سکس من و دوست خانم داداشمسلام من مهردادم 27 ساله.داستان از جای شروع شد که قرار شد من با برادرم و زنش سه تایی بریم محمودآبادمن و خانم برادرم خیلی با هم راحتیم و از بیشتر کارام خبر داره.تو ماشین داشت با برادرم حرف می زد که دوشتشم قراره بوده بیاد .من سریع ازش آمار گرفتم .گفت 26 سالشه 1سالم هست طلاق گرفته.من از خوشحالی داشتم بال میزدم چون استاد زدن مخ خانوم های مطلقه هستم.ظهر بود که رسیدیم ویلا .من هم رفتم سراغ سگهام بازی کردن باهاشون .عصر شد که زنگ ویلا خورد منم رفتم دم در وایییییییییییییی چی دیدم یه باربی با موهای بلوند گفتم بفرمائید که گفت من فلانیم و خانم داداشمم اومد دم درو سلام و احوال پرسی.در پارکینگ باز کردم ماشینش و اورد داخل.شب شد و یکم روم به روش باز شد برادرم بساط مشروب و ردیف کرد.خوردیم زدیم رقصیدیم کلی حال کردیم .شام هم خوردیم و برادرم رفت خوابید خانم داداشمم یکم نشست و اونم رفت خوابید همه مست بودن ولی من یه جوری خوردم که حواسم به همه چیز بود.حالا من و آنا تنها بودیم گفت برم لباسامو عوض کنم. رفت وقتی برگشت چشام داشت میزد بیرون.یه تاپ پوشیده بود که سینهاش داشت میترکید و یه شلوارک جذب. 2نخ سیگار روشن کردم و دادم بحش و اونم گفت به جا بود میچسبه کلا هوای شمال و دوست دارم منم گفتم عالیه آدم یه جوری میشه.بی مقدمه ازش پرسیدم آنا چرا طلاق گرفتی ؟گفت نمی تونم بگم.منم سریع گفتم خودم فهمیدم.گفت اگه راست میگی به منم بگو.مست بود چشماش شهلای شهلا انگار منتظر بود من شروع کنم. گفتم خوب ارضات نمی کرده؟زد زیره خنده و حالت چشماش عوض شد .گفت ازکجا فهمیدی.منو میگی کلی ذوق کردم من فقط به خواطر هدفم پروندم و گرفت. بهش گفتم خوب دیگه حالا.سرش و گذلشت رو پای من و سیگارشو میکشید منم که راست کرده بودم براش .دستم و یواش بردم سمت کپلش یه کم ماساژ دادم دیدم هیچی نمیگه …گفتم چند وقته طلاق گرفتی ؟گفت نزدیکه یک ساله.تو این حرفا بودیم که گفت حالم بده و دارم بالا میارم سیگاره کاره خودش و کرد رفت دستشویی و منم باهاش تا پشت در رفتم داشت تگری میزد گفتم درو باز کن رنگش پریده بوددست و صورتش و شستمو بردمش رو تخت خوابوندمش تاپش خیس شده بود تاپش و درآوردم سینهای سفیدش داشت از سوتینش میزد بیرون.گفت سردمه واقعا یخ کرده بود منمم با پرویی رفتم از پشت بقلش کردم و پتورو انداختم رومون…تو همون حالت گفت چقدر داغی دوست دارم بم گفت لباساتو درار منم در کسری از ثانیه لخت شدم فقط شورتم پام بود…از پشت چسبیم بهش که یه دفه دستشو از پشت کرد تو شورتم و کیرم و مالید و انگشت کرد منم سریع دستمو بردم سمت کسشو از روی شلوارکش مالیدم حشری شده بود گفت میخوام….منم لباساشو درآوردم شورتشم خودش دراوردو شورته منم دراورد کیرم راست راست شده بود خودمم باورم نمی شدکسی که یه نیم روز باهاش آشنا شدم پیشش خوابیدم.بهش گفتم برام بخور کیرم و تا ته کرد تو دهنشو تخمامو میمالید ید تخمامو کرد تو دهنشو میک زد گفت دیگه طاقت ندارم کیر میخوام 1 ساله سکس نکردم منم دیدم کس تمیزی داره دل و زدم به دریا بدون کاندوم (البته کاندومم نداشتم)سر کیرمو گذاشتم رو کسش میخواستم بیشتر حشری بشه یه چند دقیقه گذشت و گفت بکن دیگه دارم میمیرم منم آروم کردم تا ته توش وای کسش تنگ تنگ بود داغ شروع کردم تلمبه زدن آروم تلمبه میزدم گه گاهیم کیرم و تو کسش نگه میداشتم که ملوم بود حال میکنه بعد پوزیشنم و عوض کردم از پشت چسبیدم بهش زیر دستم شل و سفت شد ملوم بود ارضا شده منم در حالی که میکردم با دستم چوچولش و میمالیدم داشت آبم میومد یه کم تندتر زدم و آبم و ریختم رو کمرش افتادم تو بقلشو از حال رفتم که دیدم داره کیرم و میماله خیلی لذت برده بود دیگه 4 صبح بود که خوابیدیم صبح روز بعد برادرم و خانم برادرم فهمیده بودن داستان چیه.دیگه رومون کاملا باز شده بود ….از اون وقت به بعد هرچند ماهی یه قرار میزاریم خونه داداشمینا تو اکباتان و در کمال آرامش سکس میکنیم …….با تشکر این داستان در خرداد سال 90 برام اتفاق افتادنوشته مهرداد
0 views
Date: November 25, 2018