سلام اسم من مجید این خاطره که میخوام بگم واقعی هستش منو ببخشید نوشتن بلد نیستم برا همین نمیتونم طولانیش کنم. من مجید 26 سالمه قدم 187 وزنم 102 سبزه هستم و خیلی هم حشری این خاطره بر میگرده به یکسال قبل یکی از دوستام زنگ زد به من گفت یه دختره زنگ میزنه مزاحمش میشه و چون میترسه از دوستایه نامزدش باشه دارن امتحانش میکنن شمارشو داد به من که ببینم کیه منم شماره رو گرفتم زنگ زدم روزایه اول اصلا بهم را نداد چند روز که گذشت من هی زنگ میزدم جواب نمیداد ولی من از رو نمیرفتم تا یه بار که زنگ زدم هرچی از دهنش در اومد بارم کرد ولی من زدم به شوخی تا اینکه خندید و گفت منو از رو بردی. از اون روز باهم رابطه داشتیم و من از حرفاش فهمیدم که دوست خانم رفیقمه ولی به روی خودم نیوردم . به دوستمم چیزی نگفتم که نکنه بگه دیگه زنگ نزنم خلاصه من هرچی میگفتم بیا بیرون قبول نمیکرد. یه روز که داشتم باهاش حرف میزدم دیدم طرز صحبت کردنش عوض شده صداش شهوت داره حرفهایه سکسی میزنه یهو گفت یه چیز بگم گفتم بگو گفت من یه بار ازدواج کردمو تازه 25الی26 روزه صیغه طلاقمونو خوندن و برا اینکه گناهه تا 3ماه بعد طلاق با کسی باشه نمیاد باهام بیرون منم که دنبال موقعیت بودم گفتم گناهش گردن من بیا بریم بیرون با هزار زحمت راضیش کردم اومد دفعه اول با دوستاش اومد و منم برا جلب اعتماد بردمش سفره خونه حتی دستشم نگرفتم تا اعتماد کرد بهم دفعه بعد من بهش گفتم من موتور دارم اونم گفت عاشقه موتور سواریه مخصوصا که zxباشه اخه ما موتور فروشی داریم سوارش کردم تو راه که داشتیم میرفیم سمت دربند کفتم من یه چیز خونه جا گذاشتم و از اونجا که میدونستم خونه خالیه بردمش دمه خونه تعارف کردم بیاد تو گفت نه تا الانم همین قدر گناه بستمونه میام تو گناها بیشتر میشه منم از این حرفش فهمیدم ته دلش راضیه ولی از گناهشم میترسه که باز شروع کردم زبون ریختن واخرشم گفتم گناهش با من اومد تو تا رسیدیم تو خونه روسریشو از سرش برداشتم گفت چکار میکنی که سریع یه لبم ازش گرفتم گفت مجید گناهه گفتم گناهش گردن من خوابوندمش رو زمین و شروع کردم به لب گرفتن با دستامم کسشو میمالدم دیدم حشری شده دکمه مانتوشو باز کردم زیرش فقط یه سوتین بسته بود سینه هاشو در اوردم و شروع کردم به خوردن بعد لباسای خودمو کامل در اوردم کیرمو دادم دستش گفتم برام ساک بزن اونم شروع کرد به خوردن کیرم منم به زور دستمو میرسوندم به سوراخ کونشو میمالیدم بعد گفتم بسته میخوام بکنم تو کست خوابید رو زمینو کردم توش وااااااااااااااااااااااااااای چقدر داغ بود و لیز حال کردم منم نامردی نکردم شروع کردم محکم تلمبه زدن دیدم ارضا شد بازم زدم دومین بار که ارضا شد گفتم منم ارضا کن من کونتم میخوام بکنم گفت نه من حتی به مردم هم کون ندادم ولی من اینقدر گفتم تا قبول کرد ولی گفت کلاهکشو بیشتر نکنی تو گفتم باشه برگشت زو به شکم خوابیدو منم کیرمو با توف خیس کردمو زوری هرطوری بود کله کیره مبارکو جا کردم نالش بلند شد میگفت در بیار گفتم 2دقیقه صبر کن الان ابم میاد یواش یواش تلمبه میزدم ولی چون کونش تنگ بود خیلی زود داشتم ارضا میشدم گفتم ابم داره میاد دوست دارم بریزم دهنت گفت باشه تا دیدم داره ابم میاد در اوردم کله کیرمو کردم دهنش ابمو ریختم تو دهنش سریع رفت دستشوئی خالیش کرد بعد باهم یه ربع دراز کشیدیم دوباره هم کردمش و رفتیم بیرون بعد از اون روز 2ماه باهم رفاقت کردیم که پایان قرارامون تو خونه وسکس بود بعدم اون دوباره شوهر کرد ورفت ببخشید طولانی شد واگر غلط املایی داشتم شرمنده .نوشته مجید
0 views
Date: November 25, 2018