سلام خدمت همه دوستان عزیز این اولین داستان من واسه سایت داستان سکسی کاملا واقعی با اسمهای مستعارمن توی سایت سکسی آویزون توی شهرمون معروف بودم واسه همین اکثر دخترا منو میشناختن شهر ما شهر کوچیکیه اکثرا همه هم دیگه رو میشناسن با دخترای زیادی طرح دوستی میریختم و داستانهای مختلفی بین هم سنو سالهای خودمون پیش میومد که همه میدونستن منم که دیگه خیلی با همه تیرییپ برداشته بودم دیگه همه میدونستن که کیم هی از این دختر میپریدم روی یه دختر دیگه این کارا باعث شد که یه دختری به اسم حدیث با من دوست بشه و همیشه اون اولاش به من میگفت که با این همه دختر دوست بودی تو آدم نمیشیو همش فکرت سکسه و و و و خیلی تو این حرفا بود منم که کم حوصله تا این حرفا رو شروع میکرد دیر جواب میدادم و کم محلی میکردم پیش خودم فکر میکردم که این دختر چقدر مثبت دیگه چقدر فابریکه تا اینکه توی دو هفته که باش اساماس بازی میکردم کم کم عکسای سکسی واسش میفرستادم و کم کم به حرفهای سکسی عادتش دادم که دیگه خودم متوجه شده بودم که کمتر گیر میده یه شب که داشتم عکس سکسی واسش میفرستادم یهو گفت که فردا خونمون کسی نیست بیا پیشم ببینمت من تا اون موقع از نزدیک ندیده بودمش اصلا حوصله قرار باهاش رو نداشتم از عکسای سایت سکسی آویزون و کامنتا و پستها با هم آشنا شده بودیم چندتا از دوستای دخترشم میشناختم باشونم راحت بودم تأیدم کرده بودن اینجوری با هم بودیم خلاصه گفت که بیا پیشم منم گفتم که اگه اومدم نمیتونم آروم بشینم که اونم تنها گفت مثلا میخوای چیکار کنی ( اینا همش تو واتساپ یا وایبر اتفاق میافتاد اکثرا اونجا چت میکردیم ) منم واسش یه عکس ساک فرستادم گفتم مثلا این گفت ای خوشم نمیاد چندش گفتم باید بخوری عاشقش میشی تو که نخوردی الکی نگو ای یه نیم ساعت با هم چت کردیم تا راضی شد اگه برم پیشش واسم ساک بزنه اولش گفتم چه راحت قبول کرد حتما داده قبلا واسه من ادا تنگا رو در میاره بد گفتم شایدم چون میدونه من با بقیه چجوریمو اینا نمیخواسته از دسم بده )) یکم اینجا خودمم دسته بالا گرفتم روز موعود فرا رسید من آدرسو بلد بودم قرار ساعت ۹ صبح بود خیلی بد موقع سخت بود واسم زود بیدار شدن چون تا دیروقت بیدار بودم همیشه دیگه هرجور بود ساعت ۸۳۰ بیدار شدم یه اسپری زدم به سر کیرم حرکت کردم اونجا که رسیدم کوچشون واقعا خیلی خلوت بود خودشم بم گفته بود ولی دیگه وقتی دیدم پرنده هم پرّ نمیزد اونجا باور کردم درو واسم باز گذاشتو رفتم تو خونه دیدمش پشت در وایساده بود از عکسش خیلی بهتر بود من سریع رفتم تو خونه اون وایساد درو بست قفل کرد اومد دره خوده خونهام قفل کرد سلام علیک کردیمو رفت تو آشپزخونه با آب پرتغال برگشت تعارف کرد برداشتم یه قلپ خوردم گذاشتمش روی میز یکم با فاصله نشسته بود نگاش کردم یه تاپه دو بنده یه شلوار جین آبی با صندل پاشنه دار بش گفتم بیا نزدیک چرا میترسی دسمو انداختم دوره کمرش که بیارمش نزدیک حرف بزنم یکم باش که دیدم پدر از چشاش حشرو خماری میباره چشاشو که دیدم دیگه برنامه حرفو کنسل کردم لبمو بردم نزدیک گردنش یکم گردنشو بوس کردمو لبمو کشیدم روی گردنش که دیدم خودشو در اختیارم گذاشت اصلا حرفی نمیزد بش گفتم میشه بریم تو اتاق اینجا تو پذیرایی خیلی نور هست که بدون حرف بلند شد رفت سمت اتاقش منم گفتم که دستشویی کجاست میخواستم برم اسپری رو بشورم نشونم داد اون رفت تو اتاق منم دستشویی کیرمو در اوردم آب زدم بش خوب شستمش که اسپری پاک بشه بد مزه نباشه اومدم بیرون رفتم توی اتاق ایستاده بود دستشو گرفتم خوابوندمش روی تخت بازم اصلا حرفی نمیزد لبو گرفتم ازش دست روی بدنش میکشیدم تاپشو دادم بالا سوتین قرمز زنونه پوشیده بود با اینکه سنش زیاد نبود ۲۰ سالش بود ولی سته خوشگلی داشت دادم بالا سوتینو شروع کردم به خوردن سینهاش مزه خاصی نداشت نوکشونم معمولی بود اصلا بم حال نمیداد خوردن سینهاش وقتی داشتم میخوردم همش ذهنم مشغوله کیر خودم بود واسه رفع تکلیفی داشتم سینهاشو میخوردم که یهو چشمم خورد به دستمال کاغذی و وازلین کنار تخت اونم تو حس بود سرشو داده بود عقب چشما بسته حال میکرد واسه خودش دیگه اینجا گفتم عجب خری هستی تو که تا الان نفهمیدی این خیلی داده که اینجور وازلین ردیف کرده دست از خوردن کشیدمو بش گفتم بیا کیرمو بخور دیگه قاطی کرده بودم کاملا میخواستم بترکونمش اصلا حرفم نمیزد هرچیم میگفتم گوش میداد واسه همین خیلی دیگه اعتماد به نفس گرفته بودم خوابیدم روی کمر روی تخت شلوارمو تا زانو داد پایین شرتمم داد پایین کیرم خواب خواب بود اسپری خیلی تاثیر داشت اصلا بلندم نشده بود گرفت تو دسش گفت بلد نیستم گفتم بذار دهنت یاد میگیری کسکش ادا در میورد واسم منم به روش نمیاوردم گذاشت تو دهنش شروع کرد خوردن آروم آروم کیرم بلند شد دیگه خوب گرفته بود تو دست میخورد بی تاب بودم دست انداختم کونشو کشیدم سمت خودم دسمو از پشت کردم تو گفت قرارمون این نبود گفتم بخور کسکش اینو که گفتم یکم ترسید از حرکتش چهرش همهچیش میتونستم بفهمم با لمبههای کونش ور میرفتم یکم که گذاشت اونم مشغوله ساک زدن بود بازم طاقت نیاوردم شلوارشو به سختی کشیدم پایین کونش جلوم بود دیگه شلوارشم تا رون دادم پایین کسشو دیدم یه نمای زیبا از کوسش تپل یه خط نازک وسطش یه انگشت کشیدم لایه کوسش که از پشت معلوم بود یکم تکون خورد ولی خودشو سرگرم ساک کرده بود هیچی نمیگفت فقط صدا توف مالیش با کیرم میومد منم که اسپری زده بودم خیالم راحت کیرم در اختیارش بود شروع کردم کونشو باز کردن چه سوراخ کون خوبی داشت یکم قهوهای بود در سوراخش ولی تمیز تمیز بود هی کونشو باز میکردم چنگ میزدم کسشو میمالیدم آروم تا به زور دسمو خم کردم وازلینو اوردم بالا انگشتامو پر کردم زدم دم سوراخ کونش میدونستم اپن نیست یه حسی کاملا بم میگفت که با پایان خرابیش اپن نیس اگه هم باشه ارزش ریسکو کس کردن نداره انگشتامو پره وازلین کردم زدم دم سوراخ کونش و آروم میمالیدم در سوراخش یهو گفت چرا آبت نمیاد گفتم با ساک نمیاد یکم دیگه بخور میارمش بعد آروم باز با سوراخ کونش ور میرفتم تا یک انگشت فرستادم آروم تو که دیدم به به یک انگشت راحت رفت آروم سر حوصله دوتاش کردم یکم تکون میخورد دیگه بش گفتم بشین لبه تخت زانو بزن خودم ایستادم جلوش شلوارمو کامل در اوردم کیرمو کردم دهنش خودمم خم شدم زانو زده بود انگوشتمو به کونش رسوندم میکردم دوتا انگشتامو تو کونشو عقب جلو تند تند میکردم دیگه حشری شده بودم محکم زدم روی کونش که گفت آخ نزن گفتم اگه جیک زدی خودت میدونی بخور کسکش باز اینجا ترسو بش دادم چند ثانیه بد محکم زدم روی کونش هیچی نگفت دیگه منم محکم دو دست لمبهشو وا میکردم چنگ میزدم خوب دید میزدم و محکم میزدم روشون گاهی تند گاهی آروم دیگه هم وقت داشتم هم یه کسی که هرچی میگفتم گوش میداد با خیال راحت و آرامش میخواستم همه کار کنم موهاشو گرفتم دهنشو محکم میمالیدم روی تخمم بش گفتم دهنتو باز کن دوتا تخممو چپوندم تو دهنش محکم که فشارش میدادم خیلی حال میداد صورتشو بالا پایین میکردم میمالیدم روی کیرم بد گفتم زبونتو در بیار با کیرم میزدم روی زبونش تو سوپر همیشه میدیدم دوست داشتم انجام بدم )) بد با کیرم میزدم روی صورتش پره توف شده بود کیرمو میمالیدم روی صورتش دیگه خستم شد از ساک برش گردوندم همون لبه تخت شلوارشم تا روی زانو پایین اومده بود لبه تخت داگ استایل گذاشتمش کمرشو کامل دادم پایین سوراخ کونش کامل باز شده بود جلوم کسشم همینطور ولی کوسش جمو جور بود یه خط بود فقط وازلینا روی کونش پر بود در سوراخش انگشت کشیدم وازلین جمع کردم زدم سر کیرم با دو دست بش گفتم کونتو باز کن دوتا دستشو گذشتم روی کونش بش گفتم با پایان وجود بازش کن همینکارو میکرد که سوراخش کامل باز میشد منم ایستاده بودم سر کیرمو آروم لایه چاک کونش بالا پایین میکردم خیلی منظره خوبی بود ولی خون سردیمو حفظ کرده بودم که هرکاری دلم میخواد آروم انجام بدم خوب لایه چاک کونش میکشیدم سر کیرمو میذاشتم روی سوراخ کونش یه فشار کوچیک میدادم باز آروم میکشیدم روش یا اینکه یه توف از بالا همینجور که سر کیرم روی سوراخ کونش بود انداختم که قشنگ پخش شد روی سر کیرمو در سوراخش با وازلین که قاطی شد خیلی لیز شده بود داشتم حال میکردم دیگه کم کم سر کیرمو کردم داخل هیچی نگفت یه پامو گذشتم لبه تخت آروم عقب جلو میکردم با هر فشار یه مقدار بیشتر میفرستادم داخل که دیگه صداش کم کم در اومد میگفت ای ای ای اصلا اهمیت نمیدادم سوراخش معلوم بود زیاد داده از بالا همینجور که نصف کیرم داخل بود عقب جلو میکردم یه توف انداختم روی بدنه ی کیرم که آماده باشه نصف دیگه راحت بره خوب بیرونه کیرمو تفی کردم کم کم کامل رفت تو دیگه شروع کردم تلمبه زدن وای که چقدر خوب بود دوست نداشتم اصلا اون لحظه تموم بشه محکم تا ته میکردم داخل و تا سر کیرم میکشیدم عقبو از دوباره میکردم داخل بهترین تلمبه های زندگیمو داشتم میزدم با اینکه راحت کیرم رفت داخل ولی خیلی تنگ بود کونش شدیدا داشت حال میداد به کیرم که بعده پنج دقیقه کامل رفتم روی تخت اونم کشیدم وسط تخت ولی همونجور مونده بود من با دوتا پام ایستاده خم شده بودم روی کونش و تلمبه میزدم دقیقا مثل سوپرا که دوست داشتم خیلی سختم بود زود خسته میشدم ولی دوست داشتم همه کار بکنم دیگه چه تلمبه هایی میزدم کامل کیرمو میکشیدم عقب و با پایان فشار میکردم داخل زانو زدم داگ استایل دسمو انداختم دمه پهلوهاش محکم گرفتمش با پایان وجودو قدرت میکشیدمش جلو عقب خودمم هم زمان جلو عقب میکردم که به کونش که میخوردم موج میزد لمبهاش صداش در اومد دیگه جیغ میزد با هر ضربه که بش میزدم میگفت چرا نمیاد گفتم داره میاد ولی الکی گفتم چون اصلا نشونی از اومدن آب نبود اسپری خوب کیرمو بی حس کرده بود لذت میبردم شقم بود ولی اصلا نشونی از اومدن آب نبود خلاصه برش گردوندم پاشو انداختم روی کتفم کردم تو خیلی راحت کیرمو میبلعید سوراخش کشیدمش تا لبه تخت ایستادم کج شده بودم روش چنان با فشار میدادم تو کونش خیلی خوب بود سینهاشو چنگ زدم سیلی میزدم روی سینهاش همش آهو ناله و جیغ میزد با سیلیم فقط جیغ میزد یکم کشیدم خودمو عقب پاشو با دست گرفتم بالا خوب نگاه سورخشو رفت و آمده کیرم میکردم با یک دست دوتا پاشو گرفتم با اون دستم محکم زدم روی کونش شروع کردم زدن روی کونش خیلی بم حال میداد دیگه کیرم داشت میترکید حس کردم لحظهٔ اومدن آب نزدیکه پاشو قفل کرده بودم تو سینم رونشو فشار میدادم و محکم با تمومه سرعت میکردم خیلی سریع شاید سریعترین تلمبهٔ زندگیم بود چشمو بسته بودم خیسه عرق بودم ازم چکه میکرد عرق رونشو چنگ زده بودم فقط تمرکزم روی آبم بود که بیاد که یهو دیدم داره میاد تا ته فشار دادم داخل کونش ته ته کونشو حس میکردم همینجور که آبم پمپ میشد بیرون منم فشار میدادم تو کونش آبمو ته ته کونش خاله کردم یک دقیقه کیرمو داخل نگاه داشتم افتاده بودم روش بد کشیدم آروم آروم بیرون رفتم مستقیم تو دستشویی کیرمو شستم آب زدم صورتم خودمو خشک کردم اومدم بیرون دیدم داره آبا که از کونش میاد بیرون پاک میکنه شروع کردم لباس پوشیدن بش گفتم یه لیوان آب بیار لخت رفت اورد سریع لیوان ابو خوردم بش گفتم بپوش دیگه عجله داشتم فقط میخواستم برم با اینکه خیلی حال کرده بودم ولی دوست داشتم هرچه زودتر برم بیرون از اون خونه درو باز کرد و همه چیو چک کرد من رفتم همش تو راه خونه به این فکر میکردم که عجب سکسی بود چقدر الان آرامش دارم داستان اولین سکس اینجا تموم شد دو بار دیگه شدیدتر از قبل کردمش که دیگه بعدش بم نداد اگه دیدم استقبال خوب بود حتما بعدی ها و داستانهای سکسیمو مینویسم واستون ))نوشته محمدرضا
0 views
Date: January 21, 2022