داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به سال 89 من یونس. من 26سالمه ولی این پریوش خانم 38 سالشه من کارم پخش لوازم خانگی این خانم خشگله 38 ساله مغازه داره من از اون روزی که با این خانم اشنا شدم رفتم تونخش. درسته 38سالشه ولی از 100تاجوان 20ساله خوشگلتره خلاصه من تا 6ماهی با این خانم یواش یواش بیشتر اشنا شدیم تا چند باری از خودم دوست دخترهام باهش حرف زدم بعد درباره مشروب باهم حرف زدیم دیدم این اهل مشروبه ازش خواستم که دعوت کنم باهم مشروب بخوریم اونم قبول کرد ولی هی این هفته اون هفته میکرد میگفت موقیعت ندارم ازین حرفها تا یه روزی که گفت پسرم میره مسافرت دیگه راحتم آخه این خانم بیوه بود خلاصه یه روز من اینو دعوت کردم با هم رفتیم جاده چالوس رستورانه وینه منم یه شیشه مشروب گرفتم تو ماشینم بود رفتیم باهم غذا خوردیم و قلیون کشیدیم پریوش جون گفت مشروب بیار همینجا کناره رود خونه بخوریم من قبول نکردم گفتم اینجه خطرناکه بریم خونه اونم ناز کرد ولی با ناز کردناش قبول کرد؟رفتیم خونه خودش مشروب گذاشتم رو میز پریوش میوه و گیلاس مشروب خوری اورد خلاصه بغل هم نشستیم خوردیم مست مست شدیم هر دوتامون من دستمو انداختم دور گردنش یه لب ازش گرفتم گفت اقا یونس داشتیم من گفتم مگه چیه با پرروی اون 12سال از من بزرگتره ولی من عاشق سکسم کسی که بامن یه یار سکس کنه دیگه ولم نمیکنه بلخره قبول کرد لبای همدیگرو خوردیم بعد گفت بریم اتاق رفتیم اتاق من یه 10دقیقه ای خوردم بعد از کیفم یه اسپره ژله ای در اوردم زدم به کیرم کفت اون پیه بهش کفتم یه چیزی که بهت حال بده گفت خطر ندار گفتم نه عزیزم بعد همدیگرو خوردیم من اونو اون منو تا 15دیقه ای گذشت من رفتم دستشوی کیرمو با اب ولرم شستم تا سر سر بشه ؟اومدم دیدم ولو افتاده رو تخت من امون ندادم افتادم روش شروع کردم به کردن هی اخ هوف میکرد منو بدت حشری میکرد منم مشروب خورده بودم اسپرم زده بودم دیگه هیچی حالیم نبود هی داد میزد میگفت بکن جر بده 3ساله این کس کیر ندیده جرم بده هر مدلی که بگین من اینو کردم عرق از کل سرپام میریخت تا جای کردم که دیگه میگفتت دیوانه شدم هرروز بهت کس میدم تو خوب میکنی کیر قشنگی داری منو داره جر میده جرم بده ای مردم تا 1ساعت من اینو کردم تا دیدم یواش یواش میخواد ابم بیاد بهش گفتم میخاد بیاد گفت باشه دستاشو قلاب کرد دوره کمرم گفت تند تند تلنبه بزن من یسره تند تند زدم تا 3-4دیقه خواستم بکشم بیرون کفت با فشار بریز توش گفتم خطر ندار گفت نه من رحممو برداشتم سه ساله این کس اب کیر ندیده همچین با فشار ریختم تو کسسش کیف کرد گفت من از زمانی که ازدواج کردم تا تلاق گرفتم همچین سکسی نداشتم میگفت تورا خدا هرروز بیا من بکن منم گفتم اخه نمیشه بس پسرت چی گفت ظهرا میمونم مغازه درو میبندیم همون مغازه حال میکنیم بالخره تا پسرش بیاد ما هروز تو خونش حال میکردیم ؟پسرش که اومد دیگه هرروز نشد منم دیگه داشتم میمردم با یه زنه سن بالا یه هفته حال کنی دیگه چیزی اذت نمیمونه کمرم خشک خشک بود بعد از اون دیگه یه هفته سکس نداشتیم هم من خسته بودم هم اون پریوت بود تا پریودش تموم شد پسرش رفته بود دانشگاه. زنگ زد گفت یه وسکی بگیر زود بیا خونه منم از خدا خواسته سری به رفیقم زنگ زدم برا ویسکی بیار انم زود اورد سریع رفتم خونشون اون روزم تا شب باهم حال کردیم از اون موقع به اینور باهم همیشه سکس داریم اخه من انو صیغه کردم دیگه به هم محرم باشیم میگه تو خیلی خوب میکنی اینم از داستان من با پریوش خانوم. تمامنوشته یونس
0 views
Date: November 25, 2018