شوخی که باعث گاییدنم شد

0 views
0%

سلام.اسم من آرین 27 سال دارم یه پسر تپل و بی مو هستم داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به 3 سال پیش که 2 سال ادامه داشت تا اتفاق افتادن.3 سال پیش رفتم همدان و نزدیکهای ظهر بود که مثانم پر شده بود رفتم تو یکی از پارکها واسه رفع حاجت تو دستشویی رو دیوار یه شماره نوشته بودن و زیرش این جمله(کون کن حرفه ای زنگ بزن بیام بگامت)کلی خندیدم تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم و سر به سرش بزارم الافش کنم آخه کی زنگ میزنه بیان ترتیبشو بدن من هم که اصلاً اهلش نبودم فقط واسه مسخره بازی زنگ زدم با هم حرف زدیم بهش گفتم تا حالا ندادم دنبال یه آدم مطمئن میگردم ترتیبم بده و خیلی دوست دارم کون بدم بدبخت کلی خر کیف شد و من تخسیم گل کرد واسش کلی ناز کردم حرف های چرت و پرت زدم که تو انقدر من بکن جرم بده اشک و خونم از تو کونم قاطی بشه بعده کلی حرف بهش قوا دادم برم پیششش منو بگاد تصمیمی گرفتم یه چند وقتی سر کارش بزارم تا دیگه از این گوه ها نخوره این تلفن ها ادامه داشت و حرف های سکسی که من چی دوست دارم چه پوزیشنی و چه لباسی و … کم کم عشق صداش شدم آخه خیلی مهربون بود و منو خیلی دوست داشت دیگه دلم نیومد حالش بگیرم خواستم کمکم از خودم بیزارش کنم یا شمارم عوض کنم ما هر روز با هم حرف میزدیم اون هم بد جوری عاشق من و کون تنگ و دست نخورده من شده بود یه روز زنگ زد با خوشحالی و ذوق زیاد گفت واست کادو گرفتم وقتی گفت چی گرفته لال شدم خشکم زد گفت یه ست شورت و سوتین و جوراب ساق بلند با رنگ مشکی و قرمز واسم گرفته و منتظره من برم پیشش تنم کنه اومدم حرف بزنم گفت یه کیر مصنوعی ژله ای واست گرفتم که وقتی دارم میکنمت بزاری دهنت نمیدونم چرا اما خیلی واسم جالب اومد کادوش من خیلی علاقه به لباش زیر زنونه دارم قبلنها میرفتم حموم سوتین مادرم تنم میکردم و جق میزدم خیلی حشریم میکنه تو اون حرفها که توی اون 2 سال با هم زدیم این رو هم به آرین گفته بودم آخه ما خیلی بهم نزدیک شده بودیم من نتونستم حرف بزنم شکه شده بودم ازش خدا حافظی کردم اونشب تا صبح خوابم نبرد و تو فکر این 2 سال اون هدیه و این تماسهای احمقانه ام بودم که یه شوخی به کجا رسید م فکر اینکه من بچه کونی نیستم چطور میتونم کون بدم اونم با اون شرایط و که باید مثل یه خانم بشم داشت دیوونم میکرد گوشیم خاموش کردم بعد یه هفته روشنش کردم بازم زنگ زد گفت میخواد هر چه زودتر منو بکنه دیگه تحمل نداره اومدم حرف بزنم که من اینکاره نیستم یهو لال شدم دلم نیومد خیلی با حس داشت ازم تعریف میکرد و قربون صدقم میرفت ترسیدم دلش بشکونم اون روز تموم شد 2 روز بعدش بهم زنگ زد گفت الان تو اراک هستم داشتم از ترس میمردم هول کردم گوشی قط کردم مغزم کار نمیکرد چند بار زنگ زد جواب ندادم یه اس ام اس داد خیلی نامردی من بخاطر تو تا اینجا اومدم لا اقل بیا ببینمت نمیخوام بهم کون بدی اما تو 2 سال منو سر کار گذاشتی الان حتی نمیای مثل یه دوست ببینمت بلاخره خودم راضی کردم باهاش قرار گذاشتم تو پارک رفتمسر قرار تا منو دید پرید بغلم کرد و زیر گوشم گفت کونده کوسکش خیلی دوست دارم عاشقتم امروز اومدم کونت پاره پاره کنم میخوامت و یه بوس محکم از لبام گرفت حس خیلی عجیبی بود هم بدم اومد هم دوست داشتم این جمله ای که گفت روی یه نیمکت نشستیم چند ثانیه ای سکوت بود که دلم زدم به دریا و همه چیو بهش گفت حمید بغض کرد و کلی اشک ریخت گفت هیچوقت نمیبخشت تو با احساسات من بازی کردی هر چقدر ازش معذرت خواستم قبول نکرد که یه دفعه دیدم چشاش برق میزنه و خیلی ملتمسانه و معصومانه گفت قبول ولی لاید بریم باهم بخوابیم فقط میخوام یک بار بغلت کنم من قبول نکردم خیلی خواهش کرد به من من افتاده بودم گفتم من مکان ندارم گفت من رفتم هتل اتق گرفتم رفتیم تو هتل همین که وارد اتاق شدیم حمید در قفل کرد و منو از پشت بغل کرد با دستاش سینه های شل و کوچیک منو گرفته بود و کیر شق شدش از رو شلوار به من فشار میداد حس خیلی عجیبی بود خیلی میترسیدم یه یهو دیدم لبش گذاشت رو لبم و شروع کرد به بوسیدن و خوردن میخواستم خودم ازش جدا کنم زورم بهش نمیرسید حمید یه پسر قد بلند ورزشکار بود در همین حین یه دستش برد رو شلوارم و کمریند و دکمه و زیب شلوارم باز کرد دستش کرد تو شرتم کیر کوچلوی من گرفت و همزمان با خوردن لبهای من سروع کرد به مالوندن کیر کوچلوی من خیلی لذت بخش بود مخصوصاً من عاشقش بودم و حمید هم من رو دوست داشت محکم کیر شق و گندش فشار میداد به من ار رو شلوار بعد 5 دقیهقه لی که کلی لبم خورد یهو منو هل داد رو تخت و اومد رو من دراز کشید نمیتونستم از دستش فرار کنم و این حالت واقعاً دوست داشتم و بازهم لب بازی 12 دقیقه که گذشت پا شد رفت سر ساکش یه جعبه که کادو شده بود آورد گفت عزیزم عشقم این ماله توه می دونستم توش چیه گفتم باشه گفن باید بازش کنی وقتی جعبرو باز کردم چشام چهار تا شد واقعاً زیبا بودن یه ست کامل شورت و سوتین و جوراب ساق بلند نتونستم جلوی ذوقم بگیرم و خندیدم یه سرت و سوتینه مشکی بود که بندهاش و کش های اطرافش یه رنگ قرمز خیلی حشری کننده بود با یه جوراب قرمز شیشه ای به رنگ خون که کامل سکسی بود گفت بازم هست نگاه کردم یه کیر ژله ای صورتی رنگ هم زیر اونها بود اومد یه لب ازم گرفت و گفت دوست دارم نذاشت حرف بزنم گفت بیا بریم حموم نمیدونم چرا قبول کردم دوبارخ رفت سر ساکش یه اسپری و یه کرم در آورد لبسهاش رو کند و من که یه شرت و یه تیشرت تنم بود گفت زود باش تیشرت در آوردم ورفتیم حموم کلی منو نگاه کرد بعد گفت دوست دارم وقتی لبسهی نازتو میپوشی بدنت برق بزنه و مویی نباشه من هم که خودم بی مو بودم با اون اسپری به بدن من پاشید و شورتم رو در آورد کولی قوربون صدقه کیرم و کونم رفت گفت خم شو قنبل کن میخوام واست تمیزش کنم وقتی قنبل کردم کیرش مالید و انگشت کرد به سوراخم گفتم نه گفت باشه اما این کون به این قشنگی و خوشکلی خیلی حیفه گاییده نشه منو سفت گرفته بود و همش کیرش میمالید دوره سوراخم یه لحظه اشکم در اومد و التماسش کردم منو نکن گفت نمیکنم ولی بزار که کیرم حسش کنه منم شل کردم واسش بعده کلی لا پایی کرم رو باز کرد و مالید و انگشت کرد به اطراف سوراخم و رو باسنم خوشم اومد از این کارش بعده 6 یا 7 دقیقه گفت عزیزم کافی بیا من میشورمت که موهات بریزن آب داغ باز کرد و با دستش بدن منو میمیالید و اسم عجیب بود که مویی از من کنده بشه دوباره گفت قنبل کن باید واست بشورمش و شروع کرد با دستش مالیدن کونم مثله کیسه کشیدن خیلی لذت بخش بود بعدش با هم یه دوش گرفتیم اومدیم بیرون یه حوله داد خودم خشک کنم بهم گفت دوست دارم این شورت و سوتینی که با عشق واست گرفتم تنت کنم من هم دوستشون داشتم هم واقعاً برام پوشیدن لباس زنونه لذت بخش بود قبول کردم بندهای سوتینو ار دستهام رد کرد خیلی حس قشنگی بود و سگکش رو بست البته یه کم واسم تنگ بود چون من تپل بودم اما خودش با تنظیم کردن بندهاش درستش کرد خم شد و جلوم زانو زد شرت رو هم پام کرد گفت روی تخت بشین و من گوش دادم جورابها رو پام کرد و در اون حین که داشت جورابهای زنونه رو تنم میکرد گفت همیشه آرزو داشتم اینکارو برای عشقم و خانمم انجام بدم که من خیلی حال کردم از این حرفش اون منو معشوقه و خانم خودش میدونست دوباره رفت سر ساکش و یه کیف کوچولو کشید بیرون اول تعجب کردم اما وقتی کیف باز کرد کونم به تپیدن افتاد کلی لوازو آرایشی که روی همه اونها نوشته بود for men گفت میخوام ناز ترین پیر دنیا باشی امشب نشست و مثل یه عروس من آرایش کرد واقعاً خوشکل شده بودم اصلاًحسی به پسر بودن نداشتم با اون لبهای جیگری براق گوشتی و مژه های بلند ای کاش مادرم بود و میدید چه پسری داره پسری که مثل عروس آرایشش کردن و قراره گاییده بشه کیرم شق شده بود بعد آرایش من که تموم شد رفت سر یخچال یه شیشه مشروب آورد که من تا حالا نخورده بودم گفت فقط میخوام به سلامتی خانوم خانوما خانومی خودم بخوریم بازم م ن خر کیف شدم 2 تا لیوان ریخت و خوردیم 2 لیوان دیگم ریخت اونم خوردیم خیلی عالی بود گفت بریم بخوابیم و من قبول کردم رفتیم تو جا منو از پشت بغل کرد کیرش از زیره شورته مردونش به شورت سکسی و زنونه من فشار میداد و لاله گوشم میخورد آروم آروم پشتم بوس میکرد و میگفت تو خانم من هستی من میخوامت حس خیلی عجیبی بود داشتم از حرفاش لذت میبردم گاه گداهی از رو سوتین سینه هام میگرفت با اینکه کوچیک و مردونه بودن اما کاملن تو مشتش بودم ومن واقعاًاین کار رو دوست داشتم دیگه حالی به حولی شده بودم دوست داشتم همیشه تو بغلش باشم همش بهم میگفت من عاشق این بچه کونی هستم من عاشق این جنده لاشی هستم من عاشقتم خانومی و من با شنیدن این حرفها بیشتر خودم تو بغلش رها میکردم و لذت میبردم منو برگردوند و روی من دارز کشید و شروع کرد به گز گرفت لبهام داشتم میمردم کیر گندش رو کیر کوچولوی من که دودل بود پیش کیر اون میمالید و میگفت عملت میکنم تو باید خانم باشی عشق من دوره لبش رژ لب بود همه آرایش من خورده بود منو بلند کرد و گفن جنده لاشی خانم کیرم بخور من نمیخواستم اما باز دلم واسش سوخت شورتش در آوردم کیرش خیلی بزرگ بود دهنم نزدیکش کردم حالم بد شد گفت عادت مینی گذاشتم تو دهنم عق زدم اماتحمل کردم یه مدت که گذشت بهتر شد اما هنوز بد مزه بود شروع کردم مثل کیم لیسیدن با دست گرفته بودمش و تا ته فرو میکردم تو دهنم به زور همش جا میشد کیرش میخورد به لوزم سرش واسش لیس میزدم و با زبونم دوره کله کیرش میچرخوندم تو همین حال و هوا بودم تازه داشت خوشم میومد یهو دیدم با دستاش سر من گرفت و شروع کرد یه تلمبه زدن و گاییدن دهنم نمیتونستم نفس بکشم به زور دهنم از کیرش جدا کردم و گفتم داشتی خفم میکردی گفت ببخشی خانومی عشقم و دوبارخ کیرش فرو کرد تو دهنم و آروم شروع کرد به کمر زدن و گاییدن دهنم خیلی با حال بود تا ته کیرش فرو میکرد تو دهنم و میکشی بیرون بعضی وقتها هم تا نصفه و تلمبه میزد من این کار دوست داشتم یه کم سریع شد من باسنشو گرفتم با دستم و دوباره آروم شد حس کردم کیرش باد کرد و حمید هم حرکاتش دوباره سریع شد فهمیدم داره آبش میاد از دهنم بیرونش آوردم و با دست شروع کردم به مالین کیر قرمز و بزرگش که باد کرده بود حمید داشت از لذت گاییدن دهنم اربعده میکشید و میگفت جنده لاشی خانوم من بچه کونی بخورش یه لحظه آبش پاشید تو صورتم و من فوری کیرش گرفتم طرف سینم که آبش سوتینم خیس کرد و مقداریش ریخت توی سینم همین که آبش خالی داشت میومد یاده فیلمهای سکسی افتادم که این زنهای جنده لاشی بعد اینکه آب مرده میاد میزارن دهنشون و تا ته آب یارو رو خالی میکنن و منم به حمید امان ندادم فوری کیرش گذاشتم تو دهنم هنوز شق شق بود و شورع کردم مکیدن و خوردن آخرین قطرات این کیر عظیم و قتی آخرین قطره آبشو با زبونم پاک کردم حمید مثل مرده افتاد و کیرش شل شد رفتم رو سینش دراز کشیدم و لبم گذاشتم رو لبش و شروع کردیم یه لب بازی و گرفتن لب حمید منو مثل یه خانم بغل گرفته بود و همش قربون صدقم میرفت و میگفت مه تو بهترینی حتی بهترین خانم ها و جنده لاشی ها هم به پای تو نمیرسن و من هر لحظه بیشتر مصمم میشدم که باید کونم رو به کیر حمید عزیزم بسپارم تا اون رو برام بگاد و منو مثل یک خانم واقعی بکنه تا بتونم از این نعمت خدادادی استفاده و لذت ببرم و حمید هم این رو میدونست که تا کوووون آکبند و ناز منو جر نده و نکنه با کیرش گندش غیر ممکنه بزاره برم چون مرتب به من میگفت جرت میدم کونییییییی کونت پاره پاره میکنم جنده لاشی خانم و من با این حرفها بیشتر حشری میشدم و لذت میبردم که تونستم یه خانم باشم…………….ادامه …نوشته‌ آرین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *