شب مستی

0 views
0%

سلامخاطره ایرو که میخواهم براتون تعریف کنم برمیگرده به چند ماه پیشقبلش باید یه توضیح در مورد این خاطره بدهم من ارشیا 28 سالمه متاهلمیکی از دویتهای نزدیک من که با هم کار میکنیم اسمش محمده یه خانوم خوشگل هم داره که اسمش فریده است اسن فریده خانوم خیلی خیلی خوشگله از همون روز اول اشناییش با دوستم محمد من عاشق زیبایی و اندام مانکنیش شودماندام فریده قد180وزن 65 سبزه و خوشگله و با نمکخانواده من و دوستم محمد خیلی با هم راحتیم و با خانومهامون همیشه دور سر هم قلیون و مشروب میخوریممن همیشه آرزوم این بود که یک بار هم شده فریده رو لخت ببینممن بخاطر عقایدم از خیانت بدم میاد چه به همسرم چه به دوستمداستان از اونجا شروع میشود که بخاطر قرار داد کاری جدید مناز شهر خودمون به شهر دیگه رفته و اونجا خونه گرفته بودیم برای یک سال توی یه مجموعه طبقه 4و5 رو اجاره کرده بودیماین بهترین موقعیت برای بیشتر با هم بودن ما بود که خیلی هم با هم صمیمی بودیمبعد از چند روز گشت و گذار تو شهر و تفریح موفق شدم یه مقدار مشروب تهیه کنمو شب محمد و فریده رو دعوت کردیم خونه خودمونبعد از خوردن شام و کلی شوخی و خده نوبت به خوردن مشروب شدوقرار شد محمد و فریده هم شب خونه ما بمونندبرای اینکه راحت باشیم و مشروب بخوریم از خانومم خواستم که لباس راحتی به فریده خانوم بدهد مثل خودشخانواده های ما با هم خیلی راحتیم و خانومهامون راحت ترین لباس ها و باز ترین لباسهارو میپوشند جلوی مامنم به محمد یه شلوارک دادم با یه تاپ خنکخانومه لباسشون رو پوشیده و اومدم کنار ما فریده واقعا خوشگل شده بود قد فریده از خانومم خیلی بلند تر است برای همین تاپی رو که پوشیده بود یکم برات کوتاه بنظر میرسید و نافش همش دیده میشود خانومها هم مثل ا تاپ و شلوارک پوشیده بودن محمد و فریده یه طرف و من و خانومم هم طرف دیگه در حال قلیون کشیدن که مرتب هم با لب گرفتن و تبادل دور هم هراه بود وای نیدونید لب گرفتن و تبادل دود چقدر لذت دارهمحمد ازم خواست تا مشروب رو بیاورم تا شروع کنیمچون شهر غریب بود و من نا آشنا عرق سگسی توانسته بودم پیدا کنمشروع به خوردن مشروب کردیمودر عین حال لب گرفتن بلا همسرامون فریده معلوم بود حشری شده و درو از چشم ما در حال لب گرفتن کیر محمد رو هم لمس میکردمشروبش خیای خیلی الکلش بالا بودخانومن من بعد از خوردن 4 تا پیک شل شده بود و سرش رو روی پای من گذاشته بود و توانایی بلد شدن رو هم نداشتفریده خیلی تو مشروب خوردن وسواس داره برا ی همین چهار تا پیکی که خورد بود اندازه یه پیک ما نبودمحمد هم جنبه خوردن مشروب زیاد رو نداشت و چون پیکهاشو سنگین میریختم معلوم بود که داره بالا میزنه برای همین عذر خواست و رفت دست شویی و یه اب به صورتش زد و اومد کنار ما محمد گفت میخواهم یکم دراز بشم فریده به ناچار جاشو عوض کرد با محمد و محمد رفت جای فریده نشست تا راحت تر دراز بکشه و یه پیک دیگه خورد و دراز کشیدحالا فریده دقیقا روبه روی من بود در ک متری من محمد هم مثل خانوم من خوابش بردفریده دوست نداشت محمد خوابش ببره چون واقا عاشق هم بودن و به هم وابسته چند باری هم فریده سعی کرد محمد رو بیدار منه که نشود بنده خدا خواب خواب بود مثل ادمای بیهوشمن رفتم دوتا پتو اوردم یکی برای همسرم و بعدی رو برای محمدبه فریده گفتم حالت خوبه گفت اره گفتم میخواهی تمومش کنیم اگه دیگه نمیخوری و فریده که واقعا با معرفت بود گفت نه این دوتا رفیق نیمه راه بودن خودمون ادامه بدهیمو دوباره شروع کردیم به خوردن مشروب اینبار فریده ازم خواست که مقدار پیک هارو همونقدر که برا خودم میریزم برای اون هم بریزمطعم قلیونمون هم ته کشیده بود اندازه یه قلیون دیگه بیشتر طمعم نداشتیم و فریده لطف کرد و قلیون رو اماده کرد و اوردکه من گفتم فریده خانوم شما خودت بکش که بنده خدا هم به من تعارف کرد هی تعارف کردیم تا اینکه گفتم اگه جسارت نیست با هم میکشیم یه دود من یه دود شما که فریده هم قبول کرد وشروع به کشیدن کردیم تا اون لحظه هیچ حسی سکسی نداشتم به فریده اخرای مشروب بود که دوتا پیک اخرشو سنگین ریختم برای هر دومونفریده تازه داشت مست میکرد و یکم چرت و پرت میگوفت و ازم خواست تا برای راحتی بیشتر در قلیون کشیدن من بروم کنار اون بشینممشروبش واقعا عالی بود منم داغ داغ بودم به سختی از جام بلند میشودم خودمو سخت به کنار فریده رسوندموقتی کنارش رسیدم یه لحظه بازوی لختمو به بازوی لخت فریده حس کردم چه حس خوبی بود واقعاهر دو مست مست شروع به قلیون کشیدن کردیم پند لحظه ای که نگذشته بود دوتا پای فریده رو حس کردم که با پایهای من بازی میکرددیکه کنترل خودم دست خودم نبود فریده هم وقتی من دود میگرفتم خیره میشود بهم یه هو بعد از گرفتن یه دود دیگه بی اخطیار لبهای فریده رو رو لبهام حس کردم توی مستی نمیدونم چقدر و لی بنظرم شاید یه 20 دقیقه ای لب گرفتنمون ادامه داشتمن خیلی مستیم بالا زده بود ولی فریده حالش یکم از من بهتر بود دیدم قلیون رو اینارو داره از دور و برمون جمع میکنه بعد اومد دوباره خدشو تو بغلم انداخت و شروع کرد به لب گرفتن از منشاید بهترین حس من تو مستی بودبهش گفام فریده جون برام لخت شو خیلی دوست دارم اندام زیباتو ببینمبهم گفتکه اگه میخواهی منو لخت ببینی بیا تو اتاق و رفت تو اتاق تا لخت بشود منم به سختی خودموم به پشت در اتاق رسوندمدر رو باز کردم خدای من چه ندام لاغر و زیبایی واقعا مانکن بوددست منو گرفت و کشید برد انداخت رو تخت تاپ و شلوارک و شرت منو هم در اورد و شروع کرد به ساک زدن برای منمنم موهای ناز و بلوندشو برای نوازش میکردمکلی برام ساک زدکه گفتم کافیه میخواهم کستو بخورم همنطور که من رو تخت خوابیده بودم اومد و افتاد با کوسش رو صورتمو من شروع به خوردن کس سبزه و نازش کردم کسش بوی خواصی میدادیه جورایی بوی کس خانم خودمو نمیدادکسش لاغر تر و و کوچیکتر از کس خانم خودم بود از بی شهوتم بالا بود چند باز بدجور گاز گرفتم کسشوکه جیغ زدتوی عالم مستی زد تو گوشم گفت محمد بیدار میشود نکنو از رو صورتم بلد شود و دوباره کم برام ساک زد و نشست رو کیرم و خودش شروع کرد به تلمبه زده نمیتونم توصیف کنم خیلی باحال بود کسش داغ و اب دار بود طاقت نداشتم دوست داشتم تن لختشو به تنم بیشتر حس کنم توی همون حال کشوندمش تو بغلم و اینبار من شروع کردم به تلمبه زدن محکم تو بغلم بود و سینهامو میبوسید و با لبهاش موهای سینمو میخوردکه حس کردم انرزی فریده تموم شد بیحال تو بغلم بود اره ارضاع شده بودمنم اروم خوابوندمش رو تخت پاهاشو باز کردم و شروع کردم به خوردن کسش چه ابی انداخته بوددوباره کیرمو گذاشتم تو کسش و شروع کردم به تلمبه زدن فریده هم داددش در اومده بود و همش خواهش میکرد که زود ابم بیادمنم که تو سکس رو صدا حساسم یکن اخ و اوخ کرد دیدم ابم داره میاد به فریده گفتم داره ابم میاد گفت بریزم رو سینهاش منم رد اوردم و همه وجودمو خالی کردم رو سینه های ناز ش با سایز 75 با دستهاش ابمو به سینهاش مالید و انگشت کرد و ازم تشکر کرد ومنم از اون خودمون رو جمع و جور کردیم و رفتیم کنار شوهر و زنهامون خوابیدیماز اون شب به بعد هم کلی با هم مشروب خوردیم و مهمونی رفتیم ولی دیگه هر گز نه من به فریده حسی داشتم نه اون به من شاید هر دو از سکسی که کردیم راضی بودیم ولی از خیانتی که به خانم و شوهرامون کرده بودیم حس بدی داشتیمچون هم من عاشق خانمم بودم هم اون عاشق شوهرشنوشته‌ ارشیا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *