سکس پارتی یا بکن بکن
سلام این داستان مال زمانیه که کیر داشتم اما الان نه زمانی که زن صحاب کارم از آمریکا برگشت بعد از دوماه شوهرش فوت کرد وه همه کاره شرکت شدیه زن که مادش جنده بوده و خودشم حرومزاده خب اولین روز بردگیم نسترن اوم خونه و من کارگر خونه بودم منو صدا کردم اون موقع هیکلم کوچیک بود واون بدنسازصدام کرد وگفت تخم حروم زانو بزن گفتم چرا که یه لگد محکم زد تو دلم که وقت بود بمیرم همون موقع لباس هامو دآوردو یه قلاده انداقت گردنم و گفت تو برده منی که گفتم نیستم بایه کمر بند افتاد به جونم وعین سگ منو زد منم که فهمیدم شوخی نداره افتادم به پاش قلادمو کشید وبرد تو اتاق گفت پاهامو لیس بزن منم شروع کردم به لیس زدن اول از شصتش وبعد کلش خودشم پفک میخوردکه یه تف پفکی گنده انداخت رو زمین ووادارم کرد بخورمش گفت همه جامو لیس بزن سروع کردم به لیس زدن که یکدفعه دندونم خورد به سینش و زخمی شد افتاد به جونم باکمر بند و گاز گرفتن طور من زد که بیهوش سدم وقتی بیدار شدم روتخت منو بسته بود دبدم یه زن دیگه روسرمه فهمیدم دهانم هیچ حسی نداره اون زنه دندان پزشک بود و همه دندان هامو کشید وقتی کارش تموم شد ورفت خودش اومد ومنو برد تو دستشویی بست خودشم کارم رید تا صبح بوی مدفوعش دیوانم کرد صبح گفت بشورش وقتی شستمش گفت یه لگد محکم زد بهم وگفت کسمو لیس بزن کسش پر مو بود حال به هم زن یه چند دقیق خوردمش که شاشید و همشو کرد تو دهنم واز خونه رفت بیرون وقتی برگشت جلوش زانو زدم وکفشهاشو بوسیدم یه سگ گنده با خودش آورده بودمنو حالت دو کون بست رو تخت ویه شمع کوچیک گذاشت زیر کیرم یه کم وازلین به کونم زد وبه سگه گفت بکنش سگه هم بایه کبر گوشتی بزرگ افتاد بیه جونم خودشو مالی و وقتی که ارضا شد شورتشو کرد تو دهنم یه مایه غلیض بد بو چسبناک رو شورتش بود وای خدا درد سوختن کیرم وگشاد شدن کونم وحشدناک بود اومد شرتشو درآورد فکر کردم تموم شد ولی روش شاشید ودوباره کرد تو دهنم شکنجه که تموم شد بازم کرد و کونشو گذاشت رو دهنم خون کیرم و کونم خیلی زیاد بود بعد کیرمو بست و گفت گرسنت نیست گفتم چرا رفت یه ظرف خالی آورد گفت میخام بهت سوپ بدم تو ظرفه رید و روش هم شاشید گفت بخور چنتا تف هم کرد توش حالم به هم خورد گفتم نمیخورم که باشو گذاشت رو کیرم و دوباره خونش اومد دادم به هوا رفت شروع کردم به خودن مدفوعش همشو خوردم بعد از این چون بوکسر هم بود آوبزانم کرد و شروع کرد به مشت زدن عین کیسه بوکس طوری زد که ریدم به خودم مدفوعم آبکی بود و کل پاهامو گرفت وقتی اینو دید خندید ورفت فرداش که خودمو شستم گفت همینجا بایسا ورفت تو آشپزخانه غذای حاضر بود که یکم ریکا کردم توش وقتی برگشت گفت کونمو بخوروشروع کرد به غدا خوردن یه ۲۰ دقیقه بعد اضهال گرفت ر رید به خودش بوی ریدنش همه جارو گرفت وقتی برگشت شروع کرد به زدن زخم کیرمو باز کرد وروش نمک پاشید وای خدا طوری دادمیزدم که نگو کیرم داش میسوخت اونم هی امیزد و فحش میدا شکنجه که تموم شد گفت میخواستی منو بکوشی توله سگ زنگ زد به یه زن که اسمش میترا بود اومد و دو تایی شاشیدن روم بعد بردنم تو زیرزمین اونجا یه صندلی چوبی قدیمی بود بستنم روش خودشونم لخت بودن نسترن یه دستگاهی آوردمال برق بود وصلم کرد به برق جلو چشمام سیاه شد وگفتم الا میترکم بعد رفت یه دهن بندآورد ودهنمو بست یه چوب قصابی هم آوردن با یه چاقو خیلی ترسیدم چوبو گذاشتن زیر کیرم اول یه آمپول بی حس کننده زدن به کیرم وبعدش…………. بعدش نسترن چاخو رو برداشت وعیت خیار شروع کرد یه بریدن کیرم پوستش بازشد و خون فواره میکشید اونم هی میخندید قفل کردم بعد از چند دقیقه کیرم کاملا جدا شد و تو دستای خونی نسترن بود میترا هم کیرمو باندپیچی کرد کیرمو جلوم هی نکان میداد بیهوش شدم وقتی به هوس اومدم نگاه کردم که دیدم به جای کیر یه کم باند خونی بود نسترن اومد نو اتاق بایه سینی که گفت برات غذا آوردم شرو کردم به خوردن خوشمزه بود وقتی تموم شد گفتم کیرم کجاس گفت کیرتو که خوردی گوشتی که تو سوپ بود کیر خودت بود بتور نکردم تا فیلم خرد کردن کیرم رو نشونم داد که کرد تو غذا دوباره بالا آوردم اونم لایه خندا بزرگ از اتاق خارج شد.