سلام به همه دوستان خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم برمیگرده به پارسال تابستون ودرضمن از این جور سکس ها زیاد داشتم از خودم تعریف نمیکنم چون درکل عادت ندارم میزارم بقیه درموردم نظر بدن ولی یه چیزو میگم چون به داستان ربط داره من شاهین یه پسر سی ساله هستم و خب به قول دوستان جذابیت خاصی دارم که نشده جایی یا پارتی یا مهمونی دعوت بشم که نظر دختری بهم نبوده باشهعروسی پسر خالم بود تابستون پارسال خلاصه ساعت بین هشت تا نه شب بود من با خانواده باماشین وارد قسمت پارکینگ شدیم خانواده رفتن داخل عروسی و من موندم که یه چند تا خرت و پرت که باخودم آورده بودمو توصندوق دربیارم ببرم داخل پسرعمم «رامین»اومدسمتم همون داماد گفت کجایی؟بچه ها لنگ تو هستن برو مشروب پشت ماشین منه «ماشین عروس»ببرو به بچه ها بده خودتم خاستی باهاشون بخور خلاصه بچه های فامیل جمع شدیم دور چندتا میزو من مشروبارو پخش کردم بین چندتا میز وخودمم ساقی یه میزشدمو شروع کردیم بچه ها یکی یکی مست شدنو رفتن مجلسو گرم کردن موندم خودم که دوباره رامین اومدو گفت دعوتی زیاده و گارسون کم نمیگم گارسونی کن ولی برو بالا سر گارسونا و هواست بهشون باشه درکل ما بچه های فامیل درجه یک تو عروسیامون کمک داماد میکنیم هرجور شده شبش خراب نشه که گفتم بروخیالت راحت.راافتادم طرف گارسونا وکمکشون مهمونارومیشموردمو آمار میزارو میدادم برا پذیرایی میوه ها کم نیومدو خوشکل به همه سرویس داده شد رسید نوبت غذا که اونم همینجور البته اینم بگم ازخودمم سیر پذیرایی میکردمو یه شیشه مشروبم یه کنار گذاشته بودمو گاهی میرفتم یه گیلاس ازش میزدمو دوباره میومدم پیش آشپزاوگارسونا در همین حین مستی متوجه شدم که یکی از گارسونا یه یه خانوم سی ساله باپوست سفید هیکلی گوشتی ویه کون گوشتی وسینه هشتادوپنج بدجور تونخمه منم دیدم بدتیکه ای نیست خودموبهش نزدیک کردم اسمشو سوال کردم بهم گفت ولی متاسفانه از دست الکل فراموشی گرفتم یادم نیست اسمش چی بود درکل برامم مهم نبود اصل چیز دیگه ای بود ولی حالا اسمشو میزارم مریم از اینجا گفتاری مینویسمسلام خوبی انگار خیلی چشمات چسب داره مریمخخخخخ نه عزیزم چسب دیدم اونم چه چسبی ول کن نیستمنمیشه اصل بدیمریممریم هستممنشاهین خوشبختممریمشاهین کسی تا حالا بهت گفته چهره جذابی داریمننظرلطفتونه ممنونمنمتاهلی«چون برام مهمه وبازن شوهر دارنمیشم حتی اگه مست پاتیل باشم»مریم نه طلاق گرفتم خوبه؟مننه چراخوب باشه متاسف شدم برات مریمدوست ندارم کسی برام دلسوزی کنه از پس خودم برمیام مردم آدم آشغالی بودمنببخشیداگه ناراحت شدی منظوری نداشتم مریمنه عزیزم چرا ناراحت بشم بگذریم غذا گیرت اومد خوردی؟منخخخخ مگه با این همه که چشمت به این چسب بود ندیدی چقدر گوشت خالی خوردم دیگه جاندارم مریمخخخخخ متوجه شدم همه گوشتاروکرده بودی مزه مشروب خب من چیزی نخوردم مهموناهم که همه غذاشونو خوردن اجازه هست من براخودم غذا بردارم منچرا اجازه میگیری حقته برداربزار من برات بردارمیه بشقاب برداشتم کلی مرغ وکباب گذاشتم کمی هم برنج با دسرو ونوشابه وغیره تویه سینی دادم دستش گفتم هرجا راحتی برو بشین مریمخخخخب تونمیای؟منآخه من سیرممریمخب با من بیا تنها نباشم من امشب تازه اومدم سراین کار با گارسونای دیگه جور نیستم منباشه پس توجلو برو من پشت سرت میام جلوفامیلام نبینن زشته مریمباشه عزیزمراه افتاد رفت طرف تالار« اینو بگم محوطه باغ یه قسمتش تالار بودیه قسمتش باغ هردوجاش جای مجلس گرفتن داشت وقتی باغ واجاره بکنی هم میتونی تو تالار عروسیتو بگیری هم تو قسمت باغش ولی چون تابستون بودو گرم رامین قسمت باغ مجلس گرفته بود ولی میزهای آشپز وگارسونا که وسایل پذیرایی روش بود درس دم در تالار بود ماهم پشت میز دم در ورودی تالار ایستاده بودیم یعنی ورودی تالار کنارمون بودمریم باسینی غذا رفت داخل تالار منم دودقیقه بعدش پشت سرش رفتم داخل درب ورودی تا وسط تالار نور چراغهای باغ روشنش کرده بودالبته کم نور به وسط تالار که رسیدم تاریک بود چون از تالار استفاده نشده بود چراغهاش خاموش بود دوروبرونگاه کردم خیلیم مست بودم خورده بودم به تاریکی چشمام دودومیرفت که یک لحضه مریم یخموگرفت کشیدم یه گوشه ولبشو گذاشت رولبمو باولع لبمو مک میزدگاهی هم یه دندون ریز از لبم میگرفت که منم نفهمیدم چطورشد رفتم تویه حس مستیو شهوت قرق شدم همینجوری که لبامو میخورد ومنم باهاش همکاری میکردم دست انداخت دور سرم منم دست انداختم دورکمرش وزبونمو تو دهنش میچرخوندمو اونم زبونمو مثل قحطی زده ها مک میزد جوری که زبونم از ریشه داشت کنده میشد بعد پنج دقیقه سرم ازشدت مستی گیج رفت که از ترس اینکه حالم بدنشه از خودم جداش کردمو گفتم چته؟ کشتی منو گه اونم گفت دارم میمیرم از سرشب نتونستم چشم ازت بردارم گفتم خب اینجا جاش نیست گفت اگه اخراجمم کنن امشب از تونمیگذرم چندثانیه مکس کردم وبه چشماش نگاه کردم لامصب بدن خوش فرم گوشتیش وصورتو چشمای درشتش هیبنوتیزمم کرددوبار بغلش کردمو شرو کردم به خوردن لبش که اونم با آه ناله لبامو مک میزد یواش یواش حلش دادم یه سمت که مثل یه اتاق پرو گوشه دیوار با پرده درست کرده بودن «فکر کنم برا وقتی مجلس تو تالاره زنا اونجا لباس تعویض میکنن» خلاصه بردمش پشت پرده همون اتاق پرو وهمینجوری لبامون به هم قفل بود که گفتم آماده ای هنوزه ح آخرونگفتم جلو پام زانو زد کمربندمو باز کرد شلوارمو داد پایین از روشرت کیرمو سفت گرفتو فشار دادویه آآآآآههههه کشیدو چندتا بوس به سرش زدو شرتمو کشید پایین کیرم مثل فنر زدبیرون گرفتش تودستشو سرشو کردتو دهنش باوجودی که خیلی با ولع و وحشی برام ساک میزدولی نصفشو بیشتر نمیتونست بخوره که اونم جبرانش از تخمام تا کله کیرمو مثل تشنه ها زبون میکشیدوگاهی هم یه جوووووون میگفتو باز لیسوساک که دیدم چقدر وحشیه ومنم عاشق سکس وحشی بلندش کردمو گفتم بسه جنده لاشی خانوم دستتو بزن به دیوار دستشو زدبه دیوار شلوارو شرتشو باهم کشیدم پایین بهش گفتم جنده لاشی خانوم قمبل کن که میخام پارت کنم گفت عزیز باشه جرم بده ولی من تنگمو کیر توهم کلفت اولش یواش بعد منو بکش گفتم جنده لاشی من کارمو بلدم توفقط خودتو بسپار به من کیرمو چندبار من بهش میگم مدل مقلویسی کشیدم لای کوسش که با آب کسش خیس بشه که طاقت نیاورد گفت بسه بکن تو که منم نامردی نکردم بایه فشار بیست سانت کیرو تو کسش جادادم البته کیر منو کس اون خیس خیس بود واگرنه من نامردنبود م قول بهش داده بودم اولش یواش خب مستم بودم طاقت نیاوردم خلاصه وقتی کیرم رفت داخل حس کردم داره کسش از هم جدامیشه اومد دادبزنه که دستمو گذاشتم دم دهنش صداش کم شد یه کم صبر کردم درگوشش گفتم شرمنده شددیگه ولی من یه وحشی هستم بهتر از این نمیتونم اونم گفت عیب نداره منم وحشی دوست دارم یه کم دردگرفت ولی ارزششو داره جردادی ولی ادامه بده کسوکونمو یکی کن با این حرفش حشری تر شدم از شدت مستیو شهوت سرم داشت گیج میرفت ولی جلو خودمو گرفتمو دوتاسینه شو ازپشت تو دستام گرفتمو مثل قحطی زده ها تلمبه میزدمو سینه هشو تودستم داشتم فشار میدادم اونم همش میگفت ااااااخخخخخ پاره شدم قربون کیرت برم از حلقم داره میزنه بیرون بکن جرم بده سینمو بکن با حرفاش وحشیتر میشدمو سینه هاشو ول کردم موشو گرفتمو بایه دست دیگمم گاهی میزدم روقمبلشو فهشش میدادم بخور جنده لاشی خانوم پاره شدن حال میده؟ آره حااااااللللل میییییدددده وااااااییییی پااااارهههه شووووودم حدود بیست دقیقه مینجوری تلمبه زدمو فهشو فشار سینه وکتک در قمبل کیرموکشیدم بیرون برش گردوندم یه لب ازش گرفتم مانتوشودادم بالا سینشو از زیر سوتین دراوردم شروع کردم خوردن ومالیدن کسش کمرشو زدم به دیوار پاهاش یه کم جلوتر از کمرش بود یعنی شونه هاش به دیوار باسنش جدا ازدیوار تقربیا زاویه بیست دجه یه پاشو گرفتم زیر بقلم یه کم خم شدم سرکیرمو گذاشتم درسوراخ کسش دوباره تا نصفه حل دادم تو کسش لبمم گذاشتم رولبش وشروع کردم تلمبه زدن که بعد پنج دقیقه دستمو کردم تو دهنشو دوتا یواش زدم تو گوشش فهشش میدادم جنده لاشی بریز آب جندگیتو باز دستمومیکردم تودهنشو مک میزدم کیرمم توکسش داشتم تلمه میزدم که دیدم انگشتامو یه دندون گرفتو خودشو جمع کردوههههههههههههمممممممممممم دهنشو باز کردهههههههاااااااااااششششششششش وارضاشدومنم بادیدن ارضاشدنش ده باری تندتند تلمبه زدمو کشیدم بیرونو ریختمش روزمین باز لبامونو چسبوندیم به همو کیر نیمه خوابم تودستشو قربون صدقم میرفتو تشکر میکرد زود خودمونو جمع کردیم از یه در پشت همون تالار که به یه راهروبه آشپز خونه وصل میشد رفت ومنم از درب ورودی تالاراومدم بیرون که دم دررامین خوردتوسینم رامینکجابودی یک ساعت دنبالتم همه دم درمنتظرن سیوچ ماشین منم«ماشین عروس »دست توههمن شرمنده دستشویی های پشت شلوغ بودرفتم دستشویی تالار رامینخب زود باش خانوادتم منتظر تو پارکینگ وایسادنمریم اومد جلوم ردشد رفت به طرف دستشویی رامینم سیوچو از من گرفت گفت دم دروایسادم زود بروماشینتو بیار ازپارکینگ وبا دویدن رفت به طرف ماشینش منم رفتم سمت دستشویی مریم لای درختها وایساده بود شمارمو بهش دادمو دویدم سمت پارکینگ چندباری زنگ زد ولی چون دوست دختر داشتم واونم یهویی اومدویهویی سکس کردیم مجبور شدم دوست دخترم نفهمه پرش بدم دوستان از این خاطره های یهویی زیاد دارم دوست داشتید باز میزارم نوشته شاهین شیرازی
0 views
Date: December 31, 2018