سکس در اخلمد

0 views
0%

باسلام خدمت دوستان. محمد هستم 26 ساله ازمشهد. این خاطره مربوط میشه به پارسال همین موقع ها. من راننده دفتر یک کارخونه بودم که بعداز 1سال استخدام شدم تو قسمت فنی خود کارخونه. این ماجرا از اونجا شروع میشه که یه روز موقعی که هنوز استخدام کارخونه نشده بودم و هنوز راننده بودم به همراه پسر دایی پدرم که پسر قائم مقام شرکت هم بود برای تهیه مهر به یه مهر سازی که از دوستان بود رفتیم ولی چون ساعت 830 صبح بود بنده خدا هنوز مغازش باز نکرده بود گفتیم بریم یه دوری بزنیم تا باز کنه. رفتیم سمت پل آب وبرق از پل رد شدیم به سمت4راه پیروزی تا صبحونه پاچین بزنیم ولی از شانس ما سر صبحی پاچین آماده نداشت بیخیال شدیم گفتیم برگردیم ومنتظر بمونیم تا مهرسازی بازکنه. همین که از میدون 7تیر رد شدیم به سمت 4راه دانشجو که دیدیم تیکه مشتی کنار خیابون وایستاده و منتظره ماشینه یکم جلوتر ازش ترمز زدم واستادم هر چی بهش اشاره کردم اولش نیومد همین که حرکت کردم از تو آینه دیدم داره میاد سمت ماشین ولی چون اول پل جاده باریک میشد نمیشد دنده عقب بگیرم سوارش کنم بهش اشاره کردم که از زیر پل برمیگردم گاز چسبیدم برگشتم جلوش نگه داشتم که سریع سوار شد راه افتادیم. پسر دایی کسکشم ازش پرسید خانوم خوشگله کجا تشریف میبرن که جوابداد یه چک داره که بره خیابون نواب اطراف حرم نقدش کنه که من ازش پرسیدم چقد وقت دارین گفت بعد نقد کردن چک وقتش آ زاده ازش دوباره سوال کردم جسارتا شما شوهر که ندارین جواب داد نه مطلقه هستم با پدر مادرم زندگی میکنم با این حرفش تو کون جفتمون عروسی شد. تو مسیر به هرکی زنگ زدیم خونه خالی جور کنیم نشد که نشددست آخر دست به دامن پسرعمه کونیم شدم که گفت فقط میتونیم بریم اخلمد ما هم که دیگه حسابی تو کف بودیم گفتیم باشه میایم کلید خونه رو بگیرم ولی پسر خالم گفت بیلاخ به شرطی میدم که خودمم باشم قبول کردیم راه افتادیم به سمت نواب.چک نقد کرد اوکی داد راه افتادیم تو مسیر با شرکت تماس کرفتیم و5ساعت مرخصی ساعتی گرفتیم با پسر خاله هم تماس گرفتیم که بیا تو مسیر وقتی رسیدیم دیدیم کیر به دست منتظره. سریع راه افتادیم و130 طول کشید تا رسیدیم رفتیم تو قلیون چاق کردیم و آماده نبرد شدیم قرار شد نوبتی بریم تو. سنگ کاغذ قیچی کردیم که اول کی بره قرعه شد به نام پسر دایی بعدش پسر خاله منه کیر شانسم آخر خلاصه پسر دایی رفت 10 ذقیقه ای تموم کرد نوبت پسر خاله شد رفت تو کسکیش 20 دقیقه شد نیومد نیم ساعت شد نیومد که صدام درومد بعد 10 دقیقه اومد که دیگه نمتونست راه بره دیت آخر نوبت من کم شانس شد رفتم تو دیدیم دختره افتاده با کس گشادشدش سریع لخت شدم اومد برم ساک بزنه که چشم افتاد به کون قشنگش با خودم گفتم حالا که این 2تا لاشیا کسش به این روز انداختن باید از کون بکنمش شروع کردم به لیسیدن لاله گوشش وآروم بهش گفتم میخام ازکون بکنم بشدت مخلفت کرد ولی من تصمیم گرفته بودم واونم مجبور بود قبول کنه سینه هاش یکم مکیدم گفتم قنبل کنه کیرم خوب تف مالی کردم سرش گذاشتم یکم فشار دادم جیقش به هوا رفت دهانش به بالشت فشار دادم یه فشار دیگه به کیرم دادم تا نصفه رفت تو دیدم داره به زمین چنگ میندازه یواش یواش شروع کردم عقب جلو کردن که یه دفه با پایان قدرت فشار دادم که همه کیرم رفت تو داشت از درد گریه زاری میکرد شروع کردم به تلمبه زدن بعد 2دقیقه گریش بند اومده بود وچشاش بسته بود منم با قدرت پایان تلمبه میزدم کم کم داشت آبم میومد که سرعتمو بیشتر کردم آبمو با فشار تو کونش خالی کردم و کیرم کشیدم بیرون. طفلی وقتی میخاست بند شه راه بره لنگ میزد ذلم براش سوخت وازش معذرت خواهی کردم ولی جوابم نداد. 1ساعتی استراحت کردیم راه افتادیم به سمت مشهد. حسابی خسته بودیم و بیخیال شرکت شدیم. روزبعد هر چی بهش زنگ زدم گوشیش خاموش کرده بود و دیگه ندیدمش. مرسی که وقت گذاشتین دوستار شما محمد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *