این ماجرا مربوط به چند روز بعد عید هستش داییم رفته بودن یه سفر(برای تعطیلات نبود یه ماجرای دیگه بود برای همین پسر داییم نبردن اون مونده بود خونه )برای همین پدرم گفت شب ها برم اونجا تا تنها نباشه اون سه روز ما بعد از شام که خونه ما بودیم با هم میرفتیم خونه داییم . پسر داییم (علی) شب اول یه چند تا فیلم سوپر داشت اورد گذاشت اقا این فیلمها خیلی با حال بود جفتمون راست کرده بودیم 17 سال بیشترنداریم دیگه.. امپر چسبونده بودیم جفتمون تو پذیرای جلو تلویزیون خوابیدیم ولی چه خوابیدنی اصلا مگه خوابمون میبرد من که دلم میخواست برم شلوار علی رو پایین بکشم روش دراز بکشم از ته دل یه شکم سیر بکنمش ولی روم نمیشد بعد دیدم که علی پا شد بره اب بخوره کیرش راست راست بود. جوری از جلوی من رد شد که کاملا معلوم بود هر چند بعدا گفت از قصد این کارو کرده که من ببینم بعد که اومد گفت هوس یه کس کردم اگه کونم باشه خدارو شکر.ولی من هیچی نگفتم.گفت خوابم نمیبره اومد کنار من گفت میای اون از من پورو تر بود پتو رو زد کنار من هم هی نه می اوردم دستش که به کیر من خورد گفت تو ازمن بدتری چون من انکار می کردم گفت اول توبکون به شکم خوابید شلوارشوداد پایین منم حشرم زده بود بالا چون کلی منو حین راضی کردن مالونده بود منم دیگه طاقت نیاوردم بادستام کونشو از هم باز کردم باورم نمیشد اخه همچین بچه کونی ندیدم می گفت موهای کونشو دیروز زده نامرد از قبل کلی برنامه داشت که امشب حتما منو بکونه کونش سفید تمیز خلاصه با تف کونشو خیس کردم کیرومو گذاشتم دم کونش یه تکون که دادم یه دقیقه نشد که ابم اومد کیرم خوابید .پاشد گفت هالا نوبت منه من گفتم یه دقیقه نشد گفت تا موقعی که باز کیرت راست بشه من میکنم چشتون روز بد نبینه کیرشو که دیدم ترسیدم اخه مال من 17 سانت بیشتر نیست ولی از اون فک کنم 20 سانتی میشد تازه کلفتیش هم بیشتر بود جاتون خالی مارو خوابوند تف زد دم کونمون کیرشو داد تو چون کیرش بزرگ بود به سوراخم فشار می اومد می خواست بره تو منم دردم می اومد هی خودمو می کشید م جلو یهو دیدم یه دستشو داد زیر من منو محکم گرفت کیرشو فشار داد یکم رفت تو منم دردم اومد اخه سوراخم آکبند بود دست نخورده ..یه تکون خورد دیدم ابش اومد شانسم گرفت وگرنه بد جور اول کاری جر می خوردم اون شب بیخیالش شدیم بغل هم خوابیدیم فرداشبش گفت این بار اول من میکنمت اسپری که اورده بود زدیم در حالی که فیلم سوپر گذاشته بودیم.. دعا میکردم قضیه دیشب تکرار بشه زود ابش بیاد کیرشو گذاشت دم کون من. گفت امشب می خوام کونتو بکونم کیرشو فشار میداد سر کیرش که رفت تو یک دردی حس کردم که انگار می خوام بزام خواستم از زیرش فرار کنم که هر کار می کردم نشد گفت یه دقیقه صبر کن عادت می کنی راست میگفت دردش کمتر شد بعدش کیرشو کامل کرد توسوراخم داشتم میمردم ولی چیزی نگفتم چون گفت یه دقیقه بازم صبر کن ..دردش که کمتر شد گفتم درد نداره کیرشو در اورد دوباره تف زد همشو کرد تو کونم کمی درد داشت ولی یه لذت خاصی داشت داشتم حال میکردم گفت حالت سگی واستا منم همین کارو کردم شروع کرد به تلمبه زدن وقتی خایه هاش(بیضه) به خایه های من میخورد کلی حال میداد یهو گفت میخام حاملت کنم و ابشو ریخت تو کونم یه گرمای عجیبی داشت بی حال افتاد منم کلی حال کردم فک کنم بچه کونی شدم رفت پی کارش گفتم هالا نوبت منه گفت بی خیال باشه فرداشب گفتم زر زیادی نزن خوابوندمش بعد دو تا بالشت زیر شکمش گذاشتم کونش کاملا اومد بالا منم که کاملا کیرم درد گرفته بود شق شده بود کیرمو دم کونش گذاشتم در حالی که یه دستمو از شونش گرفتم که از زیرم فرار نکنه سر کیرمو کردم توکونش فک کنم گشاد بود چون فقط یه اخ کوچیک گفت منم دیدم این طوره با پایان قدرت کیرمو فشار دادم تو فک کنم خایه ها هم رفت تو که یهو مثل فنر ازجا پرید شروع کرد به اخ و اوخ کردن دور اتاق منم کیرم دستم دنبال اون بعد با کلی درد سر و معذرت خواهی دوباره درازش کردم اینبار کیرمو اروم دادم تو سوراخش عقب جلو کردم دیدم که چیزی نمیگه کامل روش خوابیدم تند شروع کردم به تلمبه زدن لذتش از کون دادن خودم بیشتر بود یه حالی میداد هی کیرمو میکردم تو میکشیدم بیرون تازه فهمیدم این همه سال چه اشتباهی کردیم از این کارا نکردیم خلاصه دیدم داره ابم میاد به پشت برگردوندمش پاهاشو انداختم رو شونه هام دوباره کیرمو کردم توش با دست هم به کیرش که کوچیک شده بود بازی میکردم که یهو ابمو خالی کردم تو کونش خودمو انداختم روش تا صبح لخت تو بغل هم خوابیدیم اون شب و فردا شبش بهترین روزای عمرم بود هر چند فردا شبش علی تلافی ضربت اولی رو در اورد طوری که تا دو روز وقتی میرفتم دستشویی سوراخم کونم درد میکرد. به خاطر اینکه طولانی نشه ماجرای شب بعدشو در داستان بعدی میگم…..؟؟؟فعلانوشته مهدی
0 views
Date: November 25, 2018