شب رویایی امیر و پریسا

0 views
0%

سلام بر اهالی محترم سایت داستان سکسی و به خصوص دخترای ناز و زبر و زرنگ مشهدی من امیرم یه جوون ۲۸ساله با اندام و قیافه نسبتا متعادل ،بسیار محافظه کار و دقیق و خوش صحبت و خنده رو خلاصه نقل مجلس عاشق البته عاشق سکس یه آدم مافوق حشری که هرکی باهام بوده راضی بوده چند وقتیه مطالب سروران گرامی رو تو سایت میخونم مخصوصا نظرات اساتید اهل فن که نوشته ها رو به چالش میکشنو امروز حال کردم یکی از صدها خاطره ی بیادموندنیمو برای عزیزان تعریف کنم.یادم میاد دلم گرفته بودو تو خیابون چرخ میزدم.ظهر یه روز گرم تابستون سوزان مشهد بود .چشمم به یه خانوم متشخص خورد که داره کنار خیابون از گرما کباب میشه جلو پاش وایستادم و با نگاه ملیحانه تو چشاش نیگاه کردم،بعد از لحظاتی اندیشیدن و برای فرار از گرما تصمیم گرفت سوار شه.با استفاده ازین زبون که بعضیا میگن مارو از سوراخ میکشه بیرون ،حسابی رو مخش راهپیمایی کردم و بعد ۲ساعت انجام اوامر و خرید های پریسا خانوم،شماره ها رد و بدل شدو من شمبولمو در سمبل پریسا جون تصور بعد کلی اس و فک و دردر با هم صمیمی شدیم .یه شب که تنها بود گفت دلش گرفته و میخواد همو ببینیم،بعد کلی قربون صدقه از جا پریدم و مثل باد ،کیف لوازم گایش در دست دم در خونش بودم و زدم زنگ قشنگرودر که باز شد خشکم زد،عجب هلویی بود،پریسا با یه تاپ شورت مشکی روبروم بود و بدن صاف و سفید و بلوریش آب از همه جام راه انداخت پس از پذیرایی و صحبت و خنده رفتم کنارش نشستمو کم کم نزدیکتر شدیم و لب اول و من گرفتم طفلکی چشاش خمار شدو ببیحال شد فهمیدم خیلی حشریه. با بوس و نوازش و چنگ و دندون لختش کردم باورتون نمیشه بدن سفید و ترد و بامزه ای داشت خیلی عالی یود .سینه هاشو که میخوردم از شدت شهوت فقط داد میزد.یه ادکلن خوشی داشت بدنش که خیلی شهوتیم میکرد .یواش رفتم پایین و لبامو رسوندم به کس ناز و نرمش و با اینکه از طعمش خوشم نمیاد ولی چون پری دوست داشت آنچنان خوردم که دیونه شد به التماس افتاده بودو داد میزد امیر بکن توش امیرررریه لخظه بدنش لرزید و ارضا شد.بردمش رو تختو بعد از یه چرت کوچولو ،یه بار دیگه سر تا پاشو بوییدمو بوسیدمو لیسیدم،یه لحظه نرمی دستاشو رو کیرم حس کردم خجالتو گذاشت کنارو کیرمو که از شق درد داشت میترکیدو کرد تو دهنشو با حرصو ولع میخورد.خیلی لذت بخش بود. دراز کشیدمو کشوندمش رو خودم خیلی اروم کیر خوش قامتمو فرستادم تو کس تپلشکه خیس خیس شده بود.همین طور که اروم اروم داشت بالا پایین میرفت با انگشتم با سوراخ کونش بازی میکردم.چه انعطافی داشت سوراخ کونش دردش میومد ولی با مالیدن وازلین کم کم عادت کردو خوشش اومد ،حالا ۲تا انگشتم تو کونش بود و کیرم تو کوسش.داشت ناله میکردو میگفت امیر بکن که از بهشت زیباتر دارم لذت میبرم.حالتمو عوض کردم و خوابوندمش رو تخت و پاهاشو دادم بالا و تا ته فرو کردم تو کسش و لباشو به دندون گرفتم ، لذت میبردیم ،کم کم خشنش کردمو با تموم توانم میکردمش از شدت شهوت جیییغ میزد.میگفت محکمتر بکن جررم بده،به کمک ژل لیدوکایین که زده بودم ۲۰دقیقه فقط تلمبه میزدم و پریسا برا بار دوم ارضاشد.دیگه ابم داشت میومد برا همین بیرون کشیدم و یکم ژل و وازلین به کیرم مالوندم و حالت سگی از پشت یواش یواش کردم تو کونش و به آرامی شروع به تلمبه زدن کردم تا آبم مثل سیل به کونش روون شد و آه از نهاد من بلند شد پ ر ی س ا کشتی منوکنارش رو تخت دراز کشیدم و در حالی که سرش رو بازوم بود و موهاشو نوازش میکردم خوابیدیم و یه شب رویایی برامون ثبت شد.قربون همه ی بچه های بامرام شهوانی،کوچیک همتون امیر حشری

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *