواست باهاش سکس کنم چون خیلی تعریف کرده بود و اونم همین طور.قرار توی خانه خالش بود.با پسر خالش بود قرار بود وقتی من میرم اون هم بره و فقط من و سام باشیم.یلدا میخواست بره پیشه دوست پسرش با هم از خانه امدیم بیرون دمه میدان نیاوران از هم جدا شدیم.خانه خالش بلوار اوشان بود بود قبلش رفته بودم حمام همه جا رو برق انداخته بودم لوسیون به بدنم زده بودم کلی رسیده بودم به خودم.زنگ رو زدم در رو باز کرد دیدم با یه شلوارکه یه رکابی هیکلشو انداخته بیرون اخه باشگاه میرفت خیلی گنده نبود اما خوش استیل بود بدنش تیکه ای بود.رفتم رو مبل نشستم پسر خاله دوستش هم بودن. با اونا هم سلام علیک کردم بعد یه ربع اونا رفتن سام گفت که مشروب میخوری برات بریزم گفتم خیلی کم رفتیم تو اشپز خانه دو تا پیک بیشتر نخوردم وقتی بغلش بوم انگولکش میکردم و اونم فقط میخندید نمیدونم چرا اما عاشق حرف زدنش بودم خیلی اروم میشدم از حرفاش.بعد چند تا پیک که خورد رفت دستشویی تا اماده بشه برای کار خودمون.من رفتم تو اتاق پسر خالش قبلش به سام گفته بودم که میخوام دیونه بشی بعد برم هی میگفت چه جوری منم اکه بدونی جیگرشو در اوردم.وقتی اومد تو اتاق یه ده دقیقه کنار هم دراز کشیدیم.سرم رو گذاشتم رو سینه هاش.بعد شروع کردیم از هم لب گرفتن اما خیلی اروم و رومانتیک.بعد من روش نیم خیز شدم طوری که بدنم کنارش بود اما سرم روش دستم رو بردم بالا سرش و اونم دستشو انداخت دور کمرم.بعد لب گرفتن حدود نیم ساعت رفتم رو گردنش از زیر لاله گوشش رو اروم با نوک زبونم لیس زدم اومدم تا زیر گلوش دوباره اومدم رو لباش بعد گفتم میخوام سوپرایزت کنم گفت چی رفتم روسریمو اوردم چشماشو دستاشو بستم گفتم اگه تکون بخوری تنبیهت میکنم گفت تورو خدا دیونه میشم این جوری گفتم هیچی نگو فقط حال کن لباسشو در اوردم.شروع کردم ازش لب گرفتن بعد اومدم رو گردنش با نوک زبونم فقط حسش میکردم وقتی روش بودم کیرشو حس میکردم داره اروم اروم بلند میشه گوشاشو میخوردم در گوشش ازش میپرسیدم چه حالی داره گفت داره دیونه میشه بذارم که دستاشو باز کنه گفتم نه الان وقتش نیست بعد گردنشو که خوردم اومدم رو سینه هاش. دوست دارم سینه مرد مو داشته باشه جذابیت داره اینم مو داشت از بالای سینه تا زیر نافشو لیس زدم حتی دست هم نکشیدم. گفت تورو خدا دستامو باز کن گفتم شرمنده گفت دارم دیونه میشم میخوام لمست کنم گفم نه عزیزم شرمنده چند بار از سینه تا زیر شیکم رفتم با زبون نوبت رسید به کیرش دیگه بلند شده بود از رو شلوار یه دست کشیدم روش اهش بلند شد با زبونم از رو شلوار میزدم روش اما بازم نخوردمش خواستم که دیونه تر بشه فقط چشماشو باز کردم که ببینه چی کار میکنم رو دو زانو ایستادم تاپمو در اوردم. اونم نگاه میکرد اما تو چشماش میگفت اگه دستام باز بشه میدونم با تو.شلوارشو اروم کشیدم پایین عین سنگ شده بود از زیر شورت دست کشیدم روش زبون بهش زدم اونم یه کم ناله میکرد اما من میخواستم که داد بزنه شورتشو در اوردم عین فنر از جاش پرید اروم با ناخنم کشیدم روش سینه هامو بردم طرف کیرش گذاشتم لای سینه هام تکونش میدادم اونم اه و ناله میکردسرشو بردم سمت دهنم کردمش تو دهنم اولش اروم خوردم اما بعدش سرعتم زیاد شد سام التماس میکرد دستاشو باز کنم میگفت میخوام تنتو بگیرم اما من گوش نمیکردم محو کیرش بودم چه مزه خوبی میداد تخماشو میکردم تو دهنم شاید نیم ساعت شد که براش خوردم اما عوضی خودشو نگه داشته بود که ارضا نشه هر کار کردم نیومد ابش (خودش بعدش میگفت که تا حالا اینقدر تلاش نکرده بودم که ابم نیاد) بعد رفتم روش سینه هامو بردم سمت دهنش خواست بخوره نذاشتم داشت دیونه میشد با یه نگاه ملتمسانه میگفت که بازم کن اما من باز نمیکردم گفت ساغر دعا کن دستای من باز نشه اشکتو در می ارم گفتم نمیتونی گفت بازم کن تا نشونت بدم نذاشتم حرفشو بزنه لبامو گذاشتم رو لباش و خوردم تو همون حین در گوشش اروم گفتم پسر خوبی باش یواش با تردید دستاشو خواستم که باز کنم میدونستم که روم حجوم میبره زورم که زیاد داشت. وقتی که دستاشو باز میکردم لبم رو لباش بود انگار از قفس ازاد شده منو بلند کرد از رو خودش انداخت رو تخت پاهاش رو گذاش کنارم شروع کرد ازم لب گرفتن گفت من دهنی از تو سرویس کنم دستای منو با دستاش گرفت زیر گردنمو لیس میزد میومد رو گوشام.دوباره میرفت زیر گلوم زبون خیلی داغی داشت با یه دستش سینم رو گرفته بود اروم میمالید از رو گلوم زبون کشید اومد رو وسط سینم با زبون دور سینم رو میخورد نوک سینم رو میکرد تو دهنش اروم گاز میگرفت همون طوری دستامو گرفته بود داشتم دیوونه میشدم میخواستم دستمو بکشم رو بدنش بد دستامو بست اما حرفی نزدم که نبند گفت روت رو کم میکنم قد بازی در میاری حرفی نمیزنی الان بگو که کم اوردی وگرنه ساغر بهت رحم نیکنم گفتم کاری نمیتونی بکنی گفت ساغر پررو بازی در نیار گغتم عددی نیستی خندیدم گفت میبینیم پاهاشو گذاشت کنارم اومد روم شروع کرد اروم ازم لب گرفتن همون لب برای ارضا شدن کافی بود چون واقعا خوشمزه بود و داغ اما من حشری تر از این حرفها بودم که بخوام با این چیزا ارضا بشم اومد رو سینه هام اول اروم میکرد تو دهنش در میاورد بعد گاز میگرفت حرکاتش تند تر شد انگار که حشری تر میشد اومد رو شکمم زبونشو میکرد تو نافم اروم دستشو گذاشت رو کسم از داغی دستش خیس شدم اما هوز ارضا نشده بودم هی میومد تا زیر شکمم دوباره میرفت رو سینه هام میخواست دقم بده بعد با دندوناش زیپ شلوارمو باز کرد از پام کشید پایین شلوارو (قبلا بهم گفته بود که اگه بوی کس بهش بخوره هیچی نمیتونه جلوش رو بگیره) چون خیلی حال کرده بودم کسم حسابی خیس شده بود واسه همین بوش بهش خورد گفت ساغر بدون دعوا خودت پاهاتو باز کن نذار به زور باز کنم (اخه پاهامو محکم بسته بودم میدونستم بخواد بخوره ول کن من نیست) گفتم نمیخوام گفت میدونم چی کار کنم اومد رو نافم شروع کرد با نوک زبون لیس زدن اروم طوری که دق بده میومد پایین به سمت کسم منم پاهام بسته بود اومد روی رون پام لیس میزد تا ساق پام میومد بالا حتی یه کم زور هم نزد تا پام رو باز کنم میخواست خودم کم بیارم و اوردم پاهامو باز کردم کلشو برد جلو از رو شرت بو کرد اروم انگشت کشید روش اه من در امد خوشش اومد چند بار این کارو تکرار کرد شورتمو زد کنار انگشتشو کشید وسطش یه زبون زد گفت چه طعمی داره شوررت رو از پام کشید پایین پاهامو باز کرد کلشو اورد جلو بو کرد زبونشو اروم کشید روش اه من در اومد این کارو چند بار تکرار کرد منم صدام بیشتر میرفت بالا اونم سرعتش رو زیاد کرده بود زبونشو میکرد تو سوراخ کسم در می اورد انگشتشو میکرد تو چوچولمو با زبون میمکید بعد گاز میگرفت دوباره کل کسم رو زبون میزد دوباره انگشتشو کرد تو کسم منم داد میزدم که بس کنه اما ول کن نبود با اب کسم سوراخ کونم رو خیس کرد گفتم از پشت نه گفت کاریش ندارم اینم بگم که نمیذاشت دستم رو ببرم پایین با اب کسم سوراخ کونم رو خیس کرد بعد زبون کشید روش از دم سوراخ کونم تا چوچولم رو زبون میزد یه انگشتو اروم کرد تو کونم درد داشت یه کم اما اونقدر تو حال بودم که هیچی نگفتم اروم انگشتشو تکون میداد در همون حال کسم رو لیس میزد بعد دو تا انگشتشو کرد تو کونم با اون یکی دستش چوچولم رو میمالید تا سه تا انگشت کرد تو کونم اون یکی دستشم کرد تو کسم سه تا انگشت وسطیش تو کسم بود اون یکی دستشم سه تا انگشت وسطیش تو کونم بود تکون میداد چوچولم رو کرد تو دهنش نزدیک ارضا شدنم بود بهش گفتم با شصتش چوچولم رو مالید و انگشت کرد تند تند.انگشتاشم میکرد تو کونم کسم با یه اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه بلند ارضا شدم افتادم اونم شروع کرد اب کسم رو لیس زدن یه کم که نفس تازه کردم خواست دوباره شروع کنه خوردن سریع پا شدم کنارش دراز کشیدم گفتم بکن تو گفت ااااااا فکر کردی حالا حالاها مونده تا کردن دیدم نه میخواد منو سرویس کنه شروع کردم ازش لب گرفتن با دست کیرشو مالوندن اخه یه کم خوابیده بود بعد چند دقیقه دوباره شد سنگ.یواش یواش اومدم روش سرش گول مالیدم ازش لب میگرفتم یه دفعه کیرشو کردم تو کسم اخ جون چه حالی داد اخم رفت هو اونم گفت ای ی ی ی شیطون یه کم صبر کردم شروع کردم بالا پایین کردن نمیدونی چه حالی میداد کیرش خیلی سفت و کلفت بود ازش لب میگرفتم در گوشش حرف میزدم میگفتم چه کیری داری اونم میگفت اون تو تنوره بعد تو همون حالت که اون خوابیده بود من روش پشت کردمو بالا پایین میکردم بعد منو بلند کرد انداخت رو تخت پشتمو کردم از پشت گذاشت جلو بعد 15 دقیقه خوابیدم اومد روم بهترین حالتی که دوست دارم پاهام دور کمرش انداختم دستم دور گردنش اول کیرش رو مالید و انگشت کرد رو کسم تا خیس بشم بعد اروم کرد تو منم گفتم جوووووون شروع کرد تلمبه زدن نزدیکه ارضا شدنش بود کیرش رو در اورد دوباره کرد تو چند بار این کارو کرد تا منم نزدیکه ارضا شدنم برسه بعد کرد تو سرعتشو زیاد کرد منم پاهامو سفت کردم دور کمرش تند تند میکرد من ارضا شدم باعش شد تو کسم داغ تر بشه و تنگ تر و اونم با پایان فشار ابشو ریخت تو کسم چقدر داغ بود ابش با داد زدنش اومد بیرون و جفتمون رو هم ولو شدیم از هم لب گرفتیم . . .نوشته‌ Secret

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *