سکس در باغ پسته

0 views
0%

سپیده هستم 22 ساله خاطره ای که میخوام بگم برمیگرده به دو سال پیش رفته بودیم رفسنجان.چون خاله هام و مادر بزرگم اونجا زندگی میکنند.3 تا خاله دارم که دیگه همشون داخل یه کوچه هستند. خاله بزرگم دو تا پسر داره امیر و بهنام(امیر17ساله)(بهنام10ساله)من هروقت میرفتم رفسنجان خونه مادر بزرگم میماندم.خیلی کم بیرون میرفتم چون خیلی آفتابش داغه پوستم را میسوزونه.من از امیر خیلی خوشم میاد چون نمک فامیله خیلی شیطونه من یه روز تو اتاق داشتم لباس عوض میکردم که یه دفعه دیدم یه نفر پشت پنجره داره نگاه میکنه زود کشیدم کنار دوباره نگاه کردم دیدم که یکی از پشت شبیه امیره فردای ان روز ازش پرسیدم با خنده گفت من بودم . میخاستم ببینم خالم چی ساخته من خیلی تحریک شده بودم گفتم میخوای بازم ببینی گفت آره گفتم اینجا که نمیشه بریم کجا گفت 1ساعت دیگه میام دنبالت گفتم باشه. یه وانت داشت اومد دنبالم منو برد تو باغشون اخه اینها باغ پسته داشتند. منو برد تو اتاقکی که برای استراحت بود گفت ببینم گفتم خودت انجام بده من تپش قلب گرفته بودم.اومد شلوارم را درآورد و به پاهام بوسه میزد منم رفته بودم تو فضا همبنطور میومد بالا مانتومو درآورد بقلم کرد گفت حالا تو برا منو در بیار منم شلوارشو درآوردم پیرهنشو درآوردم کیرشو براش یه خورده مالوندم منو خوابوند کف اتاق خوابید روم شروع کرد به لب گرفتن پستونم و لیسیدن و بوسیدن بدنم من به آه و ناله افتاده بودم اون روز خیلی سعی کرد منو راضی کنه که از کون منو بکنه منم نذاشتم افتاد به جون کسم آنقدر لیسید لیسید لیسید که من داشتم از حال میرفتم بی اختیار برگشتم گفتم بکن اونم از خدا خواسته توف زد و شروع کرد کیرش زیاد کلفت نبود من درست بود برای اولین بار از کون میدادم ولی خیلی دردم نگرفت حدود 10 دقیقه تلمبه زد آبش اومد که ریخت رو کمرم. الان حدود دو سال از این موضوع میگذره که ما با هم سکس داشتیم بعد اون قضیه 2 بار دیگه با هم سکس داشتیم چون ما سالی یک بار میریم شهرستان . خیلی لذت بخشه من که تصمیم ندارم ازدواج کنم ولی از یه طرف دیگه پرده ی نازنینمو باید یکی بزنه. تو این فکرم که ازدواج کنم بعد یه سال تلاق بگیرم که پرده ام دیگه نداشته باشم بتونم با همجور کیری حال کنم .نوشته سپیده

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *