سکس منو خواهر خانم در دبی

0 views
0%

سلام این یه خاطره کاملا واقعی هستمن برای کار زیاد دبی میرم و از طرف کارفرما میتونم لیست افراد مورد نیازم رو بدم تا اونها بتونن با من بیان تو فروردین 91 قرار شد برم اما اونجا به کسی نیاز نداشتم بیاد و برای همین گفتم اسم خواهر زنمو رد کنم ، در نتیجه به خانوادش گفتم و بعد از رضایت اونها مقدمات سفر آماده شد اینم بگم که من 30 و خواهر خانمم 22 سالشه خلاصه شرایط جور شد و ما عازم سفر شدیم و از اونجاییکه ما باهم راحت بودیم در مورد همه مسایل تو راه با هم صحبت کردیم از قبیل مشروب و سیگارو دیسکو و ….. که من متوجه شدم بدش نمیاد همرو تجربه کنه خلاصه رسیدیم دبی و من اونو بردم تو فری شاپ فرودگاه و از اونجا مشروب و سیگار تهیه کردیم و رفتیم هتل 3 روز اول من از صبح تا عصر تو کارخونه مشغول انجام امور محوله خودم بودم و فقط شبها لیلا رو میدیدم اونم میرفتیم یه چرخی تو بازارا میزدیم و خرید میکردیم و برمیگشتیم تو هتل برای خواب . باید اینم بگم که من هیچوقت فکر سکس با اون از تو ذهنمم نمیگذشت تا اینکه کارهای من تموم شد و تازه انگار اقامت تفریحی من شروع شده بوی صبح روز چهارم بردمش دبی مال اونجا متوجه شدم دنبال شورت و سوتین میگرده که منم راغب شدم کمکش کنم و بعد از خرید چند دست شورت و سوتین بهش گفتم اگه میخوای بریم دریا و یا والدی بادی باید یه مایو هم تهیه کنی چیزی نگفت اما دیدم داره دنبالش میگرده تا اینکه یکی انتخاب کرد و نظرمو خواست منم دیدم یتیکست و از روی شیطونی گفتم پارک آبی فکر نمیکنم بزارن یه تیکی بپوشی پس دو تیکه بردار اونم خجالت کشید اما در نهایت خرید .روز بعد رفتیم مارینا پچ و اونجا رفتیم تو آب از اونجاییکه قدم بلندتر بود رفتم جلوتر اما لیلا عقب بود دیدم چندتا پسر روسی نزدیکشن و اونم همونجا ایستاده و شنا نمیکنه پس گفتم میای جلو گفت اره رفتم اوردمش جلوتر تا جاییکه نوک پاش به زمین میرسیدو از اونجا به بعد بقاش کردم در همون حین یکم شهوتی هم شدم در نتیجه سعی میکردم هی دستم بخوره به کونش و همینطور هم میشد اما از اعتراض خبری نبود منهم یکم دل و جیگرم بیشتر شد .روز بعد هم رفتیم پارک ابی و بعد از کلی تفریح و. شوخی و یکمم ور رفتن با لیلا که باید بگم خیلی هم بهم خوش گذشت برگشتیم هتل برای شب بلیط کنسرت ساوش قمیشی و آرش داشتیم در نتیجه تصمیم گرفتیم یکم مشروب بخوریم خلاصه شروع کردیم به خوردن و البته چون لیلا اولین بارش بود چندتا پیک اول خیلی طولانی گذشت اما هرچی جولوتر رفتیم لیلا بیشتر و راحتر و منم کمترو کمتر میخوردم تا اینکه رفتین کنسرت اونجت هم طبق معمول خیلی شلوغ بود و تیکت ما هم برای ردیف سوم بود اما از صندلی خبری نبود و مجبور بودیم ایستاده تماشا کنیم منم چون شلوغ بود پشت لیلا ایستادم و دستمو دورش انداختم حالا سیاوش کم اما زمان آرش هیجان به اوج رسید و جمعیت هی بالا و پایین میپریدن منم دیدم خیلی شلوغه ولیلا هم که اثر مشروبش به اوج رسیده بود از پشت کاملا چسبیدم به کون لیلا و بیخیال کنسرت شدم وای اولین بارم بود چه کون خوش استیل و گرمی داشت تقریبا 35 دقیقه لیلا بالا و پایین پرید هی کونش با کیر من اصابت میکرد و مالیده میشد تا در نهایت از اوج شهوت آب من کاملا آمد و البته لیلا هم فهمید اما بروی خودش نیاورد . تو راه برگشت و توتاکسی لیلا اینقدر مست و خسته بود که من هرچی رونهاشو مالیدم نفهمید منم جرات کردمو مسیر دستمو به سمت کسش کشوندم و تا رسیدم به کسش دیدم کاملا خیسه و شروع کردم به اروم مالیدن اون تا رسیدیم هتل از تاکسی پیاده شدیم و رفتیم بالا لیلا تو راهرو تلو تلو میخورد تا رسیدیم به اتاق که خیلی هم گرم بود منم خودمو زدم به مستس اول تیشرتم و در اوردم بعدشم شلوار اونم خواست تیشرتشو دربیاره تا سوتینشو باز کنه راحت تر باشه من رفتم دستشویی و یکم اونجا ایستادم و شورت خودم رو با اب کاملا خیس کردم و یهو امدم بیرون وای چی میدیدم لیلا لخت لخت شده بود تا شورت و سوتینشو عوض کنه که با دیدن من فقط تونست بشینه رد تخت و دستهاشو بذاره رو سینه هاش و بگه چرا اومدی که منم گفتم حالم خوب نیست و شورتو خیس کردم که بهش نشون دادم گفت از تو ساک بردار برو منم برداشتم اما نرفتم و همونجا شورتمو پایین کشیدم و اون فقط گفت پوف منم برای همین برگشتم و با کیر شق شدم جلوش ایستادم دیگه هیچی نمیفهمیدم چند بار با کیرم زدم تو صورتش چون رو تخت نشسته بود اونم فقط چشمهاشو بسته بود تا اینکه طاقت نیاورد و کیرم کرد تودهنش اینقدر برام ساک زد که دهنش کف کرد منم خودمو انداختم روش که سریع دمر شد کیرمو گذاشتم لای پاش یکم بازی کردم بعد یه تف زدم گذاشتم دم کونش وای چقدر تنگ بود داشت از در کیرم دیوونه میشد اون در کشید و درد کشید اما من حال کردم تا ابم امد و ریختم تو کونش و افتادم کنارش یکم گذشت گفتم بیا بریم حمام تا مستی از سرمون بپره رفتیم تو وا حمام نشسته بودیم که منو صدا زد و گفت ازت یه چیزی میخوام منم کنجکاو شدم و گفتم خوب بگو گفت خجالت میکشم گفتم یه نیگا به خودمون بنداز خجالت نکش که گفت من بازم میخوام منم گفتم چشم خلاصه تو همون حمام دوباره از کون حسابی کردمش با اینتفاوت که الان اون خیلی بیشتر حال میکرد .از فردا کار ما همین بود روزها میرفتیم گشتن مثل فراری پارک ، بازار ابن بطوطه ، صحرا و … ولی هر شب مست میرفتیم پرشین نایت کلی میرقصیدیمو مست میکردیم و میامدیم هتل تا زودتر سکس کنیم و همدیگرو ماساژ بدیم . تا اینکه این 8 روز تموم شد و برگشتیم الانم لیلا پیشمه و دوتایی این خاطره رو براتون نوشتیم .ببخشید اگه طولانی بود .نوشته‌ داریوش

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *