سلام عزیزان شمافکرکنیداسمم شنایاست 21سالمه این قضیه واسه هفته پیشه ازمشخصات خودمم اینوبدونیدکه قدبلندی ندارم مثل بیشتردخترای ایرونی و بارنگ پوستی سفیدو اندامی کاملا برجسته به نحوی که خیلی جلب توجه میکنه و بعضی وقتا اذیتم میکنه چون دختری نیستم که بخوام کسی دنبالم بیادچند وقته تصمیم گرفتم باسن و سینه هامو کوچیک کنم امیدوارم موفق بشم بگذریم با شاهرخ چند سالیه که دوست شدم بین خودمون بمونه خیلی اذیتم میکنه و عاشقش نیستم ولی چاره ای جز بودن باهاش ندارم بیخیال تو کلاسای رانندگی باهاش آشنا شدم مرده بدی نیست ولی دیوونست و میدونم که عاشق منه و منم وانمود میکنم که دوسش دارم بازیگر خوبی هستم اصلا بیخیال همه این چیزا ولی تو سکس منو به اوج میرسونه و منم واسش کم نمیزارم اولین تماسمون چندماه بعداز آشناییمون بود که یه جورایی ناخواسته بود و ازم اجازه نگرفت تابستون بود و خیلی هوای افتضاحی بود نگه داشتو دوتابستنی گرفت تا خنک بشیم بستنی من خیلی پربود داشتم سرشو میخوردم که گفت بستنیت داره میریزه به این بهونه سرشو آوردجلو تابستنیمو بخوره که یه دفعه دست انداخت پشت گردنمو لبمو بوسید خیلی ازدستش عصبانی شدم و بستنی رو هم انداختم دور ازون قضیه دوسالی میگذره میرم سر داستان هفته پیش اینو بگم که بعد از یکسال از آشناییمون قبول کردم سکس کنیم و الان تقریبا حرفه ای شدم چون این ترم دیگه دانشگاه نمیرم و فارغ التحصیل شدم بیرون بودنم به مدت طولانی ممکن نیست سه شنبه شب بود که شاهرخ شب اس دادو گفت که فردا برادرش نیست و خونشون خالیه قبول کردم و صبح رفتم حموم وحسابی تمیز کردم و موهامو با شامپوی مخصوصم شستم که حسابی مستش کنم موهام لخت و خیلی بلنده میخواستم کوتاه کنم که شاهرخ یه برنامه ای سرم درآورد که به گوه خوردن افتادمو پشیمون شدم ساعت ده جلوپاساز قائم قرار داشتیم اومد از حق نگذرم خیلی خوشگله قیافه ای کاملا ایرونی قدبلندچارشونه و صورتی گندمی و زیبا عاشق چالیم که گوشه لبش میوفته همیشه میگه از دختر که زیادقدش بلندباشه خوشم نمیاد تورو دوس دارم که تو بغلم جا میشی رسیدیم خونه رفتیم تو فرصت نداد کیفمو روزمین بذارم که محکم بغلم کرد لباشو گذاشت رو لبام خیلی دلتنگ بود دوماهی میشدکه سکس نداشتیم به خاطر امتحاناوکنکور ارشد من انقد فشارم داد که بازوهام درد گرفت دیگه ولم نمیکرد همونجوری خوابوندم روزمین شالمو درآورد گل سرمو بازکرد شالمو که بازکرد گردن سفیدمو دید یه جون بلندی گفتو شروع کرد به خوردن و لیسیدنش گفتم بزار پاشم آماده بشم که به خودش اومدو گفت ببخشید به رنگ مشکی علاقه زیادی دارم ست مشکی پوشیده بودم چشم ازم برنمیداشت منم با عشوه های مخصوص خودم داشتم لباسامو آروم درمیاوردم منتظر بود که برم سمتش یکم شوخ هستم فکرنکنید بداخلاقمارو راحتی نشسته بودو دستاشو بازکرده بود که بشینم تو بغلش همیشه لباساشو من درمیارم خودش اینطوردوس داره بهش گفتم خودت بیا بغلم کن اومدسمتم که گفتم بزار منم لختت کنم بلوزشو از تنش درآوردموسرمو گذاشتم رو سینش آخ که چقدر داغ بوددستمو گذاشتم روسینشو اندامشو بادستم نقاشی کردم پهلوهاشوکه لمس کردم محکم به بغلش فشارم دادرفتم سراغ شلوارش زیپشو کشیدم پایینو ازرو شرتش کیرشو بوس کردم بدجوری راست شده بودگفت دیگه بسه دیوونم کردی بلندم کردو برد تواتاق ازش خواستم بریم توپذیرایی چون دوس نداشتم تو اتاق خانم داداشش سکس کنیم خوابوندم رو راحتی ازلبام شروع کرد چقد خوب لبامو میخورد وقتی زبونمومیخورد داشتم دیوونه میشدم همه بدنش روم بود و کیرش که خیلی سفت بود چسبیده بود رو کسم گردنمو لیس میزدومیبوسیدرسید به سینه هام چسبوندشون به هم اول گازش گرفت که جیغم دراومد خیلی محکم گرفتبعدنوکشونو آروم لیس میزد داشت دیوونم میکردکردتودهنشو حسابی خوردش همیشه بعد از سکس چندجای بدنم کبود میشه انقدرکه میخورتشونهمینطورکه داشت سینمو میخورد دستمو بردم تو شرتشو کیرشو گرفتم دستمو مالیدمشمیخواست شرتمو دربیاره که نذاشتم و خواستم که کیرشو اول بخورم گفت باشه نفسم از روم بلندشدونشستشرتشو درآوردمو اول تخماشو لیس زدم بعد همه جای کیرشو زبونمو دور سرش میچرخوندموسرشومیکردم تودهنم و میمکیدمش همه کیرشو کردم تو دهنمو حسابی ساک زدم آی آیش دراومده بودو میگفت مرسی عشقم شاهرخ فدای چشات بشه میمیرم برات عاشق کیرخوردنتم وقتی می خوردم سینه هامو میمالیدکسمو ازرو شرت میمالید خسته شدمو نشستم توبغلش گونه هامو میبوسیدولبامو شرتمودرآورد وقتی کسمو دید دیگه تو حال خودش نبود یه کس تپل و سفید خط کسمو لیس میزد زبونشو کرد لای کسم که حسابی پاهام بیحال شد کسم حسابی خیس بود واصلا بدش نمیومد آخ وقتی چوچولومو لیس میزدچطور آی آیم دراومده بودزبونشو از بالای کسم میکشید تاپایینش دوس داشت کسمو از پشت بخوره خم شدمو دوباره شروع کرد سوراخ کونمو لیس میزد تا گشادش کنه بعد زبونشو میکشید تا کسم داشتم دیوونه میشدم آخ چوچولومو گرفت تو دهنشو میمکیدش سوراخ کونم خیلی تنگه و تا حالا موفق نشده بکندش چون خیلی عاشقه نمیتونه درد کشیدنمو تحمل کنه ایندفعه حسابی گشادش کرده بود کیرشو گذاشت رو سوراخمو آروم فشار داد سرش رفت وای داشتم از درد میمردم بلاخره تحمل کردم تا بکنه و حسرت به دل نمونه داشتم زمینو چنگ میزدم از درد ولی گفتم که توجه نکنه و بکنه دلش نیومد و تاته نکرد کیرش خیلی کلفته و بزرگ هردوتامون دیرارضامیشیم 5دقیقه ای تلمبه زد تا آبش اومد و درآوردکیرشو ریخت رو سینه هام و کنارم خوابید هردوتامون ازنفس افتادیم درد کونم آروم نمیشد نمیتونستم ازجام بلندبشم شاهرخ وضعیت منو که دید ناراحت شدکلی معذرت خواهی کردوهمه جامو بوسیدسوراخ کونمم آروم میمالید تا بهتربشهبعدش زنگ زدو غذاواسمون آوردنو انقدمنوخندوندکه درد یادم رفت امیدوارم که بتونم عاشقش بشم چون میخواد عیدبیاد خواستگاری و اگه قبول نکنم خدامیدونه چی میشه . ببخشید اگه ناشیانه بود دفعه اولم بود فقط خواهشا فحش ندین تا راه بیوفتمو داستانای قشنگ تری براتون بگم.نوشته shenaya
0 views
Date: November 25, 2018